انوشه منادی/داستان نویس
دیالوگنویسی در نمایش و فیلمنامه و داستان براساس سازهای مشترک شکل میگیرد. در دهه50 با شکلگیری سینمای آزاد، موجی در سینمای جدی و حرفهای شکل گرفت که برخلاف سینمای رایج، به قصه و فیلمنامه و عناصر تکنیکی توجه ویژه میکرد؛ ازجمله دیالوگنویسی. ادبیات داستانی با داستانهای شمیم بهار با نوعی لحن و نوشتار میآمیزد که تا قبل از آن دیده نمیشد؛ مثلا صندلی را سندلی مینوشتند و خواستن را خاستن و خواهر را خاهر و... البته در داستان شمیم بهار موفق میشود 8-7 داستان درجه یک بنویسد و بهنحوی انگیزه و گرایش دگرگونه نوشتن را در میان افرادی که مستقیم یا غیرمستقیم شاگردش بودهاند ایجاد کند. مثلا در نمایشنامه، اسماعیل خلج به دیالوگنویسی قهوهخانهای توجه میکند و آثار خوبی خلق میکند و در سینما که حوزه اصلی کار استاد شمیم بهار محسوب میشود این گرایش بروز میکند؛ مثلا بهرام بیضایی توجهی خاص و خلاق به دیالوگهای آثارش دارد و نثر و زبانش را در کارهایش میبینیم که تحتتأثیر زبان و ادبیات کهن است. بیضایی تلاش کرده تا به زبان خاص خودش برسد. با این مقدمه مختصر به علی حاتمی میپردازم که به گمانم تحت تاثیر این گرایش قرار میگیرد و بعد از ساختن فیلمهایی واقعگرا، مقدمات ساخت فیلمهای تاریخی برایش مهیا میشود. در مورد این آثار به اندازه کافی گفته و نوشته شده است.
نکته مورد بحث در مورد علی حاتمی، روش خاص او در نوشتن دیالوگهای شخصیتهای فیلمهایش است که مخاطبینش را به 2 دسته موافق و مخالف تقسیم کرده است. موافقین به لحن و آهنگ و وزن گوشنواز دیالوگها و طنز خاص آن توجه نشان میدهند و مخالفین دیالوگهای حسرت زده و نوستالژیک را در بافت و ساختمان اثر تصنعی میدانند. به گمانم هر دو گروه در مورد گفتوگونویسی علی حاتمی به نکات درستی اشاره میکنند که در یک فیلم یا اثر خوب لازم است و از همه مهمتر خرق عادت بودن گفتوگوها میتواند نکته قوت آن باشد و از جهت دیگر اگر با نگاه ساختارگرایانه به فیلمهای علی حاتمی نگاه کنیم لحن حسرتبار، یکنواخت و یکسان همه شخصیتهای مختلف، به احساس تصنع در مخاطب دامن میزند؛ چرا که براساس فرمول ساده تنوع ذهن و زبان آدمها، باید شخصیتهای مختلف در قالب جایگاه اجتماعی ، سطح فکر، دانش و تجربه زیستشان حرف بزنند، نه براساس میل دیکتاتورمآبانه خالق اثر که درک خودش را تحمیل میکند. در واقع تاریخ و شخصیتهای مستند تاریخی، بهانهای هستند برای قصهگویی، آن هم بنابر درک و میل و هدف غایی خالق اثر. در این روش، فاخر بودن صحنهها و توجه به جزئیات و ریزهکاریها، تقدم مییابد که در نهایت با نوعی آشنایی زدایی، علی حاتمی تلاش میکند تا درونمایه مورد نظرش را منتقل سازد.
سه شنبه 23 مرداد 1397
کد مطلب :
27015
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/AWyj
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved