رازهای انصراف
همشهری اختلاف در هیأتمدیره اتحادیه ناشران را در گفتوگو با طرفین ماجرا بررسی کرده است
انتخابات اتحادیه ناشران نزدیک است و استعفای جمعی از اعضای هیأتمدیره فعلی، انتخابات را با چالشی جدی مواجه ساخته است. در روزهای اخیر بازار گفتوگو و نشست خبری و مجادلات قلمی درباره اتحادیه و مسائل حوزه نشر داغ بوده است و طرفهای مختلف دعوا درباره ماجرا سخن گفتهاند. در گزارش قبلی که 18دی در صفحه ادب و هنر منتشر شد، به تبیین بخشی از اختلافهای دوطرف و انعکاس بیانیه هر دوگروه پرداختیم. اینبار به سراغ طرفین ماجرا رفتیم تا جزئیات اختلافها را از زبان آنها بشنویم.
مرتضی کاردر/ روزنامهنگار
شکاف در اتحادیه ناشران با انصراف 7عضو اتحادیه ناشران از انتخابات شروع شد؛ 7عضوی که 5تای آنها عضو هیأتمدیره فعلی اتحادیه بودند. طیفی شامل مسعود پایدار، عبدالعظیم فریدون، محمدرضا توکل صدیقی، سیدعباس حسینینیک، یحیی دهقانی، فرهاد تیمورزاده و فتحالله فروغی که به جناح اکثریت هیأتمدیره موسوم شدهاند و در مقابل، محمود آموزگار، مهدی فخریزاده و هومان حسنپور به جناح اقلیت موسوم شدهاند. انصرافدهندگان در بیانیهشان انصراف خود را از انتخابات در راستای «پرهیز از تشدید خصومت و بازتولید فضای ناسالم انتخاباتی و حفظ مصلحت صنف» خواندهاند. اما با این حال استعفای آنها سبب نشد که از ادامه جدالها بپرهیزند و در گروههای مرتبط با صنعت نشر دعوا میان دوطرف ماجرا ادامه داشت. سرانجام انصرافدهندگان در 25دی نشستی خبری در تبیین اتهامهای خود به جناح اقلیت هیأتمدیره برگزار کردند. در مقابل اعضای جناح اقلیت نیز در 30دیماه نشستی برگزار کردند تا به اتهامات وارده و مسائل محل اختلاف پاسخ بدهند. طیف اتهاماتی که انصرافدهندگان بهطور خاص به ریاست اتحادیه وارد کردهاند مجموعه گستردهای را شامل میشود از عدمسابقه کافی در نشر و بیتوجهی بهنظر سایر اعضای هیأتمدیره تا تلاش برای کسب منافع شخصی و کسب منفعتهای مالی در واردکردن کتابهای خارجی و ادعای رئیس اتحادیه مبنی بر داشتن حق وتو و... انصرافدهندگان مسئله اصلی خود را رفتارهای محمود آموزگار رئیس اتحادیه ناشران میدانند.
اتحادیه برای فعالیتهای صنفی است نه سیاسی
در رأس استعفا عباس حسینی نیک، مدیر انتشارات مجد و بازرس فعلی اتحادیه ناشران قرار دارد. او درباره دلیل استعفا از هیأتمدیره اتحادیه به همشهری میگوید: «استعفای دستهجمعی ما در اعتراض به رفتارهای ریاست اتحادیه بود. هرجا که هیأتمدیره نظری خلاف نظر ایشان داشته، ایشان هیأتمدیره را دور زده و به اسم اتحادیه برای خودشان اقدام میکند. مثلا در نمایشگاه کسی از طرف هیأتمدیره بهعنوان نماینده اتحادیه معرفی شده بود، ایشان بعدا جداگانه در سربرگ اتحادیه نامهای زدند و خودشان را بهعنوان نماینده اتحادیه به نمایشگاه کتاب معرفی کردند. متأسفانه وزارت ارشاد هم بدون بررسی نامه ایشان را پذیرفته است. بخشی از مشکلات فعلی به حمایت نهادهای مرتبط دولتی از ایشان برمیگردد. ایشان اتحادیه را به جایی برای منافع گروهی و دوستانه تبدیل کردهاند. هیچگاه توجهی بهنظر اعضای هیأتمدیره نمیشود. اتحادیه برای فعالیتهای صنفی است نه فعالیتهای سیاسی اما عدهای بهدنبال این هستند که اتحادیه را به پایگاهی برای فعالیتهای سیاسی خودشان تبدیل کنند.»
فرهاد تیمورزاده، مدیر انتشارات تیمورزاده عضو علیالبدل هیأتمدیره نیز میگوید: «در فعالیت جمعی نیاز به همدلی وجود دارد. اختلاف نظر و سلیقه طبیعی است و سبب تضارب آرا میشود اما اشکال از آنجا آغاز میشود که در رفتار و عمل قائل به تکصدایی میشویم. دستدرازیهایی به اموال صنفی وجود دارد که کسی پیگیر آنها نشده است. افتضاحاتی که سر کاغذهای تعاونی بهوجود آمد و میلیاردها تومان خسارت به اموال ناشران خورد حاصل بیتدبیری شخص است.»
هیچ گامی برای صنف نشر برنداشتهاند
اما آیا استعفا راهکار حل مسئله است و میتواند مشکلی را حل کند؟ عباس حسینینیک میگوید: «ما توان اصلاح نداریم، وظیفه اصلاح هم نداریم، نهادهای نظارتی باید صلاحیت افراد را احراز کنند. امروز اتحادیه بهدست کسانی افتاده است که حتی سابقه روشنی در نشر هم ندارند و صرفاً بر اساس روابط اتحادیه را در دست گرفتهاند. یکی از مسائل ایشان مسئله مالی است. زمانی که آقای آموزگار پخش کتابهای خارجی را عهدهدار بودند برای ورود کتابهای خارجی از دولت یارانه گرفتند؛ درحالیکه اصلاً کتابی وارد نشده و همان کتابهای سالهای قبل را ارائه کردند. آنها هیچ گامی برای صنف نشر برنداشتند به جز جاهایی که پای منافع در میان بوده است. بحثهایی مثل مسائل ارزی و دلاری، ورود کاغذ بالک که ناشران خاص از آن استفاده میکنند یا حل مسئله کافهکتابها و... را پیگیری کردهاند چون خودشان در این میان منتفع میشدند. مجوز کافهکتابها را پیگیری کردند چون خودشان کافه کتاب دارند.»
بخشی از این اختلافها شاید به تفاوت نگاه طیف سنتیتر نشر با طیف امروزی ناشران برگردد؛ مثلاً ناشران سنتی نیاز ویژهای به گرافیک و طرح جلدهای ویژه یا کاغذهای خاص مثل کاغذ بالک یا حتی تأسیس کافهکتاب نمیبینند اما ناشران روزآمدتر اینها را نیز بخشی از چرخه ارائه کتاب میدانند. در پرتو چنین تفاوتهایی است که فعالیتهایی شاید شخصی و گروهی بهنظر بیاید اما در حقیقت سبب ارتقای کیفیت و نحوه ارائه کتابها و ایجاد محیطهایی دلپذیر برای کتابخوانان میشود.
داوری منتخبان خودشان را نپذیرفتند
نشست خبری اقلیت اتحادیه ناشران با حضور هومان حسنپور، مهدی فخریزاده و محمود آموزگار مدیر کتابفروشی و نشر آمه در روز یکشنبه 30دی در محل کافهکتاب آمه برگزار شد. محمود آموزگار نیز از تأسیس این کتابفروشی در سال 1370میگوید و اینکه اینجا ابتدا محلی برای فروش کتابهای خارجی پزشکی بوده و بعد به کتابفروشی تبدیل شده. کتاب آمه نیز به مرور به ناشر کتابهای فارسی تبدیل شده است. فعالیتهای آموزگار در دوره عضویت در شرکت ناشران کتابهای خارجی و پس از آن در اتحادیه ناشران داخلی و تخصص او در مسائل حقوقی سبب شد که او در انتخابات 2دوره قبل اتحادیه بهعنوان عضو هیأت مدیره و در دوره گذشته بهعنوان رئیس اتحادیه انتخاب شود. چنانکه خود آموزگار میگوید فعالیتهای او در حوزههایی مثل قاچاق کتاب و حضور در پویشهای عمومی کتاب، تلاش برای تخصیص یارانه عمومی کتاب به مخاطبان در طرحهای تخفیف فصلی، تلاش برای به ثمر رساندن طرح معافیت مالیاتی کتابفروشان، تلاش برای احیای کتابفروشیهای قدیمی و... سبب شده است که فعالیتهای او بهعنوان رئیس اتحادیه ناشران بیشتر به چشم بیاید و موجب رضایت کتابخوانان و نهادهای مرتبط در حوزه کتاب شود. هومان حسنپور، عضو هیأت مدیره و خزانهدار اتحادیه میگوید: «ما در 2سال اول پیش از آغاز اختلافات یک مصوبه با 4رأی نیز نداشتیم و همه مصوبههای هیأت مدیره به اتفاق آرا تصویب میشد و تنها یک مصوبه 4نفره داشتیم که عمرش به 12ساعت هم نرسید و صبح فردای تصویب خودمان بهدلیل جلب رضایت دوستان آن را باطل کردیم.»
آموزگار از آغاز اختلاف در هیأت مدیره میگوید؛ اختلافاتی که از نمایشگاههای کتاب 2 سال پیش بر سر عضویت خزانهدار آغاز شد و بعد به مرور گسترش پیدا کرد؛ «آنچه دوستان مرا درباره آن متهم به حق وتو میکنند از اینجا شکل گرفته که من گفتهام خزانهدار اتحادیه، بهدلیل جایگاه حقوقیاش، باید عضو شورای مدیریت ناشران داخلی نمایشگاه باشد، اما دوستان این ماجرا را به مسائل شخصی و گروهی تقلیل دادند.»
اما ادامه ماجرا شاید جالبتر باشد. جایی که قرار میشود گروهی در اختلافات هیأت مدیره داوری کنند اما طیف اکثریت، داوری آنها را نمیپذیرد: «در میان این اختلافها تصمیم بر این میشود که گروهی بهعنوان حکم تشکیل شود و اختلافات را حل و فصل کند. گروهی سه نفره شامل یحیی دهقانی، محمدرضا توکل و بهرام فیاضی، گروهی که 2 نفر از آنها از طیف مقابل بودند اما ما داوری را پذیرفتیم. در نهایت قرار شد که هر کدام از اعضای هیأت مدیره 2 نفر را بهعنوان نماینده خودشان برای حل اختلاف معرفی کنند و 2 رئیس قبلی اتحادیه یعنی نادر قدیانی و حسن کیاییان به این جمع اضافه شدند و در نهایت قرار شد جمعی 16نفره اختلافها را حل و فصل کند اما اکثریت هیأت مدیره این داوری را نپذیرفتند.»
تلاش کردیم مسائل را داخل صنف حل کنیم
محمود آموزگار در ادامه صحبتهایش از کارشکنیهای مکرر اعضای هیأت مدیره میگوید: «ما تلاش کردیم که این مسائل داخل صنف حل شود. حتی در این چند وقت نیز با وجود توهینها و اتهامات و تخریبهای مکرر طیف اکثریت سکوت کردیم اما دوستان این مسائل را به خارج از صنف کشاندند. متأسفانه این کارشکنیها سبب شد که نتوانیم اساسنامه اتحادیه را در دوره فعلی به تصویب برسانیم. درباره مسائل اختلافی دیگر مثل ساختار سازمانی و نمایشگاه کتاب نیز نتوانستیم به نتیجه برسیم. وقتی اختلافها بالا گرفت، دوستان با وجود اینکه بیشتر 8نفر از 14نفر شورای حل اختلاف را خودشان انتخاب کرده بودند، حکمیت آنها را نپذیرفتند و مسئله را به اتاق اصناف کشاندند؛ یعنی حکمیت خود صنف را نپذیرفتند و به سراغ نهاد دیگری رفتند.
ماجرای معرفی نماینده اتحادیه ناشران برای عضویت در شورای سیاستگذاری نمایشگاه یکی دیگر از مسائلی است که طیف استعفادهندگان درباره آن بحث کردهاند. محمود آموزگار در اینباره میگوید: «درباره معرفی نماینده اتحادیه در شورای سیاستگذاری نمایشگاه که متأسفانه دوستان خیلی بر سر این ماجرا سر و صدا کرده و بنده را متهم کردند که نماینده هیأت مدیره را نپذیرفتم، باید بگویم که حرف من این بود که چون عمر هیأت مدیره فعلی تمامشده و انتخابات باید برگزار شود، تعیین نماینده اتحادیه حق هیأت مدیره بعدی است. با این همه، دوستان اکثریت خودشان آقای دهقانی را در جلسهای که بدون حضور اکثریت اعضا بود و رسمیت نداشت، بهعنوان نماینده معرفی کردند. من هم برای پیشگیری از اختلافات بیشتر نامه عرفی ایشان را به معاونت فرهنگی امضا کردم اما بارها گفتهاند که بنده مانع معرفی فرد منتخب هیأت مدیره به وزارت ارشاد شدهام.»
فرهاد تیمورزاده مسئله را وجود طیفی در میان ناشران میداند که حاضر به حل مسائل نشر نیستند. «مسئله فقط ریاست اتحادیه نیست. مسئله بیشتر کسانیاند که میخواهند نقش پدرخوانده را برای اتحادیه بازی کنند. هر اتفاقی که قرار است به نفع صنف بیفتد، اگر حضرت آنها موافق باشند، انجام میشود وگرنه انجام نمیشود. رأیها را ایشان تعیین میکند، مواضع را ایشان معلوم میکند. در پشت همه این ماجراها شخص آقای حسن کیاییان قرار دارد. الان هم ما دیدیم که صدای خود را نمیتوانیم به جایی برسانیم و بهتر است استعفا کنیم.»
اما حسن کیاییان، مدیر نشر چشمه و رئیس دورههای گذشته اتحادیه ناشران میگوید که مایل نیست به هیچکدام از این حرفها پاسخ بدهد. کیاییان میگوید: «من همه تلاشم را برای حل اختلاف میان دوستان انجام دادم اما متأسفانه به نتیجه نرسید. همین الان هم هرچه بگویم، سبب سوءتفاهم بیشتر و شروع داستانی تازه میشود.»
علی محمدی اردهالی، مدیر انتشارات محمدی که سابقه 20سال ریاست اتحادیه را در کارنامه خود دارد، میگوید: «هر اختلافی باشد، راهکارش قطعا استعفا نیست، آن هم در آستانه انتخابات. اعضای هیأت مدیره اگر اعتراضی داشتند، میتوانستند اعضای صنف را جمع کنند و اعتراضشان را مطرح کنند. بگویند که رئیس اتحادیه به حرف ما گوش نمیدهد. شاید هم دوستان فکر میکنند که کارشان در اتحادیه تمامشده و کار دیگری برای انجام دادن ندارند. مثلا خود من وقتی کارهای مدنظرم را در اتحادیه انجام دادم، دیگر برای انتخابات کاندیدا نشدم. حالا به هر حال کنار کشیدن در آستانه انتخابات کار درستی نیست. به هر حال دوستان کنار رفتهاند و کسان دیگری به جای آنها میآیند.»
رئیس اتحادیه ناشران در سالهای دور درباره اختلاف میان دو طیف ناشران سنتی و ناشران امروزی و اختلاف در گرایشهای فکری و سیاسی آنها میگوید: «بنده بهعنوان ناشر سنتی مذهبی با آقای کیاییان و آقای آموزگار ممکن است اختلافاتی داشته باشم اما رفتار ناشایست یا چیزی که بتوانم آن را تخلف صنفی بگویم، در طول این سالها از آنها مشاهده نکردهام.»
یکی دیگر از ناشران و اعضای قدیمی اتحادیه که از ذکر نام پرهیز میکند، میگوید رفتارهای دوستان برای این است که احساس میکنند در انتخابات رأی صنف با آنها نخواهد بود. برای همین بهدنبال بههمزدن صف هستند تا در اتحادیه شکاف ایجاد کنند.
این حرفها خوراک انتخاباتی است
مسئله دیگری که استعفادهندگان درباره آن بسیار گفتهاند، ماجرای واردکردن کتابهای خارجی به بازار ایران و منفعتهای مالی شخص رئیس اتحادیه از این کتابهاست. چیزی که احد رضایی، مدیر انتشارات ویژه نشر که یکی از بزرگترین شرکتهای واردکننده کتابهای خارجی است، در گفتوگو با خبرگزاری مهر تکذیب کرده است: «دوستان در این مصاحبه حرفهایی زدهاند که سالهای گذشته هم مطرح میکردند؛ بهویژه صحبتهای آقای حسینینیک که دیگر تکراری و خستهکننده هم شده است. در هیچ دادگاهی هم به این صحبتها رسیدگی نشده است.... آقای آموزگار هیچوقت مدیرعامل انجمن بینالملل نبوده و از وقتی هم که رئیس اتحادیه شد، از انجمن بیرون آمد. ایشان تابهحال هیچ گامی برای گرفتن بن برای بخش بینالمللی نمایشگاه برنداشته و این اتهام، دروغ است. از این جهت دارند تهمتهای زیادی به آقای آموزگار میزنند. این حرفها خوراک انتخاباتی است.... درصورتیکه آقای حسینینیک و دیگر دوستانشان هم در انجمن ناشران دانشگاهی بودند هم در اتحادیه... در صحبتهای ایشان در نشست خبری گردش مالی این اتفاق ۱۲ میلیارد تومان تخمین زده شد.
خودشان دارند از تخمین صحبت میکنند یعنی رقم دقیق را نمیدانند! اگر واقعیت داشت، به صراحت مبلغ را بیان میکردند.
کل رقم استفادهشده توسط 3 وزارت و ناشران خیلی کمتر از نصف چیزی است که میگویند. تازه هرچقدر باشد، نصف آن را هم وزارت بهداشت و وزارت علوم دادهاند که ربطی به ارشاد ندارد. ارقام و اسناد در انجمن موجود است.... برای اینکه باید در آخرت جوابگو باشیم، به حضرت عباس(ع) و به خدا قسم میخورم؛ والله که آقای آموزگار هیچکاره بود. این قسمها را خوردم و تأکید دارم شما هم در مصاحبه بیاورید که دینی نسبت به آقای آموزگار به گردن ما نباشد و این دوستان نیز دست بردارند! نکته دیگری که دوستان رویش مانور میدهند، این است که ما واردکنندگان کتاب هستیم. خب واردکنندهای که در چارچوب مقررات کار میکند، آیا گناه میکند؟ آیا واردکننده کتاب نباید نفس بکشد یا نان بخورد؟ یعنی ایشان همه واردکنندهها را به واردکننده کتاب ترجیح میدهد! خب، اگر خلافی کردهایم، بروند شکایت کنند تا در دادگاه به آن رسیدگی شود!»
ادامه اختلافها در اتحادیه ناشران بیش از هر چیز به ضرر کتابخوانان و مخاطبان فرهیخته کتاب است. در روزگاری که صنعت نشر با مشکلات بسیاری مثل قاچاق کتاب دست و پنجه نرم میکند و سهبرابر شدن قیمت کاغذ در ماههای گذشته بسیاری از ناشران را در آستانه ورشکستگی قرار داده است، تلاش برای ایجاد اختلاف در یکی از قدیمیترین اتحادیههای صنفی ایران که بیش از 60سال قدمت دارد، بیش از هر چیز به ضرر صنعت نشر و کتاب است و آسیبهای ناخوشایندی به کتابفروشان و کتابخوانان وارد میکند. باید منتظر ماند تا انتخابات برگزار شود و دید که آیا بدنه ناشران و کتابفروشان با استعفادهندگان همنظرند یا تلاش آنها برای تحریم انتخابات از آنروست که آینده روشنی برای خود در میان ناشران نمیبینند.
بخشی از این اختلافها شاید به تفاوت نگاه طیف سنتیتر نشر با طیف امروزی ناشران برگردد؛ مثلاً ناشران سنتی نیاز ویژهای به گرافیک و طرح جلدهای ویژه یا کاغذهای خاص مثل کاغذ بالک یا حتی تأسیس کافهکتاب نمیبینند اما ناشران روزآمدتر اینها را نیز بخشی از چرخه ارائه کتاب میدانند
داستان بی پایان باغ کتاب
باغ کتاب یکی از محلهای اختلاف دو گروه بوده است. طیف اکثریت در شرکت ماهپیشونی که پیمانکار بخشی از فروشگاه بزرگ باغ کتاب است، عضو بوده اما محمود آموزگار بهعنوان رئیس اتحادیه ناشران همواره در گفتوگوهایش علیه باغ کتاب موضع گرفته است. باغ کتاب بهعنوان یک کتابفروشی بزرگ است که بازار کتابفروشیهای کوچک تهران را کساد میکند و مخاطبان را به خرید از فروشگاههای بزرگ سوق میدهد. اما اعضای جناح موسوم به اکثریت میگویند که باغ کتاب برای فروش کتابهای کودک درنظر گرفته شده و جایی برای عرضه کتابهای کودک در تهران وجود نداشته و کتابفروشیهای تهران عمدتا کتاب کودک عرضه نمیکنند و فروشگاه باغ کتاب منافاتی با فعالیت کتابفروشیهای محلی ندارد. با این حال، از آنجا که کتابهای دیگری به جز کتاب کودک در باغ کتاب عرضه میشود، اختلاف همچنان باقی است.
کاغذ وارداتی غنیمت جنگی نیست
محمدعلی جعفریه، مدیر نشر ثالث در گفتوگو با مهر به ماجرای اختلاف اعضای هیأت مدیره اتحادیه ناشران پرداخته و در نقد استعفادهندگان گفته است: «دوستان بیشتر ناشر آموزشی و کمکآموزشی و کودک و... هستند. صورتجلسه هیأتمدیرههایی که این دوستان بودند را ببینید. در این شش هفت سال کی برای یک نوبت هم که شد، در یک جلسه با موضوع ممیزی کتاب شرکت کردند؟ مگر صنف ما درگیر این مسئله نیست؟ میدانید چرا نرفتند؟ چون مشکل کار شخصیشان این نیست. در چند جلسه با هیأت امنای خرید کتاب و یا مسئولان طرح کاربری فرهنگی شرکت کردند؟ ناشر و کتابفروش درگیر این مسائل است اما آقایان نه. این دوستان فکر میکنند عقل کل هستند درحالیکه اتحادیه عقل جمعی میخواهد و نه عقل کل. در صنف ما کارشناس و استخوانخردکرده کم نداریم که میشود از تجربه و رابطه آنها استفاده کرد. اما اینها فکر کردند فقط و فقط خودشان متوجه هستند و صنف غنیمت جنگی در دست آنهاست. اگر هم برخی از آنها با صنف جوشیدند، بیشتر بهخاطر علاقه شخصی بود و نه خرد جمعی... الان مشکل کاغذ، مشکل همه ناشران است. بهخاطر شرایط کشور کاغذ مانند سابق وارد نمیشود. ما بهعنوان ناشر عمومی پیشنهاد دادیم که اولا کاغذ اولویت کشور و کالای اساسی نیست. دارو اولویت اصلی است و نیاز مردم به آن در اولویت قرار دارد. حالا که دولت کاغذ را در ردیف دارو قرار داده، ارزی که برای واردات آن صرف میشود و کاغذی که وارد میشود، متعلق به همه مردم است و باید درست مورد استفاده قرار بگیرد. این آقایان میگویند که باید هر انجمن فلان مقدار کاغذ بگیرد. ما میگوییم در این وضعیت چرا مثلا فلان انجمن نشر آموزشی باید کاغذ دولتی بگیرد و بعد کتاب چاپ کند و با 50درصد تخفیف بفروشد؟ این کارها معنیاش چیست؟ اولویت جامعه ما، امروز انتشار چه کتابی است؟ باید ببینیم مردم الان چه چیزی نیاز دارند؟ کتاب کمکآموزشی یا کتابی که نشاط فراهم کند. کاغذ وارداتی غنیمت جنگی نیست.»