رفیق 40ساله مهندس باهنر از رمز ماندگاری این رفاقت میگوید
پشت سر کسی بدگویی نمیکند
شهره کیانوشراد - دبیر ویژهنامه
علیمحمد بدیعی، مسئول واحد مالی و پشتیبانی جامعه اسلامی مهندسین است. او رفاقتی 40ساله با مهندس باهنر دارد و اکنون نیز عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین و مدیر مالی این مرکز است. مهندس بدیعی، برایمان از ویژگیهای مهندس باهنر و از رمز و راز رفاقتی که بیش از 40سال میان آنها دوام داشته است، میگوید.
اولین دیدار در حزب جمهوری اسلامی
آشنایی ما با یکدیگر به اوایل انقلاب اسلامی برمیگردد. نخستین باری که ایشان را دیدم در حزب جمهوری اسلامی بود. من از اصفهان به تهران آمده بودم و ایشان مسئولیت یکی از واحدهای حزب جمهوری را برعهده داشتند. فکر میکنم بیش از 40 است که همدیگر را میشناسیم و با هم رفیقیم. ارتباطمان هم از آن زمان تا به امروز ممتد بوده و منقطع نشده است.
توصیه شهید بهشتی درباره دوستی چه بود؟
شهید بهشتی اصفهانیالاصل بودند و محله ما منطقهای بود که جد ایشان در آنجا دفن بودند. هر از گاهی دکتر بهشتی برای زیارت مزار مرحوم جدشان، به محله ما میآمدند. آن زمان نوجوان بودم، 16یا 17سال داشتم و جبر و مثلثات میخواندم و سر و کارم با فرمولهای ریاضی بود. یک روز خدمت ایشان عرض کردم که شما روحانیون چرا مثل دانشمندان نیستید که فرمولی به ما یاد بدهید و ما در قالب آن فرمول بتوانیم زندگیمان را خوب جلو ببریم، دوستان خوب پیدا کنیم و منحرف نشویم. دلیل سؤالم هم این بود که ما در مدرسه دوستی پیدا میکردیم و بعد از مدتی متوجه میشدیم که مقید به اصول مذهبی نیست. از دکتر بهشتی خواستم که فرمولی به ما یاد بدهند که بتوانیم دوست خوب انتخاب کنیم. ایشان گفتند که شما هیچ وقت از ما خواستید به ما فرمول بدهید و ما راهنمایی نکرده باشیم؟ گفتم، نه!
خب من یک نوجوان 16ساله بودم و در مقابل آیتالله بهشتی که کوهی از صلابت، اقتدار و معنویت بودند درخواست داشتم که راه انتخاب دوست خوب را به من بگویند.
ایشان توصیهای کردند که مضمون صحبتهایشان این بود: «شما اگر دوستانی انتخاب کردید و هر چه بیشتر به آنها نزدیک شدید و در زندگی شخصیشان نقش خدا را دیدید، به دوستی با آنها ادامه دهید و اگر رنگ و بویی از خدا در زندگیشان ندیدید، از آنها دور شوید.» ظرف 40و اندی سال که خدمت آقای باهنر بودهام، هر چه به ایشان نزدیکتر شدم و شناختم از ایشان بیشتر شد، تدین را در رفتار و اخلاقشان بیشتر احساس کردم. در واقع یکی از دلایل اینکه این دوستی بین ما، پایدار مانده همین است. ایشان بسیار متدین هستند و روی حلال و حرام حساس هستند. ایشان اهل غیبت و بدگویی نیستند.
اهل غیبت کردن نیست
خیلی رعایت میکنند چیز بیربطی که بوی غیبت بدهد نگویند. یکبار یکی از دوستان درباره یکی از شخصیتهای سیاسی مطلبی را مطرح کرد. آقای باهنر به آن فرد گفت:« میدانید غیبت کردی؟ میدانید گناه کردی؟» واقعا حتی در جمعهای دو سه نفره هم افراد را از غیبت کردن منع میکنند و این یکی دیگر از خصوصیت بارز ایشان است. این خصوصیات موجب میشود که طبق همان فرمولی که از شهید بهشتی نقل کردم، دوستی ما تداوم داشته باشد. سفرهای کاری و زیارت کربلا رفتهایم. بهخصوص در سفر کربلا، من بیشتر از قبل به علاقه و ارادت ایشان به اهلبیت(ع) پیبردم و دیدن این خصوصیات از ایشان، پیوند دوستی ما را مستحکمتر کرده است.
تعلق مالی به هیچچیز و هیچ جا ندارند
معمولا درباره فرزندان مسئولان و چهرههای سیاسی کشور، حرف و حدیثهایی هست و گاهی درست و گاهی شایعاتی بیش نیست تا نگاه مردم نسبت به مسئولان منفی شود. آقای باهنر، 6فرزند دارند. یک پسرشان که پشت کنکوری هستند. از 5فرزند دیگرشان که 4دختر و یک پسر هستند، هیچکدام استخدام دولتی نیستند. من به جرأت قسم میخورم اگر زندگی آقای باهنر را کنکاش کنید، دیناری شبههناک نمیتوانید پیدا کنید و این خصوصیات در زندگی شخصی و اعضای خانواده ایشان هم هست. روحیه شادابی دارند. خودشان میگویند چون تعلق مالی به چیزی ندارم، خیلی راحتم. واقعا هم همینطور است. تعلق مالی به هیچچیز و هیچ جا ندارند.
درسی که در انتخابات گرفتیم
در انتخابات رقابت طیفهای مختلف سیاسی وجود دارد. در برخی از انتخابات مانند ریاستجمهوری این رقابتها بیشتر ملموس است. علی محمد بدیعی خاطره ای از همدلی در انتخابات تعریف میکند:«آقای ناطق نوری یکی از دوستان نزدیک من هستند. یادم هست زمانی که ایشان از وزارت کشور کنار رفته بودند، در اصفهان دیداری با هم داشتیم. از ایشان سؤال کردم که حاجآقا کی انقلاب به ثمر میرسد. گفتند: وقتی که ما آدم بشویم. پرسیدم: منظورتان چیست؟ گفتند: در بعضی از کشورها وقتی انتخابات میشود، گروههای مختلف روبهروی هم میایستند، اما فردای انتخابات، آن کسی که برنده انتخابات شود، به رقیب خود تبریک میگوید. هر وقت در کشور ما اینطور شد انقلاب رو به جلو میرود. یادم هست دوم خرداد سال 76، صبح روز بعد مشخص شد که آقای خاتمی، رأی آوردهاند. چند نفر سراغ حاجآقا ناطقنوری را از من گرفتند که خبری دارید از ایشان؟ من خبری نداشتم. به مهندس باهنر گفتم که 7-8سال پیش سؤالی از حاجآقا پرسیده بودم. فکر میکنم، ایشان نخستین کسی باشند که به آقای خاتمی تبریک میگویند. عدهای از دوستان مخالف بودند اما آقای باهنر گفتند که اتفاقا اگر اینگونه باشد، آقای ناطق نوری کار درستی میکنند. با صراحت نظرشان را گفتند و از این مسئله دفاع کردند. آقای باهنر این ویژگی را همیشه دارند که اگر تشخیص بدهند کاری درست است، رک و صریح نظرشان را بیانمیکنند.»