فرهاد یلدا/روزنامهنگار
اردیبهشتماه رو به پایان بود که معاون امور هنری وزارت ارشاد به مدیران کل هنرهای نمایشی، هنرهای تجسمی، موسیقی، آموزش و توسعه فعالیتهای هنری و دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس مأموریت داد تا با همکاری، همراهی، مشاوره و برنامهریزی و نظارت راهبردی این معاونت، آییننامه یا دستورالعمل هر یک از شوراها را بازبینی کنند.
همچنین بررسی شود که هر یک از شوراها بر پایه چه مستندی و برای چه وظیفهای بهوجود آمدهاند؟ و چگونه میتوان با استفاده از ظرفیت خردجمعی و رفتار شورایی برای تعامل بیشتر با اهل هنر، افزایش مشارکت متخصصان در امور تخصصی و بهبود فضای فعالیتهای هنری تلاش کرد.
دفتر موسیقی معاونت امور هنری بر این مبنا اعلام کرد که در نخستین مرحله از این بازنگری از اول خردادماه امسال، محدودیت افراد حقیقی در ارائه تقاضای صدور مجوز تکآهنگ برداشته شده و در 3 حوزه موسیقی بیکلام اصیل و دستگاهی ایران، موسیقی بیکلام نواحی و موسیقی بیکلام کلاسیک، آثار تمام آهنگسازانی که حداقل 2 بار موفق به کسب مجوز دفتر موسیقی برای آلبوم و یا اجرای صحنهای شده باشند، از بررسی شورای موسیقی بینیاز شوند.
این اتفاق در کنار امید به شفافشدن موضوع بازبینی آییننامهها و دستورالعملها البته خیلی زود با یک چالش اساسی مواجه شد؛ درست در روزهایی که اهالی موسیقی برای شفافشدن چند و چون نظارتها و جزئیات ممیزیها دلخوش بودند، حکایت «ابراهیم» رخ داد. آلبوم محسن چاووشی برای این معاونت یک چالش جدی درست کرد و البته بیتجربگی مدیر شورای ارزشیابی و نظارت دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کلاف اعتراض را پیچیدهتر کرد.
سرانجام البته معاون هنری وزیر توانست به کمک مشاورانش به موضوع فیصله بدهد و رایزنیها با چاووشی به نتیجه رسید تا قید یکی دو قطعهای را که نه بهخاطر سلیقه مدیران، که بهخاطر عرف جامعه دچار ممیزی شده بودند، از آلبوم خارج کند و مجوز انتشار ابراهیم را بگیرد.
حالا دوباره باید به بخشنامهای دلخوش بود که چند ماهی از صدورش میگذرد و اگر واقعا به عرصه اجرا نزدیک شود، حلقههای مفقوده بسیاری را کنار هم خواهد چید. سالهاست که اهالی موسیقی از اینکه دقیقا نمیدانند چرا آثارشان ممیزی میشود و اصلا کدام بخش کارشان باید به زیر تیغ سانسور برود، مینالند. از سوی دیگر بسیاری از دیگر هنرمندان هم از بلاتکلیفبودن وضعیتشان در مواجهه با ابلاغیههای ممنوعالکاری، ممیزی و مواردی مشابه گلایه میکنند. گلایههای اهالی تئاتر از برخوردهای بیضابطه با نمایشها هم که مثنوی هفتادمن کاغذ است.
کلام آخر اینکه اگر دستور معاون وزیر درست اجرا شود، لااقل میتوان به این افق خوشبین بود که هر هنرمند بداند خودش یا اثرش دقیقا برای چه مشکلی دچار محدودیت شده است.
شفافیت به سبک معاونت هنری
به بهانه یک ماموریت و یک مجوز
در همینه زمینه :