قهرمانان سر گردنه
گزارشی از فعالیت نیروهای امدادی و راهداری در گردنههای برف گیر و سرد
فاطمه عسگرینیا-روزنامهنگار
تابستان و زمستان ندارد. در ماموریتی که برایشان تعریف شده شیفتهای سخت در گردنهها یکی از مهمترین ماموریتهای کاریشان است. آنها هم پذیرفتهاند. حتی اگر به قیمت به خطر افتادن جان خودشان هم تمام شود. مصداق حرفمان هم اتفاقی بود که زمستان 2سال گذشته برای امدادگران جادهای افتاد. مردانی که در پی امدادرسانی به مردم در راه مانده گردنهها صورتهایشان یخ زد و به مردان یخی شهرت یافتند. وقتی عکس صورتهای یخزده این مردان در صفحات مجازی منتشر شد کسی باورش نمیشد سرمای شدید با آنها چه کرده است. البته گردنههای سخت و سرد در زمستان تنها با حضور امدادگران نیست که کمی ایمن میشود ؛ نیروهای راهداری نیز اگر نباشند برفهای تلنبار شده در این محورها راه را بر همه میبندند. نه دیگر از تردد در این محورها خبری است نه از یاری رساندن به مردمی که پشت برفها اسیر شدهاند.
زمستان وحشی در گردنه حیران
گردنه حیران در اردبیل یکی از این گردنههای خطرناک و برف گیر است که از 2 ماه به زمستان مانده شاهد بارشهای زمستانی و مه شدید است و تا 2 ماه بعد از عید هم این وضع ادامه دارد. این محور بهخاطر برف شدید و مه غلیظ ابتدای هفته جاری هم مسدود شد.
مسعود الطافی، مسئول پایگاه امداد و نجات جمعیت هلال احمر در این گردنه است. او به همراه دوستانش همواره گوش به زنگ هستند تا به محض اطلاع از نیاز درراهماندهای برای کمکرسانی راهی شوند: «گردنه حیران یکی از گردنههای پرخطر و البته یکی از محورهای ترانزیتی استان اردبیل است. بورانهای شدید زمستانی و مه غلیظ در این گردنه شهرت بسیار دارد و زمستانی نیست که در آن شاهد حوادث تلخ و دلخراش نباشیم.»
گردنه حیران را گردنه مرگ هم میخوانند اما این اسم و رسمها برای خیلی از رانندههای غیربومی آشنا نیست؛ بهخاطر همین، خالق بسیاری از اتفاقاتی که در حیران رخ میدهد همین رانندههای غریبه با پیچهای تند و تیز هستند: «زمستانهای این گردنه وحشی است. یکی از سختترین بورانهایی که در این گردنه تجربه کردیم سال 1398 اتفاق افتاد تا جایی که مجبور شدیم 2 روز تمام گردنه را ببندیم و مسافران را در نقاطی امن اسکان دهیم تا شاهد خسارت جانی نباشیم.»
ما نباشیم راهها تا بهار بسته میماند
طی همین یکی دو روز پیش که بارشهای زمستانی در اقصی نقاط کشور آغاز شده است سوز سرما در گردنههای برفگیر تا مغز استخوان آدمی رسوخ میکند. گردنه گرمک در محور رزن - آوج استان همدان هم یکی از این گردنههای برفگیر و سخت است که اگر نیروهای راهداری از جان مایه نگذارند تمام خودروهای عبوری از این محور اسیر برف و بورانش خواهند شد؛ نیروهایی که با برفروبی، نمکپاشی و بازگشایی مسیر اجازه نمیدهند مسافری در راه بماند. مجید یمینی، یکی از این راهداران است که در طرح زمستانه هر سال همراه با دوستان و رفقای پای کارش با ماشینآلات آهنیشان به پاکسازی جادهها از برف انبوه شده و یخهای خطرآفرین میپردازند: «خیلی از بچههای راهداری در زمستان، چندین هفته از خانه و خانواده خود دور و شبانهروز مشغول کمکرسانی به مردم هستند. در محورهای منتهی به گردنه، روستاهای زیادی وجود دارد که با بارش برف، مسیر دسترسی به آنها بسته میشود و اگر راهداران برای بازگشایی این مسیرها اعزام نشوند تا بهار سال آینده کسی نمیتواند از این روستاها خارج شود.گاهی مجبوریم برای رساندن کادر درمان بالای سر یک مادر باردار تیمی بزرگ از نیروهای امدادی را برای بازگشایی مسیرهای برفگیر اعزام کنیم که در این ماموریتها جان خیلی از آنها تهدید میشود.»
گذر ناایمن خودکشی است
گردنه خوشییلاق هم که در گلستان است در میان گردنههای خطرناک زمستانی قرار دارد؛ گردنهای که به اندازه همه زیباییهایش در بهار و تابستان ترس و وحشت زمستانیاش قابل وصف نیست. بهخاطر همین امدادگران و راهداران منطقه بیوقفه در فصل زمستان مشغول خدماترسانی در این گردنه هستند. رضا گیلکی، یکی از امدادگران تا به الان حدود نیمی از عمرش را در این گردنه گذرانده است. او معتقد است گذر از این گردنه بدون امکانات و تجهیزات فنی زمستانه یعنی خودکشی محض.
او با اشاره به زمستانهای پرحادثه این گردنه میگوید: «گاهی اوقات شدت بارش برف در این محور چنان زیاد است که حتی راهداری و هلال احمر هم با به کارگیری تمام توان و امکاناتشان نمیتوانند جاده را پاکسازی کنند. بهخاطر همین خودروها مجبور میشوند ساعتی را به انتظار بمانند. آن وقت است که دوستان ما به میدان میآیند و با توزیع اقلام غذایی، پتو و وسایل لازم سعی میکنند ترس و دلهره را از آنها دور کنند.»