
فاجعه اعتیاد در آمریکا
آمریکا، بدترین بحران اعتیاد را در تاریخ خود تجربه میکند. روزانه 100نفر جان خود را به خاطر مصرف مواد مخدر ازدست میدهند

مترجم | جواد نصرتی:
اعتیاد به موادمخدر، یکی از بزرگترین چالشهای جامعه آمریکایی است. اوضاع، بهشدت وخیم است و هفتهای نیست که خبرها و آمار تکاندهندهای درباره اعتیاد در این کشور منتشر نشود. فرزندان بیشتری، خانواده خود را از دست میدهند و مجبور به زندگی با خویشاوندان هستند؛ دولت با تأمین بودجه برای بخشهای مربوط به مبارزه با اعتیاد مشکل دارد؛ زندانها پر از افرادیاست که در رابطه با اعتیاد دستگیر شدهاند و خانوادههای بیشتری بدون مادر، پدر، پسران، دختران و دوستانشان زندگی میکنند.
با این حال 2017 سال گفتوگوی سیاستمداران و رسانهها درباره راهحل بحران اعتیاد، درگیرکردن سازمانها و آژانسهای بیشتر با این مسئله و آموزش به معتادان برای مصرف درست هم بوده است.
دکتر لارن تورپ ـ مدیر بخش سلامت و آموزش جوانان بیمارستان روانی ترامبولکاونتی در اوهایو - میگوید: «وقتی که صحبت از «پاککردن لکه ننگ اعتیاد» و «درک اعتیاد بهعنوان یک بیماری» است، ما همچنان راه زیادی پیش رو داریم. همچنان باورها و رفتارهای غلطی در راه مبارزه با اعتیاد وجود دارد اما همینکه افراد بیشتری جسارت به خرج دهند و درباره چیزی که روزگاری موضوعی ناراحتکننده برای بحث بوده صحبت کنند، پتانسیل بیشتری برای ایجاد تغییری ماندگار و معنیدار ایجاد میشود. امید زیادی داریم که سال2018 فرصتها و همکاریهای بیشتری برای بروز ایدههای ماندگار و مبتکرانه ایجاد کند. چیزی که سال2017 به من نشان داده، این است که جامعه ما بیشتر و بیشتر درباره اعتیاد آگاه شده است و همه ما در کنار هم هستیم».
با وجود این امیدواریها شرایط، واقعا ترسناک است. اینکه در سال گذشته طی هر روز، بیش از 100نفر در آمریکا به دلیل مصرف بیش از اندازه مواد، جان خود را از دست دادهاند، یعنی قربانیان مواد مخدر در آمریکا، بیشتر از مجموع قربانیان تصادفات و تیراندازی بودهاند. در بیشتر این موارد منجر به مرگ، قربانی به داروهای مسکن بسیار قوی اعتیاد شدید داشته است. این شرایط، در دهه90 میلادی هم در آمریکا روی داد؛ زمانی که صنایع داروسازی در آمریکا بازاریابی درباره مخدرهای قانونی (به صورت ویژه اکسیکانتین) را با شعار ازبینبردن هر دردی در بدن، شروع کردند. این داروهای مخدر با ترفندهای بازاریابی نوآورانه و در غیاب قوانین مناسب برای مقابله، به دکترها سفارش میشد و مردم از ایمنبودن آنها مطمئن بودند اما مثلا همین اکسیکانتین در اصل، نوعی از مرفین و بهشدت اعتیارآور است. چیزی که اتفاق افتاد، یک پیروزی تجاری و یک بحران عمومی سلامت بود. تلاشها برای جلوگیری از مصرف این داروها، باعث رونق دوباره هروئین شد و حتی نسخههای بدلی آن هم در بازار سیاه، هواخواهان زیادی پیدا کرد. حالا دوباره شرایط مشابهی به وجود آمده است. بحران، این بار بسیار عمیقتر است چون روی تمامی نژادها، مناطق و افراد مختلف با درآمدهای مختلف تأثیر گذاشته است.
چنین شرایطی، دولت آمریکا را مجبور کرد که اواخر اکتبر سال گذشته در سراسر کشور، بحران اعتیاد به مواد مخدر را «شرایط بهداشتی اورژانسی» اعلام کند. این اقدام دولت آمریکا، هرچند بهرسمیتشناختن این بحران تلقی میشود اما منتقدان معتقدند که دونالد ترامپ ـ رئیسجمهور آمریکا ـ باید بر اساس وعدهای که داده بود، این مسئله را «شرایط اضطراری ملی» اعلام میکرد.
شرایط بهداشتی اورژانسی، به دولت اجازه میدهد که بودجههای ویژهای برای مبارزه با اعتیاد سراسری به مواد مخدر اختصاص دهد، اجازه استخدام نیروهای متخصص و ویژه برای مقابله با آن را صادر کند و استفاده از روشهای درمانی برای افراد درگیر را گسترش دهد.
اوضاع، چقدر جدیاست؟
آمریکا کشندهترین بحران موادمخدر خود را تجربه میکند اوردوز دارویی، عامل اصلی مرگومیر بین آمریکاییان زیر 50سال محسوب میشود و مرگ بر اثر آن، بهسرعت در حال گسترش است؛ به طوری که در سال2015، تقریبا 2درصد مرگومیرها در ایالات متحده، مربوط به مصرف مواد بوده است.
اوردوز، بخش مرئی و جلوی چشم مشکل موادمخدر است. بر اساس آخرین تحقیقی که در این باره انجامشده، نزدیک به 97میلیون آمریکایی در سال2015 داروهای مسکن قوی با نسخه تهیه کردهاند که از این میان، 12میلیون نفر آنها این نسخهها را از منبعی جز پزشک تهیه کردهاند.
ماده مخدر چیست؟
هر چیزی که روی سیستم عصبی افراد مصرفکننده تأثیر بگذارد، داروی مخدر محسوب میشود. این پاسخ البته چندان کمکی به این مبحث نمیکند. نخستین دارویی که میتوان به آن عنوان مخدر داد، تریاک است. از هزاران سال پیش تاکنون، افرادی در جوامع بشری از این ماده استفاده کردهاند؛ مادهای که از آن، دهها ماده مخدر دیگر مانند مرفین و هروئین هم گرفته میشود. در دهههای اخیر داروهایی هم که از این ماده، تهیه و با نسخه فروخته میشوند طرفداران زیادی پیدا کردهاند؛ مانند ویکودین، پرکوست و اکسیکانتین.
دسته دیگری از مواد هم وجود دارند که مانند تریاک و مشتقاتش عمل میکنند اما منشأ گیاهی ندارند. به مواد مشتق از تریاک و این مواد مصنوعی یا صنعتی که معروفترین آنها متادون یا فنتانیل است، رویهمرفته موادمخدر گفته میشود.
موادمخدر، درد و همینطور سیستم پاداش در بدن مصرفکنندگان را کنترل و تنظیم میکنند و همین مسئله باعث میشود که موادمخدر مسکنهایی بسیار قوی و در عین حال، بسیار اعتیادآور باشند.
بحران در آمریکا مربوط به داروهای تجویزیاست یا هروئین؟
هر دو. ریشه این بحران، در تجویز بیش از اندازه مسکنهای دارای مخدر نهفته شده اما از سال2011 اوردوز بر اثر موادمخدر تجویزشده، کاهش یافته و در مقابل، اوردوز بهدلیل مصرف هروئین و فنتانیل بهسرعت در حال افزایش است. در بسیاری از ایالتها که بحران، کاملا جدیتر است (مثل رود آیلندز، پنسیلوانیا و ماساچوست) فنتانیل، عامل نیمی از مرگومیرهاست.
کارشناسان عقیده دارند با وجود اینکه پیشروترین مخدرها در قربانیکردن افراد در آمریکا هروئین و فنتانیل هستند، همهگیری مصرف موادمخدر در آمریکا را نمیتوان کنترل کرد؛ مگر اینکه در وهله اول، از موج تجویز موادمخدر جلوگیری شود.
فنتانیل چیست و چرا مردم را میکشد؟
فنتانیل یک ماده مخدر صنعتی است که 50بار قویتر از هروئین است. هروئین از تریاک ساخته میشود که خودش گیاهیاست و این، یعنی پرورشدهندگان آن به زمین و نیروی کار برای پرورش ماده اولیه نیاز دارند. آنها به زمین، آب، هوا و زمان وابستهاند.
فنتانیل کاملا صنعتیاست؛ پس این بار به جای کشاورزی، پای شیمی در میان است. این دارو معمولا برای بیهوشیهای جراحیها و رفع دردهای شدید کاربرد دارد اما همین دارو، به صورت غیرقانونی، در خیابانها هم تولید میشود. بر اساس اطلاعات اداره مبارزه با موادمخدر آمریکا، بیشترین فنتانیل قاچاق در آمریکا، با استفاده از مواد اولیه چینی، در خود چین یا مکزیک تهیه میشود.
فنتانیل، به شکل پودر است و با توجه به این ویژگی، میتوان آن را با دیگر داروها مخلوط کرد و از همینجاست که مردم به فنتانیل قاچاق آلوده میشوند؛ فنتانیل، با هروئین، مخلوط یا گاهی اصلا به جای آن، جا زده میشود و یا از آن برای تولید قرصهای تقلبی استفاده میکنند.
این دارو، ابرقدرتمند است؛ یعنی شما با مقدار بسیار کمی از آن سروکار دارید و به همین دلیل، بهسختی میتوان مصرف آن را کنترل کرد. با اینکه گفته میشود بیشتر فنتانیل مورد استفاده در آمریکا در چین تولید میشود، صنعتیبودن این ماده، پیداکردن منشأ اصلی آن را بسیار سخت میکند. در مورد هروئین، میتوان با نشانگذاریهای مخصوص شیمیایی تشخیص داد که منشأ آن کجا بوده است اما در داروهای صنعتی که در لابراتوارها تولید میشوند، تشخیص منشأ دارو، بسیار سختتر است.
تعداد اوردوزها به ازای هر صدهزار نفر
چرا مردم فنتانیل مصرف میکنند؟
خیلیها اصلا قصدشان این نیست! از منظر یک فروشنده مواد، فنتانیل را راحتتر میشود به دست آورد و فروشاش سود بیشتری دارد. از نظر برخی کارشناسان، مصرفکنندگان موادمخدر به دنبال داروهایی هستند که محتوی فنتانیل یا به کشتن مردم، مشهور باشند؛ چون این داروها قویتر هستند.
البته این برای اقلیت مصرفکنندگان، صادق است. بیشتر مصرفکنندگان بدون اینکه بخواهند، در معرض مصرف فنتانیل قرار میگیرند. تشخیص اینکه در ماده مخدر خریداریشده چه چیزی وجود دارد، بسیار سخت است و در بیشتر موارد، حتی فروشندگان هم واقعا این موضوع را نمیدانند.
برای مصرفکنندگان قدیمیتر، الگوی مصرف، کمی ترسناک است: آنها میدانند که مواد میتواند آنها را بکشد اما همچنان به مصرف آن ادامه میدهند. مصرفکنندگان تفننی هم در معرض مسمومشدن با فنتانیل هستند؛ بهویژه که گزارشهای زیادی از گسترش کوکائین آلوده به فنتانیل هم منتشر شده است.
آیا الگوی همهگیری بحران موادمخدر تغییر کرده است؟
قطعا. در موج اخیر بحران موادمخدر، بیشترین قربانیان افرادی هستند که دهه سوم یا چهارم زندگی خود را میگذرانند. در سال2000 سن مشترک مرگ برای مصرفکنندگان مواد مخدر، 40سالگی بود؛ در نسلی که ابتدا از طریق موادمخدر تجویزی آلوده میشدند و بیشتر آنها سفیدپوست بودند. اما حالا شواهدی وجود دارد که همهگیری مصرف موادمخدر به دو موج تقسیم میشود و گروهی از مصرفکنندگان جوان موادمخدر، به جای روش قدیمی، از موادی مانند هروئین و فنتانیل استفاده میکنند و جانشان را به خاطر آن از دست میدهند.
وضعیت، کجا بحرانیتر است؟
غرب میانه، آپالاچیا و نیوانگلند؛ البته فعلا. نرخ مرگومیر مربوط به استفاده بیش از اندازه از موادمخدر، در بخشهای مختلف آمریکا متفاوت است. هماکنون بیشترین اوردوزها در آپالاچیا (منطقه شرقی آمریکا که از نیویورک تا آلاباما و میسیسیپی و جورجیا را در بر میگیرد)، راست بلت (شمال آمریکا) و نیوانگلند (شمال شرق) ثبت میشوند.
پیداکردن رابطهای دقیق بین مناطق جغرافیایی و میزان مرگومیرها سخت است. در برخی مناطق، نحوه استفاده از موادمخدر میتواند خطرات بیشتری همراه داشته باشد (مثلا ممکن است تزریق هروئین، بیشتر از کشیدن آن، مرگآور باشد).
یک عامل تعیینکننده، میزان دردسترسبودن فنتانیل در هر منطقه است. تا حالا بزرگترین قربانیان، جامعه سفیدپوستان بودهاند اما شرایط، در حال تغییر است و جوامع رنگینپوست هم به این مواد اشتیاق بیشتری نشان میدهند.
چرا مشکل در سالهای اخیر تا این اندازه بدتر شده است؟
دههها تجویز بیش از اندازه موادمخدر مشتق از تریاک، فراوانی هروئین ارزان و حکمرانی فنتانیل! اعتیاد به موادمخدر سدهها سابقه دارد اما بحران اخیر در آمریکا ، در واقع از دهه80 میلادی شروع شده است. زنجیرهای از مقالات علمی، ترس قدیمی پزشکان هنگام تجویز مسکنهای دارای موادمخدر برای دردهای مزمن را کاهش دادند؛ صنایع داروسازی هم نکته را گرفتند و در میانه دهه90 به صورت هجومی، بازاریابی برای داروهایی مانند اکسیکانتین را شروع کردند.
اینها و عوامل دیگر، باعث شد که یک دهه بعد، نسلی از آمریکاییها، به موادمخدر ـ چه تجویزشده و چه غیر از آن ـ معتاد شوند. برای خیلیها، روندی که از قرصهای بانسخه شروع شده بود، به هروئین ختم شد. در همین حال، بازار هروئین هم در حال تغییر بود. قیمت، افت شدید پیدا کرد. شبکههای حاشیهای توزیع موادمخدر، هروئین و داروهای مخدر تقلبی را در بازارهای جدید خود ـ یعنی حاشیه شهرها ـ بهصورت گسترده توزیع کردند. هر جا که توزیعکنندگان پا میگذاشتند، یک پایگاه جدید از مشتریان جدید و مشتاق پیدا میکردند که به دلیل استفاده از موادمخدر تجویزشده در دهههای قبل، آماده معتادشدن بودند. و بعد، در سال2014 فنتانیل در حجم گستردهای وارد بازار مواد آمریکا شد.
آیا نباید تجویز موادمخدر قطع شود؟
اصلا. موادمخدر بخش مهمی از پزشکی مدرن هستند و به صورت بارزی، کیفیت زندگی میلیونها انسان، بهخصوص بیماران سرطانی و افرادی که دردهای حاد دارند را ارتقا دادهاند؛ با این حال کارایی آنها درباره دردهای مزمن چندان واضح نیست؛ بهخصوص وقتی که خطر اوردوز و اعتیاد را هم در نظر بگیریم. گرچه تجویز موادمخدر نسبت به سالهای 2010 و 2011 کاهش داشته اما همچنان بالاست. بنا بر گزارش سازمان کنترل مصرف موادمخدر، میزان موادمخدر تجویزی در آمریکا، به صورت میانگین برای مصرف 2هفته تکتک آمریکاییها کافیاست و این یعنی آمریکا در این زمینه، بالاتر از هر کشور دیگری در دنیا قرار دارد. در همین حال، بیمارانی که درد مزمن دارند بهسختی میتوانند اقلام نسخههای خود را تهیه کنند. برای حلکردن مسئله موادمخدر، باید همزمان تجویز داروهای مخدر را کم و راه رسیدن قانونی افراد به داروهای مخدر تجویز شده را هموار کرد. قطع یکباره دسترسی افرادی که برای زندگی به موادمخدر تجویزشده متکی هستند به این اقلام دارویی، بهراحتی میتواند آنها را به موادمخدر قاچاق، مثل هروئین و قرصهای تقلبی، راغب کند.
چه باید کرد؟
ورد جادویی وجود ندارد. بسیاری از کارشناسان معتقدند که حل مسئله همهگیری مصرف موادمخدر به مجموعهای از راهکارها نیاز دارد. اما مسئله، اولویتهاست: کدام رویکرد، بیشترین کارایی و تأثیر را خواهد داشت؟ بهترین شکل استفاده از منابع، کدام است؟
مقامات رسمی بهدنبال کنترل تجویز داروهای مخدر هستند تا به این ترتیب، هم تجویز این داروها را کاهش دهند و هم راه دسترسی بیمارانی را که دردهای مزمن دارند به این مواد، حفظ کنند. خیلی فراتر از آن، کارشناسان میگویند که آمریکا باید نحوه مدیریت درد سیستم درمانی خود را اصلاح کند.
در بخش درمان، کارشناسان بر اهمیت وجود درمانهای مناسب برای افرادی که همین حالا معتاد هستند تأکید میکنند. این یعنی رفتن به جاهایی که این افراد در آنجا زندگی میکنند، به جای اینکه منتظر باشیم تا آنها خودشان به دنبال درمان بیایند. درمان اعتیاد به معنای مشاوره و خدمات کلینیکهای رفتاردرمانی نیست. بر اساس نتایج تحقیقهای علمی، کارآمدترین روشهای درمان اعتیاد به موادمخدر، روشهایی هستند که در آنها از داروهای مخدر خاصی مانند متادون یا بوپرنورفین استفاده میشود.
در همین حال، توزیع گسترده نالوکسون (دارویی برای مقابله با اوردوز) میتواند جان افراد زیادی را نجات دهد.
درباره دیگر روشها، چندان توافق نظری وجود ندارد. کارشناسان سلامت عمومی ایدههایی مانند سایتهای تزریق ایمن (جایی که معتادان میتوانند موادمخدرشان را زیر نظر کارشناسان درمانی تزریق کنند) و خدمات کنترل دارویی (روشی که در آن معتادان میتوانند به کارشناسان مراجعه کنند تا مطمئن شوند دارو یا موادمخدری که مصرف میکنند حاوی فنتانیل نیست) را پیشنهاد میکنند. با این حال خیلیها در سازمانهای رسمی، چندان از این روشها استقبال نمیکنند.
منبع: نیویورکتایمز