صورت سرخ
پرسپولیس بهمعدل استاندارد 2امتیاز از هر بازی رسیده اما غیراز کیفیت پایین نمایشهای این تیم، برخی نکات هم دستاورد فنی قرمزها را زیر سؤال میبرد
بهروز رسایلی-روزنامهنگار
وقتی به جدول ردهبندی نگاه میکنی، کمتر نشانی از «بحران» در پرسپولیس به چشم میخورد. سرخها با 30امتیاز از 15بازی و تنها در فاصله 2امتیازی با صدرنشین در رده سوم ایستادهاند. این معدل امتیازگیری، اغلب اوقات حتی برای قهرمانی هم کافی است. با این حال پرسش اینجاست که چرا کار پرسپولیس به جایی کشیده که منتقدان با ناامیدی در مورد آن حرف میزنند و کادرفنی تیم هم در شرف تغییر است؟ غیراز کیفیت پایین نمایشهای تیم در نیمفصل اول و فقدان آشکار طراوت در پرسپولیس، چند نکته هم وجود دارد كه مرور آنها کمی قرمزها را خجالتزده میکند.
وضعیت اسفبار در آسیا
البته که گروه پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا سخت بود اما نتایج این تیم هم جای دفاع ندارد. شاگردان گلمحمدی دور برگشت مرحله گروهی را بدون برد پشت سر گذاشتند. عجیبتر اینکه النصر عربستان در کل این مرحله فقط 2کلینشیت داشت و هر دوي آنها هم مقابل پرسپولیس رقم خورد؛ آن هم در شرایطی که تیم عربستانی در دیدار برگشت چیزی حدود یک ساعت با یک بازیکن کمتر بازی کرد. اگر هنوز به اندازه کافی متقاعد نشدهاید، باید یادآوری کنیم النصر بعد از رویارویی با پرسپولیس 7بازی دیگر انجام داده که در هیچکدام از آنها موفق به کلینشیت نشده است! شاید رتبه و امتیازات پرسپولیس در جدول خیلی مایوسکننده نباشد اما این عملکرد در آسیا عمیقا جای بحث دارد. مردم پای تکتک این مسابقات زجر کشیدهاند.
خط حمله بیرمق
بزرگترین مشکل فنی پرسپولیس مربوط به خط حمله بیرمق این تیم بود. قرمزها مهاجم زهردار نداشتند و بدتر اینکه نمیتوانستند موقعیت گل هم ایجاد کنند. حواس هوادار پرسپولیس هست که ملوان و شمسآذر قزوین هم بیش از این تیم گل زدهاند و حتی به جرأت میتوان گفت شادابتر از سرخپوشان بازی میکنند. طبیعتا آنها خیلی ستارههای عجیب و غریبی ندارند اما از موجودی تیم به شکل مطلوب بهرهگیری شده است. گرفتاری پرسپولیس البته فقط گل نزدن نیست، بحران واقعی این است که آنها خیلی سخت و کم فرصت گلزنی ایجاد میکنند.پرسپولیس در همین بازی آخر مقابل مس رفسنجان امید گل بسیار نازل 0.66را به ثبت رساند . ترفندهایی مثل به خط حمله فرستادن مدافعان بلندزن در دقایق پایانی و رو آوردن به اوتهای بلند آکروباتیک هم بیش از هر چیز دیگری دست خالی کادرفنی در داخل میدان را نشان داد.
اگر اسمش «پرسپولیس» نبود
یحیی گلمحمدی حتما مربی خوبی است و کارنامه قابل دفاعی هم روی نیمکت قرمزها داشته اما عملکرد تیم اودر این نیمفصل واقعا چنگی به دل نزد. به جرأت میتوان گفت بخشی از امتیازاتی که سرخپوشان بهدست آوردهاند بهخاطر نام رعبآور «پرسپولیس» بوده که به هر حال رقبا را عقب میرانده است. همچنین تجربه بالاتر بازیکنان این تیم در چندین مسابقه باعث حفظ برتریهای حداقلی شد. این شرایط اما برای طولانیمدت قابل تداوم نیست و تیم باید برنامههای فنی کارآمدتری داشته باشد؛ چه یحیی بماند و چه جای خودش را به مربی دیگری بدهد.