آشنایی با کیشلوفسکی
جنجالی که «سینماهای من» به پا کرد
ناهید پیشور
تماشاگر مشتاقی که در دهه 1360 به جشنواره فجر میآمد، جدا از فیلمهای ایرانی که همیشه و در همه ادوار بیشترین توجه عمومی را برمیانگیخت، از فجر بهعنوان امکانی برای اتصال با سینمای جهان بهره میبرد، نکته مهمی که بعدها موضوعیتش را از دست داد.
اواخر دهه ۱۳۶۰ جشنواره فجر فرصتی مغتنم برای تماشای تعدادی از کلاسیکهای تاریخ سینما بود که بیشتر علاقهمندان سینما فقط دربارهشان خوانده بودند. «خواندن به جای دیدن» یکی از ویژگیهای این دهه بود و بخش «گنجینههای فیلمخانهای» امکانی بود برای تماشای این فیلمها که دامنه گستردهای هم داشت و از صامتهایی چون «تعصب» و «تولد یک ملت» دیوید وارک گریفیث و «رزمناو پوتمکین» سرگئی آیزنشتاین تا «دلیجان» و «خوشههای خشم» جان فورد و سرانجام «همشهری کین» اورسن ولز را در بر میگرفت. در آن سالها بازار قاچاق ویدئو رواج داشت و به سختی میشد نسخه وی اچ اس «توهم بزرگ» ژان رنوار یا «آتلانت» ژان ویگو را در بساط کرایهدهندگان نوار ویدئو یافت. به همین دلیل فیلم فجر عملا تنها امکان تماشای کلاسیکها بود. بهمن ۱۳۶۹، علاقهمندان فیلم فجر در سینما عصر جدید با تماشای «بی انتها» با لهستانی تلخاندیش و خوش ذوقی به نام کریشتف کیشلوفسکی آشنا شدند.
اضافه شدن بخش مسابقه بینالملل به جشنواره اتفاق مهم جشنواره نهم بود.در سالی که 2 فیلم جنجالی «نوبت عاشقی» و «شبهای زاینده رود» پر سر و صدا بود، نمایش و اهدای جایزه ویژه هیأت داوران به فیلم «سینماهای من» ساخته فروزان و گولسون کارا مصطفی، محصول ترکیه جنجالی شد.جایزهای که در حضور فیلمهایی چون «عروج»(لاریسا شپیتکو) و «فرانچسکو»(لیلیانا کاوانی) به این فیلم اهدا شد.
نمایش ۱۲۲ فیلم خارجی در جشنواره نهم یک رکورد در تاریخ برگزاری فیلم فجر محسوب میشد.