دوباره از همان خیابانها
فیلم 71
سعید مروتی|منتقد و روزنامه نگار
«نرگس» شاخصترین فیلم اکران71، حکم سکوی پرش را برای سازندهاش داشت و او را از قامت فیلمسازی معمولی به هیات سینماگری توانمند درآورد.
پس از 2کمدی متوسط «خارج از محدوده» و «زرد قناری» و یک فیلم اجتماعی آشفته و شکستخورده («پول خارجی»)، کمتر کسی انتظار دیدن فیلمی چون نرگس را از رخشان بنیاعتماد داشت. تا قبل از نمایش نرگس در دهمین جشنواره فیلم فجر، بنیاعتماد فیلمسازی محترم ولی متوسط محسوب میشد و از همان اولین نمایش فیلم در جشنواره، داستان عوض شد. جسارت مضمونی (که حاصل بازشدن نسبی فضای اجتماعی و فرهنگی در سالهای پس از پایان جنگ بود) به کنار؛ نرگس طلیعهای بر ظهور کارگردانی مسلط بر ابزار بود؛ کارگردانی که در کنار تعهد اجتماعی، توانایی قابل توجهی هم در فیلمسازی داشت. فیلم از همان تیتراژ نشان میداد که ادامهدهنده چه سنت سینماییای است. استفاده از عکسهای سیاه و سفید دوران کودکی کاراکترها، یادآور عنوانبندی «خداحافظ رفیق» (امیر نادری) بود و نرگس در ابتدای دهه70، ادای دینی به شاخه حسی- غریزی موج نوی سینمای ایران محسوب میشد. این همان روح سینمای خیابانی دهه50 بود که در دل مناسبات تازه اجتماعی و در کالبد درامی اجتماعی، ظهور کرده بود. آفاق (فریماه فرجامی)، عادل (ابوالفضل پورعرب) و یعقوب (رضا کرمرضایی) ادامه همان ضدقهرمانهای فیلمهای موج نو بودند. ضدقهرمانهای علاف و خلافکاری که عمرشان را باخته بودند و در مسیر تباهی گام برمیداشتند. در عوض نرگس (عاطفه رضوی) بهعنوان تنها کاراکتر مثبت فیلم، از دل فضای تازه اجتماعی میآمد. گویی نرگس در فیلم حضور یافته بود تا جهان اثر یکسره خالی از سپیدی و روشنایی نباشد. هرچند فیلمساز بیشترین میزان همدلی را نه با نرگس که با آفاق داشت. زنی خلافکار که به قول خودش از جوانی یک کوه قصه پشتسرش روان بود و حالا در انتهای خط، دنبال آخرین خلافش بود. سرگردانی عادل میان 2قطب آفاق و نرگس، انفعالی از جنس بیعملی و تردید و یأس علی خوشدست «تنگنا»ی (امیر نادری) را تداعی میکرد. رخشان بنیاعتماد و فریدون جیرانی در نگارش فیلمنامه نرگس، بهجای عکسبرداری از واقعیت، مناسبات داستانی را با واقعیت اجتماعی منطبق و در روایتی کلاسیک، با رعایت قواعد بازی، حس و حالی تراژیک را در درام اثر جاری کردند. فیلمساز شخصیتهای زنده و شناسنامهدارش را در خیابانهای پایینشهر به حرکت درآورد و بهرهمند از جسارت فیلمبردارش، حسین جعفریان در نورپردازی رئالیستی، خونی تازه در رگهای سنیمای اجتماعی پس از انقلاب، به جریان انداخت. نرگس باعث شد نام رخشان بنیاعتماد در فهرست فیلمسازان شاخص پس از انقلاب ثبت شود. دست خونی آفاق با آن حلقه شکسته بر کف آسفالت خیس خیابان در قاب نهایی فیلم، در یادها ماند.