دنیای تبهکاران
رفقای خوب مارتین اسکورسیزی1990
سعید مروتی | روزنامهنگار
کسانی که مستند «سفر شخصی اسکورسیزی به سینمای آمریکا» را دیدهاند یا متن مکتوبش را با عنوان «گشت و گذاری با مارتین اسکورسیزی در سینمای آمریکا» را خواندهاند بهتر میتوانند ریشهها و بنمایههای فیلمهایی چون «رفقای خوب» را درک کنند. رفقای خوب که عدهای آن را آخرین شاهکار اسکورسیزی میدانند نشانهای آشکار از قریحهای سرشار و ذهنی مسلط بر تاریخ سینما و بهخصوص سینمای نوآر است؛ از بهترینهای اسکورسیزی و بهترینهای ژانر گنگستری. اسکورسیزی در رفقای خوب وارد دنیای تبهکاران میشود و فرازونشیبهای زندگی پرریسکشان را بهنمایش میگذارد. آدمهایی که پیداست فیلمساز دوستشان دارد ولی علاقه فیلمساز به کاراکترهایش باعث نمیشود از آنها اسطوره بسازد. هنر اسکورسیزی این است که هرجا نیاز به نقد کاراکترهایش دارد، سراغ هجو میرود. رفقای خوب، دنیرویی فوقالعاده و یک جو پشی درخشان دارد؛ آنقدر درخشان که گاهی دنیروی دوران اوج را هم تحت تاثیر قرار میدهد. اسکورسیزی در این فیلم از مفهوم انتزاعی رفاقت هم آشناییزدایی میکند و نشان میدهد این آدمهایی که مدام از ارزشهای مردانه و رفاقت دم میزنند، چطور در شرایط بحرانی همه را میفروشند. سکانس برگزیده: اسکورسیزی در «رفقای خوب» نهایت بیرحمی و شقاوت گنگسترها را به نمایش میگذارد؛ آدمهای خلافکاری که از هیچ خشونتی ابا ندارند. همانطور که هنری هیل (ری لیوتا) در یکی از گفتارمتنهای فیلم میگوید: «قتل راهی برای زنده ماندن بود.» و اینکه دارودستههای خلافکار قواعدی برای خودشان داشتند: «اگر از گروه بیرون میرفتید ضربه میخوردید. گاهی اگر از گروه هم بیرون نمیرفتید باز هم ضربه میخوردید.» اسکورسیزی در میان 2سکانس خشونتبار فیلمش، فصلی را قرار داده که تنفسی هم برای تماشاگر ایجاد کند. در یکی از بهترین فصلهای رفقای خوب و پس از زدن بیلی تبس خلافکار هنری میل (ری لیوتا)، جیمی کانوی (رابرت دنیرو) و تامی دیتو (جو پشی) به خانه تامی میروند. ورود ناگهانیشان باعث میشود مادر پیر تامی از خواب بیدار شود و به اصرار آنها را برای شام نگه دارد. در سکانسی که پر از شوخی و طنازی است، خشونتی پنهان موج میزند. در انتهای مهمانی شام دوربین اسکورسیزی از پنجره به بیرون میرود و حالا ماشین را میبینیم که تکان میخورد. بیلی تبس که پیکرش در صندوق عقب ماشین قرار داده شده هنوز زنده است. این سکانس کل جانمایه رفقای خوب را دربردارد؛ جایی که خشونت با طنز و هجو آمیخته شده است. این دنیای تبهکاران است که اسکورسیزی کوشیده تصویری بیواسطه از آن بهدست دهد.