
شکست در برابرکودکان
شهادت کودکان غزه، جنگ روانی میلیارد دلاری صهیونیستها را به بنبست کشاند

رضا عمویی-روزنامهنگار
چهارشنبه 10بهمن1403 در منطقه تلالهوی در جنوبغربی شهر غزه، ساعت کمی از آغاز صبح گذشته بود که «هند رجب»، دختر 6ساله فلسطینی در کنار اجساد اعضای خانواده خود در ماشین با گوشی همراه با نیروهای امدادی هلالاحمر گفتوگو میکرد. دقایقی قبل از این گفتوگو، عمه، عمو و 4پسرعموی هند رجب با شلیک تانک اسرائیلی در ماشین به شهادت رسیده بودند و او تنها بازمانده یک کاروان خانوادگی بود که بهدلیل بمباران سنگین تصمیم گرفته بودند به جای دیگری در غزه نقل مکان کنند.
قبل از هند 6ساله، پسرعموی او «لیان حماده» 15ساله با جمعیت هلالاحمر فلسطین (PRCS)تماس گرفته و درخواست کمک اضطراری بهخاطر شلیک تانک به ماشین کرده بود؛ اما صدای فریاد حماده زیر صدای رگبار تانک ناگهان خاموش شد. وقتی امدادگران دوباره تماس گرفتند، این بار هند بهعنوان تنها بازمانده در ماشین به تماس پاسخ داد و گفت که همه افراد داخل ماشین شهید شده اند و یک تانک در حال نزدیکشدن به ماشین است. آن طرف تلفن، امدادگر جمعیت هلالاحمر سعی ميکرد تا کودک را آرام و موقعیت حمله را برای اعزام نیرو پیدا کند. هند اما با صدای لرزان به امدادگر گفت: «من خیلی ترسیدهام... لطفا بیایید و مرا از اینجا خارج کنید...» نیروی امدادی از هند خواست که همچنان در ماشین پنهان شود. یک آمبولانس جمعیت هلالاحمر برای نجات هند رجب به محل حمله اعزام شد، اما سرنوشت رجب و امدادگران 12روز بعد مشخص شد؛ چون پيكرهاي کودک 6ساله و نیروهای امدادی 12روز بعد در همان محل کشف شد.
اگر هند رجب هنوز زنده بود، او امروز یک کودک 7ساله شده بود. سالگرد تولد هند رجب در فضای مجازی با یادآوریهای بسیاری همراه بوده است. کودکی که مانند خيلي از همنسلانش، جنگ روانی میلیارد دلاری رژیم صهیونیستی را در سطح جهاني به شکست کشاند.
تأثیرات جهانی شهادت هند رجب
شهادت هند رجب بازتاب بسیار گستردهای در افکارعمومی جهان برجای گذاشت:
تغییر نام یکی از ساختمانهای دانشگاه کلمبیا: دانشجویان معترض آمریکایی به افتخار رجب، نام یکی از تالارهای سخنرانی اين دانشگاه را به نام «تالار هند رجب» تغییر دادند.
حمایت مکلمور، هنرمند رپ آمریکایی از تغییر نام تالاری در دانشگاه کلمبیا: مکلمور آهنگ «تالار هند» را منتشر کرد؛ آهنگی در اعتراض علیه جنگ غزه و در حمایت از اعتراضات دانشجویی برای تغییر نام تالاری در دانشگاه کلمبیا به نام هند رجب.
فشار روی ارتش اسرائیل: با انتشار خبر نحوه شهادت هند رجب، بسیاری از آژانسهای خبری در مورد این حادثه با ارتش اسرائیل تماس گرفتند و در همه این تماسها ارتش اسرائیل بدون تکذیب این حادثه، یک پاسخ بیشتر نداشت: «در حال تحقیق هستیم.»
تشکیل پرونده کیفری برای اسرائیل: گروه حقوق بشر «عدالت برای همه» پروندهای را به دادگاه کیفری بینالمللی ارائه داد که در آن ارتش اسرائیل بهدلیل قتل رجب به جنایت جنگی متهم شده است.
سالروز تولد هند رجب در آمریکا: در سالگرد تولد هند رجب، شهروندان آمریکایی در پارک زاکوتی نیویورک یه یاد او شمع روشن کردند.
«هند رجب»؛ فرزند جهان
مانند بسیاری دیگر از جنایات صورتگرفته در غزه، رژیم صهیونیستی ماجرای شهادت هند رجب را بهطور کلی انکار کرد؛ اما روایت تلآویو خیلی زود دروغ از آب درآمد.
نتیجه تحقیقات واشنگتنپست و اسکاینیوز: تأیید عملیات تانک اسرائیلی در محل حادثه و شلیک 335گلوله به سمت خودرویی که رجب و خانوادهاش در آن بودند.
جایگاه کودکان در نسلکشی غزه
آمارهای متعددی درباره وضعیت کودکان فلسطینی در غزه گزارش شده است:
۱۸هزار: اشغالگران صهیونیستی بیش از ۱۸هزار کودک فلسطینی را در غزه به شهادت رساندهاند.
1میلیون: کودک محرومشده از کمکهای حیاتی در غزه
40هزار: تعداد کودکانی که در غزه یتیم شدهاند.
کوس رسوایی اسرائیل
نه فقط شهادت هند رجب، بلکه کارنامه صهیونیستها در غزه پر از نام کودکان شهیدی است که هر کدام یک رسوایی جهانی برای صهیونیستها بهشمار میروند:
تولد در مرگ
ارتش اسرائیل در جریان جنگ غزه به بیمارستان النصر حمله کرد؛ کادر پزشکی را مجبور به ترک بیمارستان کرد. 5نوزاد بدون مراقبت رها شدند. دستگاهها از کار افتادند و نفسهایشان خاموش شد پیش از آنکه معنای زندگی را بدانند.
جستوجو برای کودک الکرلی
مادر یوسف الکرلی، بیمارستانها را زیر پا گذاشت؛ در میان شهدا و مجروحان بهدنبال فرزندش گشت؛ تا اینکه او را در سردخانه یافت. چهره معصومش همانطور بود، اما بدن کوچکش نشانههای بمباران را بر خود داشت. یوسف در میان سکوت جهانیان برای همیشه در خواب فرو رفت.
رویا یا واقعیت؟
صدایي ضعیف از زیر آوار و فریاد و نالهای که حتی تانکها هم نتوانستند آن را خاموش کنند و دختری که به طرز معجزهآسایی زنده مانده بود؛ در جایی که(غزه) زندهماندن چیزی جز یک وقفه بین بمباران و مرگ نیست. زندگیاش چیزی جز انتظار برای فاجعه بعدی نبود. او به پزشک نگاه کرد و پرسید: دکتر، آیا این یک رویاست یا واقعیت است؟ ولي 2روز بعد در بمبارانهای بعدی به شهادت رسید.
رویای ماریا حمد
دختری موطلایی با چشمان سبز؛ خندههایش هنوز در خاطرهها باقی مانده است. رویای او این بود که پزشک شود و کودکان را درمان کند، اما وقتی موشک فرود آمد و او را در میان ویرانهها دفن کرد، رویاهایش هم مردند.