محمدرضا نصیری
روزنامهنگار
فوتبال، فوتبال است؛ زندگی نیست و چیزی فراتر از زندگی هم نیست؛ فروتر هم نیست. فوتبال، فوتبال است و نه چیز دیگری. هر تفسیر و مقایسه دیگری به روح آن صدمه میزند. گاهی نشاط میآورد، گاهی مردم را با هم متحد میکند، بعضی وقتها هم همه غصههای دنیا را هوار میکند بر سر آدم. فوتبال عامل تخدیر تودهها نیست؛ با آن شعار ندهیم، رأی نخریم، اتهام نزنیم، مشکلات را با آن لاپوشانی نکنیم، به فارسی سخت با هم حرف نزنیم. مسیر خوشبختی و بدبختی در فوتبال یک اشتباه ساده یا یک سوت داوری یا یک بدشانسی و یک خوششانسی است.
ما اگر از تهدید جنگ و خطر زلزله و موشهای زندهخوار جان سالم بهدر ببریم، خودمان همدیگر را میدریم. چرا تیم ملی که قاعدتا عامل اتحاد مردم است باید آنها را به دو دسته تقسیم کند و این دو دسته روزهایی طولانی همدیگر را تکفیر و تقبیح کنند؟ اصلا چهکسی گفته خوشحالی از حذف تیم ملی خیانت است؟ کی گفته پیشبینی کردن باخت تیم ملی وطنفروشی است؟ منتقدان کدام اسناد طبقهبندی شده را به دشمن فروختهاند که مستحق این همه فحشاند؟ بگذاریم یک عده هم به این شکل خوشحال باشند یا دستکم بهخاطر باخت تیم ملی غصه نخورند. مگر کسی که از باخت تیم ملی شمشیربازی ناراحت نمیشود، خائن است؟ در دنیای امروزی در حقانیت خود ناسیونالیستی افراطی و غیرافراطی هم تردید وجود دارد. آدم وقتی نمیتواند انتخاب کند که تیم ملیاش تیم ملی برزیل باشد یا تیم ملی مالدیو، چه کاری است این همه جنگ بر سر اثبات حقانیت یا خیانت؟
وا بدهیم؛ زندگی ادامه دارد و هنوز نان گندم خوب است. هنوز وقتی دو قطره باران میچکد، هوا دو نفره میشود. هنوز وقتی حقوق کارگر با چندماه تأخیر پرداخت میشود، کودکی به پهنای صورتش میخندد. گنجشک که پشت پنجره میخواند، روز آدم ساخته میشود. یک املت ساده حال آدم را خوب میکند. این است زندگی، این است فراتر از زندگی. آلمان هم میبازد، برزیل هم هفت تا میخورد، انگلیس هم حسرت 53ساله قهرمانی دارد، رونالدو هم پنالتی خراب میکند، مسی هم با تیم ملی هیچچیزی نمیبرد... اینکه بگوییم حالا حالاها باید بدویم تا به ژاپن با آن ساختار برسیم هم از آن حرفهاست. عراق در دوران جنگ با آمریکا قهرمان آسیا شد، سوریه از زیر خاکستر جنگ داخلی و فرقهای تا آستانه جامجهانی پیش رفت و چین و هند با آن همه سرمایهگذاری در فوتبال به هیچ جایی نرسیدند. مرز خوشبختی و شوربختی فقط یک سانتیمتر است، یک لحظه و یک باد موافق یا ناموافق.
میتوان تیم ملی را دوست داشت، میتوان نداشت و اصلا میتوان فوتبالی نبود. لذت برد و افسوس باخت را به همدیگر زهر نکنیم. این همه فحش و عقدهگشایی در ورزشگاهها و شبکههای اجتماعی از کجا میآید؟ طرفدار تیم رقیب، برادر خودت است، پسر عموی خودت، همسایه دو تا کوچه آنطرفتر. 90دقیقه جیغ زدیم، عربده کشیدیم، حسرت خوردیم و آدرنالین ترشح کردیم، بیاییم بیرون. فوتبال قرار نیست چیزی را حل کند؛ فوتبال نجاتدهنده نیست؛ سرپوشی نیست روی مشکلهای جامعه، منحرفکننده افکار عمومی هم نیست. فوتبال، هیچ ملت فقیری را سیر نخواهد کرد. فوتبال فوتبال است، یک پدیده جذاب و سرگرمکننده و لعنتی!
چهار شنبه 10 بهمن 1397
کد مطلب :
46458
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/zzVr
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved