
عشق بدون مرز
ارامنه ، هیئت ثارالله، میدان هفتمتیر، ظهر تاسوعا

رابعه تیموری-روزنامهنگار
چند روز قبل از رسیدن تاسوعا یک کارت دعوت شیک و مرتب برایشان میفرستند: «هماکنون نیز عاشورا کانونی است که میلیونها دایره مختلف از ارزشها، احساسها، خردها و ارادهها بر گرد آن میچرخد و پرگاری است که عشق را ترسیم میکند... بدینوسیله از شما اقلیت محترم دعوت میشود جهت شرکت در مراسم معنوی تاسوعای حسینی و دیدار شما، در هیئت ثارالله حضور به هم رسانید...» آنها هم دعوتشان را رد نمیکنند و شب عاشورا به هیئت میآیند تا به همدلی هموطنان مسلمانشان حرمت بگذارند. خوب هم میدانند که در یک ضیافت شام معمولی شرکت نمیکنند و در این همسفرگی عاشورایی آنها با مسلمانان حکمتهای ارزشمندی نهفته است.
روز مهمانی
از شب اول تا شب تاسوعا سفرههای هیئت خودمانی است و یک شب برای عزاداران دمپختک میپزند و شب دیگر کشکبادمجان. یک شب هم آبگوشت درست میکنند و کاسههای آبگوشتخوری و نان تافتون را وسط سفره میگذارند تا هر کس از این سفره لقمهای به تبرک بردارد، اما ظهر روز تاسوعا تدارک ناهارشان متفاوت است و سعی میکنند برای مهمانان عزیزی که از چند روز پیش از طریق توزیع کارت در کنیسهها و کلیساها و مدارس ویژه اقلیتها دعوت شدهاند و سر ظهر روز تاسوعا از مجیدیه و تهرانپارس و ویلا و نارمک خودشان را به میدان هفتمتیر میرسانند تا ناهاری مناسب تدارک ببینند.
یک پدربزرگ مهربان
سر یک سفره نشاندن اقلیتهای دینی و سوگواران شیعهمذهب ایرانی در ظهر تاسوعا تنها تدبیر خلاقانه حاجعبدالله اقبالی برای پویایی هیئت ثارالله نیست و این پیرغلام سفیدموی دنیادیده عادت دارد در این هیئت نقلی جمعوجور کارهایی بزرگ انجام دهد و برگزاری نخستین شب شعر عاشورایی تهران و تأمین جهیزیه صدها دختر دم بخت از قدمهایی است که او برای ایجاد حس تعلق جوانان به هیئت برداشته است.