
سایه روزهای تبدار هم باشیم

وقتی میگوییم راننده کامیون، بلافاصله کلیشه یک مرد با شکم گنده، مقادیری سبیل با ته ریش و یک لنگ بر گردن به ذهن بسیاری خطور میکند که جاده را میبندد و به ماشینهای سواری راه نمیدهد تا بگوید اینجا کت تن من است؛ اما یک راننده کامیون اخیرا این کلیشه را در ذهن همه شکسته و نشان داده پشت فرمان کامیونهای غولپیکر، رانندهای با قلبی رئوف نشسته که حتی دلش نمیآید سایه کامیونش را از سر یک خودروی سواری بردارد. او نوشته «تا آمدم حرکت کنم دیدم که راننده پراید، زیر سایه کامیون پارک کرده و خوابیده. یک ساعت است منتظرم بیدار شود و دلم نمیآید بروم.» ای کاش همه ما سایه باشیم بر سر کسی که به ما پناه آورده حتی شده اندازه یک ساعت.
در همینه زمینه :