مرد اصلاحات سازمان ملل درگذشت
دوران دبیرکلیکوفیعنان بهدلیل پیگیری اصلاح ساختار سازمان ملل، تأکید بر جهانیشدن و استقبال از گفتوگوی تمدنها ماندگار شده است
محمدامین خرمی | خبرنگار:
کوفی عنان دیروز پس از یک دوره کوتاه بیماری در بیمارستانی در سوئیس درگذشت. مرگ او پایان یکی از کاریزماتیکترین چهرههای دیپلماسی جهان بود.
کوفی عنان طی 2دوره 5ساله بین سالهای 1997تا 2006در رأس سازمانی قرار گرفت که اگرچه برای کاهش آلام بشری، حفظ صلح امنیت بینالمللی و دوری جهان از جنگ تاسیس شده بود اما خود در ناکارآمدی غوطهور بود. عنان بهعنوان هفتمین دبیرکل سازمان ملل، هدایت این سازمان را در سن 49سالگی در دست گرفت. این برای نخستین بار بود که این پست بهدست یک سیاهپوست آفریقاییتبار سپرده میشد. همچنین برای نخستین بار پس از گذشت 52سال از عمر سازمان ملل بود که دبیرکل آن از میان کارکنان این سازمان انتخاب میشد.
کوفی عنان در سال 1983در شهر کوماسی، دومین شهر بزرگ غنا به دنیا آمد. او خانواده ثروتمندی داشت. پدربزرگش از بزرگان یکی از قبایل غنا بود و پدرش در آخرین سالهای عمر حکومتهای استعماری در آفریقا، زمانی که هنوز استعمار بریتانیا بر غنا ادامه داشت، استاندار بود. کوفی عنان در سن 19سالگی فروپاشی استعمار در آفریقا و استقلال غنا را دید. او ابتدا در کشورش و سپس در آمریکا تحصیل کرد و در سن 24سالگی بهعنوان کارشناس مالی وارد سازمان بهداشت جهانی در ژنو سوئیس شد. طی 2دهه بعد او در بدنه سازمان ملل مرحله به مرحله رشد کرد تا اینکه در نهایت سکاندار بزرگترین و مهمترین سازمان بینالمللی شد که پس از جنگ جهانی دوم، چشم امید بسیاری در سراسر جهان به آن دوخته شده بود.
دوران پرمخاطره
کوفی عنان پس از تجربه کار در سازمان بهداشت جهانی، به مصر رفت و مسئولیت هدایت نیروهای سازمان ملل در این کشور را بهعهده گرفت. او سپس با پیشرفت چشمگیر در کار به معاونت کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان رسید. او سپس در دفاتر مختلف سازمان ملل در ژنو و نیویورک در مسئولیتهای مختلف در مامویتهای حقوق بشری این سازمان فعالیت کرد تا اینکه در نهایت در سال 1993پطرس غالی مصری، دبیرکل وقت سازمان ملل او را بهعنوان معاون خود منصوب کرد. اندکی بعد کوفی عنان از سوی پطرس غالی بهعنوان رئیس نیروهای صلحبان سازمان ملل تعیین شد که برای او آغازگر دورهای پرحادثه و ناگوار بود.
بیش از 75هزار نیروی صلح بان سازمان ملل در ماموریتهای صلحبانی در نقاط پرآشوب جهان حضور داشتند و کوفی عنان بهعنوان رئیس این نیروها در سازمان ملل، ناگهان در کانون این آشوبها قرار گرفت.
یک سال از حضور عنان در این پست نگذشته بود که نسلکشی روآندا اتفاق افتاد. در سال 1994، در شرایطی که نیروهای صلحبان سازمان ملل در این کشور حضور داشتند، شبهنظامیان «هوتو» بیش از 800هزار نفر را قتل عام کردند. بیش از نیمی از این عده زن و کودک بودند.
نسلکشی روآندا بهدنبال سقوط هواپیمای حامل رئیسجمهور وقت این کشور به وقوع پیوست. قوم هوتو، این اقدام را به قوم «توتسی» نسبت داد و این به آغاز درگیری شدید میان دو طرف منجر شد. نتایج تحقیقات کمیسیون تحقیق، سالها بعد نشان داد اقدام بموقع نیروهای صلحبان سازمان ملل و اعضای شورای امنیت میتوانست از قتلعام مردم روآندا جلوگیری کند. آن زمان 2هزار و 500کلاهآبی سازمان ملل در روآندا مستقر بودند. فرمانده کانادایی این نیروها خواستار صدور مجوز حمله به یکی از پایگاههای بزرگ هوتوها بود که طبق اطلاعات بهدست آمده قصد انجام این قتلعام را داشتند. این مجوز هرگز از سوی سازمان ملل صادر نشد و هزاران نفر جان دادند. این واقعه را یکی از تاریکترین نقاط تاریخ بشری نامیدهاند.
یک سال بعد، کوفیعنان، کلاهآبیها و سازمان ملل در میانه رسوایی دیگری گرفتار شدند. بیش از 8هزار بوسنیایی بهدست صربها قتلعام شدند. آن زمان هم عدماقدام بموقع سازمان ملل و واکنش دیرهنگام و بیرمق نیروهای صلحبان این سازمان، یکی از دلایل رخ دادن این کشتار معرفی شد. تا آن زمان معروف بود که کوفیعنان، حکم شورای امنیت را بالاتر از هر چیز دیگری در سازمان ملل میداند. کشتار مسلمانان در بوسنی وهرزگوین که در اثر تبعیت نیروهای صلحبان سازمان ملل از دستور شورای امنیت اتفاق افتاد، باعث شد تا کوفیعنان در دیدگاههای خود تغییراتی ایجاد کند. کوفیعنان سپس از دخالت نظامی ناتو در جنگ داخلی بوسنی حمایت کرد؛ اقدامی که صربها را برای پایاندادن به جنگ، پای میز مذاکره حاضر کرد. به اعتقاد بسیاری، همین تغییر موضع باعث شد تا نام کوفیعنان بهعنوان جایگزین جدی پطروس غالی مطرح شود.
اصلاحات؛ موفق و ناموفق
عنان که به دبیرکلی سازمان ملل انتخاب شد، نگاهها به این سازمان هم تغییر کرد. این تغییر البته از خلال سخنان فردی بود که تواناییهای سازمان متبوعش را بسیار بزرگتر از آنچیزی میدانست که در جریان بود. عنان در نخستین سخنرانیاش بهعنوان دبیرکل سازمان ملل تأکید کرد که قصد دارد در نقش دبیرکل سازمان ملل، از اداره صرف امور این سازمان فراتر رود و به سمت شکل دادن به یک «سیاست جهانی» برای پرداختن به مسائل مهم جهان حرکت کند. برنامه او شامل یک دستور کار جهانی برای مبارزه با فقر در جهان، گرمایش زمین، ایدز و پایان تنشها و درگیریهای بینالمللی بود. واقعیت اما چیز دیگری بود. نه ساختار سازمانملل این امکان را داشت که به این گستردگی در زمینه حل بحرانهای جهانی وارد عمل شود و نه دبیرکل بهعنوان راهبر این سازمان ابزارهای لازم را در اختیار داشت که بتواند جامعه جهانی را به این سمت هدایت کند. به همین دلیل بود که برخی تحلیلگران، کوفیعنان را «پاپ سکولار» خطاب میکردند؛ یعنی چهرهای معنوی که تنها میتواند موعظه کند و حتی برای موعظه هم ابزارهای لازم را ندارد.
عنان در سال 1997هدایت سازمانی را بهعهده گرفت که در آستانه ورشکستگی کامل بود. او در همان ابتدای کار با هدف کاهش هزینهها از میان 6هزار جایگاه شغلی در نیویورک، هزار جایگاه را حذف کرد. او برای قانع کردن کشورهای جهان به پرداخت هزینههای مأموریتهای انسانی سازمان ملل نیز بسیار تلاش کرد. تلاشها و برنامههای او در سال 2001جایزه صلح نوبل را نصیبش کرد. اعطاکنندگان این جایزه او را بهعنوان فردی که به سازمان ملل «زندگی دوباره» بخشید، شایسته تقدیر دانستند.
کوفیعنان در طول 2دوره حضور در رأس سازمان ملل، آغازگر اقدامات مهمی برای اصلاح این سازمان نیز بود. او معتقد بود در جهانی که درگیر تغییرات شگرف است، سازمان ملل هم باید شامل تغییرات و اصلاحات شود تا بتواند پاسخگوی مشکلات دنیای جدید باشد. عنان تلاش نافرجامی برای تغییر ترکیب اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل داشت که به قیمت افزایش فشارهای آمریکا با او و اخلال در فعالیتهای این سازمان از سوی واشنگتن منجر شد. بسیاری تلاشهای موفق و ناموفق او در تغییر ساختار سازمان ملل و نهادهای زیرمجموعه آن را نقطه روشن دوران مدیریتش در این سازمان میدانند.
بحران پس از بحران
جایزه صلح نوبل کوفیعنان، علاوه بر تحسین جهانی، دوره دوم حضورش در رأس سازمان ملل را هم برایش به ارمغان آورد. در دوره دوم باز هم شاهد رویدادهای بزرگ جهانی بود. نیروهای القاعده برجهای دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک را هدف قرار دادند، آمریکا به افغانستان و عراق حمله کرد، گروههای تروریستی قارچگونه در نقاط مختلف جهان رشد کردند و ایده جهانیشدن بیش از پیش از سوی جهان غرب دنبال شد.
کوفیعنان در ماجرای حمله آمریکا به عراق، آشکارا با دولت جورج بوش مخالفت کرد و این حمله را «غیرقانونی» خواند. او که پیش از این برای مذاکره بر سر حضور بازرسان سازمان ملل در عراق با صدام هم حضوری مذاکره کرده بود، تلاشهای بسیاری برای جلوگیری از حمله به عراق کرد اما این تلاشها به نتیجه نرسید. مخالفت عنان با دولت آمریکا، به افزایش فشارها علیه او منجر شد.
یک سال بعد زمانی که پای پسر کوفیعنان به پرونده رسوایی مالی در برنامه نفت در برابر غذای سازمان ملل در عراق باز شد هرآنچه پدر رشته بود، پسر پنبه کرد. هرچند در نهایت گزارش کمیسیون تحقیق کوفیعنان را تبرئه کرد، اما این پرونده آسیب زیادی به اعتبار بینالمللی عنان وارد کرد.
از زبان کوفیعنان
دانش قدرت است. اطلاعات، رهاییبخش است. آموزش باعث پیشرفت در هر جامعه و هرخانوادهای است.
با هر مذهب و زبان و رنگپوستی، ما همگی به یک نژاد بشری تعلق داریم.
با فراهمکردن امکان تحصیل دختران، فقر را کاهش دهید.
در این هزاره جدید ما باید اول این را درک کنیم که صلح فقط به دولتها و مردم تعلق ندارد، بلکه به همه ما و تکتک اعضای جوامع تعلق دارد.
هرگز برای رهبری و مدیریت، بیش از حد جوان نیستید.
زندگی کردن یعنی انتخاب. اما برای انتخاب درست باید بدانید چهکسی هستید و چه هدفی دارید و میخواهید به کجا بروید و چرا میخواهید به این نقطه بروید.
کوفی عنان و ایران
نام کوفی عنان در دوره دوم مسئولیتش بهعنوان دبیرکل سازمان ملل، بیش از دوره اول با ایران گره خورده است. او در سال 2001با حمایت از ایده «گفتوگوی تمدنها» که پیش از آن از سوی سیدمحمدخاتمی، رئیس دولت اصلاحات مطرح شده بود، این سال را به نام «سال گفتوگوی تمدنها» ثبت کرد. رئیسجمهور پیشین ایران 3سال قبل از آن در شهریور سال 1377، باحضور در مجمع عمومی سازمان ملل در نطق معروفی ایده گفتوگوی تمدنها را در مقابل نظریه «برخورد تمدنها»ی ساموئل هانتینگتون که در دهه۹۰ عنوان شده بود، مطرح کرد. پس از آن، با پرداختن کشورهای غربی به پرونده هستهای ایران، کوفی عنان بهعنوان دبیرکل سازمان ملل جزو چهرههای بینالمللی بود که در مقابل تلاشهای جنگطلبان آمریکایی در دولت جورج بوش، خواستار انجام مذاکرات با ایران بود.