هدیه2میلیاردییککشاورزبهلبنان
حاجعلی عظیمی میگوید:حاضرمبهجنگ باصهیونیستها بروم
راحله عبدالحسینی- روزنامهنگار
اهالی شهرستان بهار استان همدان او را به صداقت و پاکدستی میشناسند؛ پیرمرد 76سالهای که بیشتر از نیمقرن است کشاورزی میکند، گندم میکارد و به باغهای سیب رسیدگی میکند. این روزها اسمش بهدلیل کمک 2میلیارد تومانیاش به مردم لبنان سر زبانها افتاده و نه فقط اهالی شهرستان بهار، بلکه همه مردم ایران دوست دارند بیشتر از دریادلی و سخاوت حاجعلی عظیمی بشنوند. حاجعلی با لهجه شیرین همدانی صحبت میکند و علت این تصمیم خودش را صحبتهای مقام معظم رهبری بر حمایت از مردم لبنان و غزه میداند. سابقه بخشش و نیکوکاری او به امروز و دیروز خلاصه نمیشود و دوستان و آشنایان کمکرسانی حاجعلی را از روزگار جنگ تحمیلی تا زلزله کرمانشاه و شرایط بحرانی دیگر به یاد دارند. حاجعلی میگوید: «مسلمانان باید به هم کمک کنند. کفن جیب ندارد.»
به برکت کشاورزی
حاجعلی عظیمی میداند که دلیل گفتوگوی ما کمک 2میلیاردی او به مردم لبنان است. یکراست میرود سر اصل مطلب و میگوید: «ما که دستمان به دهانمان میرسد باید به همنوعان خود کمک کنیم؛ مخصوصا مسلمانان باید به هم کمک کنند. باید به میدان بیاییم همانطور که همیشه به مردم بیبضاعت دوروبرمان کمک کردهایم. هیچوقت فقط به فکر خودمان نبودیم و همیشه دیگران هم در درآمد و کسبوکار ما سهیم بودند. این راه و رسمی است که کشاورزی به من یاد داده است.» حاجعلی عظیمی یادش نمیآید دقیقا چندساله بوده که راهی زمین کشاورزی شده، اما میگوید که شغل آبا و اجدادیاش را ادامه داده و تمام زندگیاش با کار و کشاورزی پیوند خورده است. حتی این روزها که 76سال دارد با طلوع آفتاب راهی زمین کشاورزی میشود و لحظهای بیکار نیست.ترجیعبند جملاتش «الهی شکر» است. از سختیهای کارش هم گلایه ندارد و میگوید که هر کاری سختیهای خودش را دارد و کشاورزی هم آسان نیست، اما تولید است و برکت.
عمل به فریضه مسلمانی
این نخستینباری نیست که حاجعلی، بانی کمک خیر میشود، اما جرقه کمک به مردم لبنان در نمازجمعه این هفته در ذهنش زده شد. حاجعلی سالهاست نمازهای یومیهاش را در مسجد محل میخواند. همسایهها میگویند که نماز جماعت و نمازجمعهاش ترک نمیشود. او میگوید: «نمازجمعه میروم تا از اخبار روز دنیا هم باخبر باشم. این هفته امام جمعه درباره وضعیت کودکان و مردم لبنان که چطور مورد ظلم و ستم واقع شدهاند، صحبت کرد، درباره حملههای رژیم صهیونیستی به غزه و لبنان، اینکه چطور مدرسهها، مساجد و خانهها را ویران کردند. شنیدم که حضرت آقا گفتند حمایت از مردم غزه و لبنان وظیفه ماست. لحظهای تردید نکردم و میخواستم به حرف حضرت آقا عمل کرده باشم.» حاجعلی دستان پینهبسته و چروکیده، اما مهربانش را بالا میبرد و لحن کلامش کمی تندتر میشود: «دیگر وجدان من قبول نمیکرد زنان و بچههای لبنانی زیر آوار باشند و من بهعنوان یک مسلمان همینطور بیتفاوت بنشینم و نگاه کنم. شنیدم که دشمن صهیونیست به بیمارستانها هم حمله کرده و بیماران و مجروحان زیر آوار ماندهاند. شنیدم که در این شرایط هیچ دارو و دوایی هم ندارند. اگر مسلمان هستیم در این شرایط باید به هم کمک کنیم. فرمایش پیامبر اسلام(ص) است که مسلمانان باید به داد هم برسند و حدیث نبوی داریم که هرکس فریاد دادخواهی مظلومی را که از مسلمانان یاری میطلبد بشنود، اما به یاری آن مظلوم برنخیزد، مسلمان نیست. در قرآن هم درباره نیکی و انفاق به مسلمانان سفارش شدهاست. حالا در این شرایط از من که 76سال دارم همین کمک برمیآید. خدا از همه ما قبول کند و به فریاد مردم لبنان برسد.» دستگیری از همنوع روال زندگی حاجعلی بوده است؛ آنقدر که وقتی از او میخواهم برایمان مثالی بیاورد میگوید که در هر زلزله و شرایط بحرانی هیچوقت هموطنم را تنها نگذاشتم. حاجعلی ادامه میدهد: «یک روز در این مملکت جنگ بود، یک روز زلزله آمد و یک روز سیل. مسلمانیم دیگر. نمیشود که دست روی دست بگذاریم. یادم نمیآید چقدر کمک کردم. فقط زلزله کرمانشاه را یادم هست که مصیبت به بار آورد. آن زمان هم تا جایی که میتوانستم کمک نقدی برای هموطنانم فرستادم.»
همسرم در کارهای خیرهمراهم است
وضعیت کمآبی و گلایه برخی از کشاورزان این پرسش را در ذهن پررنگ میکند که مگر کشاورزی چقدر درآمد دارد که در کمک مالی پیشقدم شد؟ حاجعلی اینطور پاسخ میدهد: «وضعیت کشاورزی دست من و شما نیست. دست خداست. خدا را شکر امسال باران بارید و گندمهای من تشنه نماندند. توکل من به خداست و برکت زمینم را از او میخواهم. همیشه هم زمین پر برکتی داشتهام.» حاجعلی 3دختر دارد و 3پسر. پسرانش دنبال شغل آزاد رفتهاند و برای خودشان مغازه دارند. او میگوید: «بچهها اصلا به کمک مالی من نیازی ندارند و روی پای خودشان ایستادهاند.» صحبت از مخالفت دوست و آشنا با کمک مالی حاجعلی به مردم لبنان پیش میآید. حاجعلی میگوید: «بالاخره همیشه چند نفری هستند که با من و کارهایم مخالف باشند، اما هیچوقت از اهل خانوادهام نیستند. من هم ناراحت نمیشوم. با پیغمبر خدا هم مخالفت میکردند و وقتی از کوچه میگذشت بر سرش آشغال میریختند، اما من اصلا تردید نمیکنم؛ چون به صحبتهای حضرت آقا عمل میکنم.» علاوه بر کمک 2میلیاردی حاجعلی عظیمی به مردم لبنان حدود یک و نیم میلیارد تومان هم خانواده او طلا و جواهر اهدا کردند. حاجعلی میگوید که در طول زندگی مشترک، همراهی همسرش هم در کارهای خداپسندانهشان تأثیرگذار بوده: «همسرم بیشتر از من پای کار است. گاهی به من میگوید چرا دست فلان آشنا را نمیگیری که مشکلش حل شود و من میگویم که بیخبر بودم. برای کمک به مردم لبنان خودش هم پیشقدم شد و با همراهی دختران و دوست و آشنایانمان طلا و جواهرات خود را اهدا کردند.»
حاضرم به جنگ بروم
حاجعلی عظیمی پیش از اینکه با کمک نقدی به مردم لبنان به میدان بیاید، به فکر این بود که راهی لبنان شود. میگوید: «اگر شرایطی فراهم شود حاضرم به جنگ با صهیونیستها بروم، اما به من گفتند تو با این سن و سال نمیتوانی به میدان جنگ بروی. یاد روزگار دفاعمقدس بودم؛ البته آن زمان جوان بودم. حالا هم اگر بشود به لبنان بروم، میخواهم به جنگزدهها بهخصوص بچهها رسیدگی کنم.»
مکث
حاجعلی الگویی برای جوانان شد
بعد از نمازجمعه (27مهر) که حاجعلی عظیمی کمکهای خود به مردم لبنان را اعلام کرد، برخی دیگر هم تشویق شدند و پا پیش گذاشتند. حاجعلی عظیمی، کشاورز خیر همدانی میگوید: «یکی از اهالی که معلم است یکماه حقوقش را تقدیم کرد. دیگری 12میلیون تومان و یکی هم 50میلیون تومان؛ یکی کمتر و یکی بیشتر. ما که مویی سفید کردهایم میدانیم که کفن جیب ندارد و همه دارایی ما در دنیا میماند؛ ما هستیم و اعمالمان. نیکوکاری را هم باید به جوانترها یاد بدهیم. نیکوکاری هم برای همه مسلمانان جهان است.» حاجعلی آرزو دارد که در هیچ کجای جهان جنگ نباشد.