
اگر به رفاه کامل رسیدم؛ چه؟

از مهمترین نکتههای مرتبط با معناجویی و معناطلبی در زندگی، آن است که باید درک کنیم که چرا زندهایم و اساسا چرایی زندگی ما چیست؟ تا وقتی که در چرایی زندگی خود معنایی را نتوانیم کسب و کاوش کنیم، هرچه جلوتر میرویم، خستهتر و بیروحتر میشویم. در نهایت با گذر سن، متوجه میشویم که بیشتر چیزهایی که شاید برای جوانترها و دیگران نوعی از معنا تلقی میشود، برایمان بهشدت بیمعنا میشود. اما چرا؟
حقیقت آن است که ما یکسری معناهای واقعی در زندگی داریم و یکسری معناهای مصنوعی؛ درست مثل هر حوزه دیگری؛ شما طلای واقعی دارید و طلای تقلبی، ماشین اصل دارید و ماشین فیک، برند اصل دارید و برند غیراصل که فقط از نام یک برند اصیل دارد برای سودجویی استفاده میبرد. پس در حوزه معناها هم، ما معناهایی مصنوعی و پلاستیکی داریم؛ مثلا یکی از این معناهای مصنوعی و پلاستیکی، کسب ثروت است. بهگفته آچاریا راجنیش، صوفی و فیلسوف هندی، «انسان فقیر چیزهای زیادی برای بهدست آوردن دارد و همین به زندگیاش معانی مصنوعی میبخشد. اگر همهچیز داشته باشی، پول، رفاه، سلامتی، آنگاه زندگیات بیمعنی خواهد بود. قبلا نیز بیمعنی بود، اما معانی مصنوعی پول، ثروت و رفاه باعث شده بود تا فکر کنی زندگیات با معنی است.» یا در نقلقول دیگری میگوید: «اگر میخواهی بدانی زندگیات معانی حقیقی دارد یا نه، ببین اگر همهچیز داشته باشی و در رفاه کامل باشی آیا باز هم زندگیات معنایی دارد یا نه؟ اگر نداشت بدان معنای زندگیات مصنوعی بوده است.» یا «در هر کاری که میکنی، در تلاش برای کسب هرچیز که هستی به یاد بیاور که از خود بپرسی، اگر موفق شوم آن وقت چه؟ آیا این معنای واقعی زندگی من است یا معنایی است مصنوعی».
پس تا اینجا معنای مصنوعی را فهمیدید. البته اینها که گفتیم، بهمعنای نفی ثروت و تلاش نیست، بلکه عدموابستگی معنایی در زندگی به این موارد است. شما کار میکنید و اگر کارتان خوب بود به ثروت و رفاه معقولی هم میرسید، اگر هم اتفاق نیفتاد که هیچ، دیگر وابستگی هویتی و معنایی نخواهید داشت.
به روایت برخی فلاسفه، باید خوشبختی شما مشروط به چیزی نباشد؛ در این صورت معنای حقیقی را کشف خواهید کرد؛ اینکه خوشبختی و رضایت خود را به متغیرهای اجتماعی چون ثروت، قدرت، جایگاه شغلی، مدرک، جایگاه آکادمیک و... مشروط و متصل کنید، در ادامه بهشدت باعث رنج شما خواهد شد. پس به زبان ساده، باید درک کنید که موفقیتهای ظاهری اجتماعی امروزی، نمیتواند برای شما تولید معنا کند و برای کشف معنا، باید تصور کنید که اگر به قلههای موفقیت مدنظرتان رسیدید، آن وقت چه؟ اگر باز هم با شدت و انگیزه دارید تلاش میکنید و این ظواهر برایتان چندان معنایی ندارد، یعنی شما توانستهاید معناهایی حقیقی برای زندگیتان و حتی برای موفقیتهایتان کسب و کشف کنید.