دو روی یک سکه
رضا رویگری /بازیگر سینما و تلویزیون
بسیاری سینما را صنعتی نامهربان میدانند. دلیلشان هم این است که گرچه ممکن است در مقطعی پول و ثروت به همراه داشته باشد اما در مواقع پیری و تنگدستی آدم را رها میکند. نمونهاش هم عده فراوانی است که روزگاری در سینما ارج و قربی داشتند و اکنون برای بسیاری از هزینهها از جمله مخارج درمان خودشان درماندهاند. (از جمله خود من)
با این حال این یک روی سکه است. بله سینما میتواند بیرحم باشد، گمراهکننده باشد، عاملی برای فریب افراد سادهلوح تلقی شود، اما همین سینما میتواند صنعتی مولد باشد و یکی از بهترین وسایل ارتباط جمعی و ابزار انتقال پیامهای سازنده به حساب بیاید، عامل رونق صنایع ملی شود و در یک کلام آینه تمامنمای فرهنگ و تاریخ و تمدن یک ملت باشد تا حدی که به دژی مستحکم برای محافظت از فرهنگ و اخلاق جامعه تبدیل شود. سینما هم مثل تمام ابزار و وسایلی که بشر ساخته است میتواند کاربرد مثبت یا منفی داشته باشد.
چه کسی میتواند نقش سینمای مرحوم حاتمی را در پیونددادن مخاطبان با ریشههای هویتی و میهنی خویش کتمان کند؟ چه کسی میتواند تاثیر فیلمهای ایرانی را بر افکار جهانی با نمایش و روایت شفاف و صمیمی از زندگی نادیده بگیرد. سینمای ما هرگاه با هویت ملی و دینیمان پیوند خورده، سربلند و سرافراز بوده؛ چنانکه از هر گوشه از جهان قابل رویت و توجه شده است.
نکتهای که در این میان باید مورد توجه تمام عوامل فرهنگی و هنری، تولیدی و نظارتی باشد این است که برای داشتن همزمان مخاطب، گیشه، درآمد، پیام و شأن هنری ظرافت خاصی لازم است. میتوان با برنامهریزی، با عزت نفس و با مطالعه عمیق و دقیق و توجه به پژوهش و تحقیق، سینمایی مطرح، سالم، پردرآمد و پررونق داشت. کسانی که از همان اول قصد دو تا یکی کردن پلههای ترقی را دارند و میخواهند یکشبه ره صدساله را بپیمایند غافلند از اینکه این شتاب هم سینما را از رسالت خود تهی میکند و هم نمیتواند مخاطب را به طور مستمر و پایدار با خود همراه سازد.