ما را رها کنید در این لذت مدام
محمد اشعری _ سردبیر روز هفتم
دلخوشی این روزهایمان را بشماریم؛ استفاده از اینستاگرام بدون نگرانی از فیلتر و تهدیدهای پس از آن، استفاده از هوای پاک زمستانی بدون استشمام آلودگیهای وارونهشده و تلنبارشده شهر، شنیدن خبرهای خوش از وضعیت اقتصادی و چشمانداز مثبت آینده بدون ترس از اتفاقات غیرقابل پیشبینی سال آینده، افزایش درآمدها و کاهش قیمتها (مثلا خودروهای ساخت داخل) بدون استرس از فشار تورم نیامده و... . غیراز این افعال معکوس(!) شما چند مورد دیگر سراغ دارید که این روزها دلمان را به آن خوش کنیم؟
ما به امید زندهایم و در این شرایط معمولا ذهن آدم به دلخوشیهای سادهتر و دمدستیتر بسنده میکند و چه اتفاق خوبی است که ورزش هست و فوتبال و تیم ملی فوتبال ایران که به لحظهلحظه حضور در همسایه جنوبی امیدواریم و دلمان میخواهد موفقیت و قهرمانیاش را ببینیم. تصور اینکه برای دقایقی بیخیال غصهها و غم زمانه شویم و از شادی این تیم پر امید لبخند بزنیم و - حتی بالاتر- برای قهرمانیاش به خیابان بریزیم و همه مشکلات و سنگلاخهای این سال سخت را فراموش کنیم، از آن اتفاقاتی است که برایش لحظهشماری میکنیم. به این تیم سختکوش و با برنامه آنقدر اعتماد داریم که برای موفقیتش و این شادی دستهجمعی نقشه بکشیم. بله! روزهای سختی است و رقابت ملی (فارغ از طرفداریها)شاید آخرین جزیره نجات ماست و چه خوب که قدرش را بدانیم و برای در آغوش کشیدن این لذتهای کوچک و همگانی خوشحال باشیم.
حالا دراین میانه، با چه طرفیم؟ یکسری از خبرنگاران -بهجای درک این شرایط- دنبال خبرسازیهای بیارزش و دوبههمزنی بین مربیان محبوب فوتبال هستند تا از این نمد برای خودشان کلاهی ببافند، برخی مجریان تلویزیونی تازه یادشان افتاده که باید صراحت لهجه داشته باشند و با تندترین زبان تیم ملی را نقد کنند و تصمیمات سرمربی یا اخلاقش را به چالش بکشند، عدهای از صاحبان کانالهای خبری و ورزشی یکهو تلاش میکنند برایمان روشنگری کنند که برد تیم ملی (مثلا همین بازی با یمن) دستاورد مهمی نیست و هر نتیجهای در آن از ضعف تیم حریف است و نه قدرت تیم خودمان، معدودی کارشناسان فوتبالی احساس تکلیف کردهاند که بهما بفهمانند ما همیشه در مرحله مقدماتی خوب بودهایم و همین روزهاست که یوزها در مرحله بالاتر زرتشان قمصور شود و به این بازی غره نشویم و چه و چه...
بحث من اصلا فوتبالی نیست؛ نه ادعایش را دارم و نه دانشاش را. این صفحهها هم قرار نبوده و نیست که درباره فوتبال باشند که صفحههای اختصاصی همشهریورزشی برای همین چاپ میشود. نگاهم به همان شعاری است که بالای همین لوگوی «روز هفتم» میبینید؛ برای حال خوب! فرصت جامملتهای آسیا، تبلیغ تعصب دوستداشتنی ملی، ترویج هیجان برای هر بازی، نمایش و غلیان احساسات در هر دقیقه حضور یوزها، دقیقا همان کیمیایی است که بهشدت به آن نیاز داریم. میدانم که یک مسکن زودگذر است و نه درمان، میدانم که با قهرمانی در جام ملتهای آسیا چارهای برای جملههای ابتدایی این متن پیدا نمیشود ولی داشتن یک «رویای عزیز» جای هیچ نقد و نظری را تنگ نمیکند. اگر به قدر ذرهای برای این میهن و مردمش دلسوزید، اجازه دهید چند روزی در این رؤیای دوستداشتنی و نهچندان دور غرقه باشیم. اجازه دهید از این دلخوشیهای گذرا و کوچک لذت ببریم و دور هم خوشی همگانی را دوره کنیم. این انرژی مثبت برای چند مدتی سرزنده و شاداب نگهمان میدارد.
رفقای منورالفکر و افشاکننده! همیشه برای نقدهای تلخ و خبرهای بد وقت هست؛ ما را در این لذت فوتبالی رها کنید.