
پایانخدمت؛شهادت
روایتهایی از امیرعلی فضلی، سربازی که در حمله هوایی صهیونیستها به زندان اوین آسمانی شد

بهاره خسروی-روزنامهنگار
امیرعلی فضلی، سرباز وظیفه 14 ماه خدمت، یکی از شهدای حمله اسرائیل به زندان اوین است. روز دوم تیر ماه ساعت 10و نیم صبح بود که با اصابت موشک به زندان اوین حمله شد. در این حمله بخشهای نگهبانی، اداری و دادسرای اوین، بند نسوان، ساختمان بهداری، کتابخانه بند چهار و ساختمان ملاقات آسیب دید و 79 نفر به شهادت رسیدند. امیرعلی، به گفته پدر و نزدیکانش، از جمله آخرین افرادی بود که پیکرش را از زیر آوار بیرون آوردند. در این گزارش، پدر شهید، محمود فضلی، پسرعمویش، امیر مسعود و علیرضا عزیزیفرد، از بستگان نزدیکش، از او گفتند.
بیا آشتی کنیم
بند پوتینش را محکم بست و بعد محمدامین را صدا کرد، صورتش را بوسید و گفت: «داداش، بیا با هم آشتی کنیم، قهر نباشیم...» محمود فضلی با این جملات سر صحبت را باز میکند: «امیرعلی بچه اولم بود. شب قبل از حمله اسرائیل با برادر کوچکترش کلکل برادرانه داشتند. صبح قبل از اینکه راهی زندان اوین شویم دو برادر با هم آشتی کردند. تقریباً ساعت 9 صبح بود که امیرعلی را رساندم جلوی زندان اوین، امیرعلی اگر وسیله داشت خودش میرفت و اگر نه تا محل خدمتش همراهیاش میکردم.»
پدر امیرعلی میگوید: «تازه رسیده بودم به محل کارم در کرج. تا آمدم بسمالله بگویم و کار را شروع کنم، حدود ساعت 11:30، یکی از کاسبان همسایه گفت زندان اوین را زدند. نفهمیدم خودم را چطور از کرج به زندان اوین رساندم. مثل جمعیتی که آنجا بودند دنبال امیرعلی رفتم. امیرعلی تقریباً از آخرین کسانی بود که پیکرش را از زیر آوار بیرون آوردند. بعد از دوستانش شنیدم که او همان روز در محل خدمتش از همه دوستانش حلالیت طلبیده بود.»
کارت پایان خدمتی که امامحسینع صادر کرد
امیر علی سال 1382 در محله سنگلج متولد شد. دانشآموخته هنرستان ماندگار صنعتی تهران در رشته ماشین ابزار بود و اهل ورزش، بدنسازی و فوتسال و از بچههای هیئت جـاننثاران حسینی در کوچه شهید امین مغفوری. امیرعلی سرباز 14 ماه خدمت بود و قرار بود بعد از پایان خدمت، برایش آستین بالا بزنند. محمود فضلی وقتی به این موضوع اشاره مـیکند قـطرههای اشـک از چــشمانــش جاری مـیشود: «برای پایان خدمت پسرم برنامهها داشتیم. قـرار بود دامادش کنم اما خدا او را برد پیش خودش و انشاءالله با امامحسین(ع) محشورش کند. امیر از خدمت ترخیص شد؛ با شهادت کارت پایان خدمتش را اباعبدالله امضا کرد.»
دغدغه آزادسازی زندانیان بدهکار
یکی از مواردی که امیر علی در دوران سربازی به اطرافیانش از محل خدمتش منتقل میکرد توجه به آزادسازی زندانیان غیرعمد و مالی بود. امیرمسعود فضلی، پسر عموی او، میگوید: «امیرعلی درباره زندانیان مالی و اینکه چه شرایط سختی دارند زیاد صحبت میکرد؛ اینکه در میان زندانیان افرادی با بدهی 50 میلیونی یا حتی 20 میلیونی هستند که نیاز بیشتری به یاری و همراهی خیران دارند. دوست داشت به این دست افراد کمک کند.»
امضای سید جلال برای محمدامین
محمدامین، برادر کوچکتر امیرعلی، عاشق فوتبال و فوتبالیستهای معروف است. این ماجرا از نظر برادر بزرگتر هیچوقت مغفول نماند. علیرضا عزیزی فرد، از بستگان نزدیک خانواده فضلی، تعریف میکند: «یک بار سید جلال حسینی، بازیکن سابق تیم پرسپولیس، همراه عدهای خیر برای آزادسازی زندانیان مالی به زندان اوین رفته بودند. امیر علی از سید جلال امضا میگیرد و از او میخواهد زیر امضایش بنویسد تقدیم به محمدامین. »
لحظه پرواز
امیرعلی یک هفته قبل از شهادت، زمانی که هنوز خبری از جنگ نبود، همراه دوست و همخدمتیاش، ماهان ستاره، یک سفر تفریحی به شمال داشتند. در آن روزها هیچکس تصور نمیکرد که هفته بعد هردو به آسمان ابدیت پرواز کنند. علیرضا عزیزیفرد میگوید: «نیم ساعت قبل از حمله، امیرعلی و ماهان با هم رفته بودند به بوفه زندان. بعد از اینکه میروند به اتاقک نگهبانی، موشک به پشت اتاقک نگهبانی اصابت میکند و امیرعلی همراه دوستش ماهان و مددکار زندان شهیدمیشوند.»