شاهد صلحطلبی
مجید قیصری/ نویسنده دفاع مقدس
با ورود به دهه 90 شاهد افت ادبیات جنگ بودیم. این روند عوامل بسیاری داشت که یکی از آنها را میتوان رکود در عرصههای دیگر هنری عنوان کرد. از سوی دیگر با دورشدن از سالهای جنگ با کاهش و کمبود دستمایههای اولیه رودررو بودیم. همچنین تقاضای جامعه در این زمینه رو به کاهش تلقی میشد، چرا که در دهههای پیش، تعدد آثار در این زمینه نوعی اشباع جامعه از ادبیات جنگ را درپی داشت. به هر حال با پشت سرگذاشتن سالهای اولیه و میانی دهه90 کمکم شاهد تولید آثاری با عمق بیشتر هستیم؛ در واقع با فاصلهگرفتن از ژانر شبهپارتیزانی- دفاعی و پادگانی، هم شاهد و هم منتظر آثاری هستیم که به واکاوی تأثیرات جنگ بپردازد و البته با طرح موضوعاتی که موضوع جنگ را در حال مطرحشدن نگه میدارند؛موضوعاتی که مصائب جنگ و تبعات آن را بر جامعه انسانی بررسی میکند. یکی از دلایل مهمی که این واکاویها و بررسیها را پرطرفدار میکند وضعیت ما در جنگ تحمیلی بود. موضع دفاعی ما در جنگ به تمام آثار ادبیات دفاع مقدس، رنگ ضدجنگ میزد، چرا که جنگ به کشور و ملتی تحمیل شده بود که در قرنهای اخیر هرگز به کشور دیگری حمله نکرده بود. همین موضوع بیآنکه نیازی به اغراق و فضاسازی باشد به طور طبیعی به کاراکترها و روایتهای ایرانی در این ادبیات،چهرهای مظلوم میبخشید. با این تفاصیل قابل انتظار است که آثار ادبیات جنگ - به ویژه آنکه از این پس تولید خواهند شد- عمق، بعد و محتوای انسانی داشته باشد. البته تحقق و برآوردهشدن چنین انتظاری نیازمند سرمایهگذاری در این زمینه است. در کنار آن نیاز جدی به سعه صدر نیز احساس میشود. تولیدکنندگان این آثار در زمانی حرف از سالهای جنگ میزنند که بعد زمانی با این دوره از برخی تعصبات کاسته و به برخی حساسیتها افزوده است. از این رو تولیدکنندگان این آثار در مواجهه با نقطهنظرات متفاوت و گاه متضاد باید صبور باشند. چرا که این آثار شاهد صلحطلبی ماست و چه بسا کسانی که در تلاش برای ارائه چهرهای خشن از این سالها هستند مخالف چنین آثاری باشند.