مائده امینی
استعفا کردند، تنها ساعاتی بعد از بازگشت محمود احمدینژاد رئیسجمهور وقت، از سفر خارجیاش، در مهرماه سال 90؛ سرانجام مدیران عامل بانک ملی و صادرات بهعنوان نخستین قربانیان پرونده اختلاس 3هزار میلیارد تومانی استعفا کردند؛ پرونده اختلاسی بزرگ که بهخاطر شرایط وقت حسابی سر و صدا کرد و در ذهنها ماند؛ چرا که 3هزار میلیارد تومان در آن زمان، 72صدم درصد از تولید ناخالص ملی کشور و حجم ریالی آن 5/1برابر بیشتر از رسوایی مالی آمریکا در سال 2009 بود. در آن سالها که کمکم رسانهها در فضای مجازی پا میگرفتند، شاید این افشای بزرگ یکی از مهمترین ماحصلهای عصر ارتباطات بود؛ سالهایی که گوشهای مردم هنوز نسبت به اختلاس، فساد و هرزرفتن بیتالمال سِر نشده بود، در کمتر از چندماه اختلاس 3هزار میلیارد تومانی محمودرضا خاوری، مدیرعامل اسبق بانک ملی و مهآفرید امیرخسروی و سایر همکارانشان، تبدیل به تیتر یک رسانههای داخلی شد. در نهایت اما خاوری با حمایت افراد خاص به کانادا گریخت و 3 سال بعد خسروی در زندان اوین به دار آویخته شد.
بزرگترین اختلاس تاریخ انقلاب چگونه رقم خورد؟
روایتهای متفاوتی از این ماجرا ثبت شده است. اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی که از سال 86 کلید خورده بود، سرانجام در مردادماه 90 افشا شد. مدیرعامل مستعفی بانک ملی یکماه بعد، در نامه استعفای خود مسئولیت اصلی اختلاس 3هزار میلیاردتومانی در شبکه بانکی کشور را متوجه بانک صادرات دانسته بود. نامه خاوری در آن مقطع زمانی، خشم عمومی را برانگیخت و نمایندگان مجلس و قوه قضاییه را در پیگیری این پرونده مصممتر کرد.
روایت دیگر را اما روزنامه کیهان داشت. این روزنامه نوشته بود که امیر خسروی مشهور به «امیرمنصور آریا» با تبانی و نفوذ به شعبه بانک صادرات در محل کارخانه فولاد، اقدام به صدور LCهای (اعتبار اسنادی ریالی داخلی) جعلی به مبالغ دهها میلیارد تومان میکرده است و بدون آنکه وجهLCهای مذکور را به بانک بپردازد، آنها را دریافت و به بانکهای دولتی و خصوصی دیگر داخلی به قیمتی پایینتر از قیمت رسمی LCمیفروخته است.
از آنجا که اینLCها در سامانه اطلاعاتی بانک صادرات ثبت نمیشد، خریداران LC با استعلام از همان شعبه صادرکننده اقدام به خریدLC میکردند و در نهایت مبالغLCهای مذکور به بیش از ۲میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار یا معادل 3 هزار میلیارد تومان میرسد. این اقدام «الف.خ» عاقبت پس از یک اشتباه، توسط بانک صادرات کشف و به نهادهای نظارتی گزارش میشود تا یک اختلاس ماندگار در کشور رقم بخورد. گفته میشود اگرچه رقم اختلاس این پرونده ۲ هزار و ۸۰۰میلیارد تومان اعلام شده اما این رقم تنها مربوط به بخشی از تخلفات این فرد است و با ادامه تحقیقات، ابعاد این پرونده در بانکها و موارد دیگر افزایش یافته است.
با وجود همه تدابیر و ارتباطات ویژه این افراد، سرزدن یک اشتباه از سوی خسروی، باعث به جریانافتادن این پرونده شده است. خسروی در تماس با مدیر بانک صادرات خوزستان، از او میخواهد بهدلیل مشکل نقدینگی، تأیید یک توافقنامه پرداخت ارزی (LC) به مبلغ ۳۰ میلیارد تومان مربوط به شرکت وی در بانک صادرات را انجام دهد.
مدیر بانک ابتدا با توجه به اعتبار و گردش مالی بالای خسروی در این بانک، موضوع را میپذیرد اما وقتی به اسناد مراجعه میکند، متوجه میشود هیچ درخواست LC به نام او و شرکتش ثبت نشده است. بنابراین به موضوع مشکوکشده و به بانک صادرات مستقر در شرکت فولاد مراجعه میکند و در بازرسی از آنجا و با بررسی شماره سریال قراردادها و همچنین بررسی و تحلیل حجم اعتبارات و تناسب میزان کارمزدها، کارکنان و مسئولان بانک صادرات متوجه این موضوع میشوند طی دو سال گذشته، حدود ۲ هزار و ۸۰۰میلیارد تومان LC صوری توسط این شعبه برای خسروی صادر شده که مبلغ پرداخت نشده آن به بانکها با ۱۰۵ سند جعلی، یک هزار و ۹۰۰ میلیارد تومان است. این موضوع ساعت ۱۳ روز پنجشنبه سیزدهم مرداد سال 90کشف شد و بلافاصله ساعت ۱۶ همان روز، وزارت اطلاعات و قوه قضاییه را در جریان این موضوع قرار داده و ۶ نفر از مدیران و کارکنان شعبه اختلاسکننده در خوزستان احضار و در مرحله نخست، ۳ نفر از آنان بازداشت میشوند.
سرنوشت اخلالگران چه شد؟
با وجود همه خط و نشانهایی که قوه قضاییه در آن سالها برای مدیرعامل مستعفی بانک ملی کشیده بود، عکسهای منتشرشده از محمودرضا خاوری نشان میداد که حال او خوب است و با ثروتی که از بیتالمال بهدست آورده روزهای خوشی را در کانادا سپری میکند اما مهآفرید خسروی، بهداد بهزادی، ایرج شجاعی، سعید کیانی رضازاده بهعنوان متهمان ردیف اول پرونده اعدام شدند و سعید رضا محمدی، به حبس ابد محکوم شد.
واکنش تند جامعه
جامعه ایران در آن مقطع زمانی، واکنش گستردهای به افشای این فساد بزرگ نشان داد. انیمیشنها، خبرها و روایتهای مختلفی ساخته و نوشته میشد تا تعداد صفرهای 3هزار میلیارد را تفهیم کند یا در قالب طنز تلخ نشان دهد که با 3هزار میلیارد برای چند بیخانمان میشود خانه ساخت، چند بیمار سرطانی را درمان و چه زیرساختهایی را در کشور بنا کرد و هزار یک اما و اگر دیگر که شکلهای مختلفی از این اعتراض اجتماعی را به تصویر میکشید. هنوز که هنوز است، گاهی تصویرهایی از محمودرضا خاوری در شبکههای اجتماعی دست بهدست میشود تا تاریخ نقش دستهای حامی پشت پرده او و همدستانش را لااقل حالاحالاها فراموش نکند.
چهار شنبه 10 بهمن 1397
کد مطلب :
46504
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/m9RA
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved