• یکشنبه 4 آذر 1403
  • الأحَد 22 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 24
دو شنبه 20 آذر 1402
کد مطلب : 212090
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/k5P06
+
-

مجموعه 2 جلدی«حس خیابان» تجربه‌ای متفاوت از داستان‌نویسی با موضوع کارتن‌خوابی و بی‌خانمانی است

طعم تلخ کارتن‌خوابی در خیابان‌های شهر

ادبیات داستانی
طعم تلخ کارتن‌خوابی در خیابان‌های شهر

علی‌الله سلیمی  

در ادبیات داستانی معاصر ایران بعضی رویکردها، مانند واقع‌گرایی حضور دائمی ندارد و هر از گاهی برخی نویسندگان آثاری را در این زمینه خلق می‌کنند که اغلب روایت بی‌پرده از بعضی موضوعات و مشکلات و در مواردی آسیب‌های اجتماعی است. یکی از این مشکلات، موضوع بی‌خانمان‌ها در شهرهای بزرگ ازجمله تهران است که بازتاب چندانی در آثار داستانی سال‌های اخیر ندارد. به بیان دیگر، داستان اجتماعی در دهه‌های اخیر، با وجود تنوع موضوعات زشت و زیبا در جامعه ما، چندان فربه و تأثیرگذار نبوده است. موضوعات و معضلات ریز و درشت در سال‌های اخیر کم نبوده اند که هر کدام می‌توانست به تنهایی سوژه خلق یک اثر ادبی ماندگار شود، اما ماحصل این سال‌ها چنگی به دل نمی‌زدند. با این حال، برخی از نویسندگان از این مسئله غفلت نکرده و آثاری را با برخی مضامین حاد جامعه ازجمله آسیب‌های اجتماعی خلق کرده‌اند که علاوه بر داشتن جنبه‌های ادبی قابل توجه، رویکرد آسیب شناسانه هم به این موضوع دارند که یکی از این آثار، مجموعه 2 جلدی «حس خیابان» به کوشش و قلم نفیسه علوی است که از سوی انتشارات سوره مهر در تهران چاپ و منتشر شده است.

گشت و‌گذاری در آثار داستان‌نویسان ایرانی، نشان می‌دهد که برخی موضوعات اجتماعی هر از گاهی، به این آثار ورود کرده که پیش از این چندان مورد توجه نبوده است. با این حال، برخی معتقدند؛ نویسندگان اجتماعی‌نویس در لاک خود فرورفته و از جامعه فاصله گرفته‌اند و داستان‌هایشان بیشتر رنگ و بوی فضای پیرامونی‌شان را دارد. این در حالی است که دهه اخیر، دهه فرصت‌ها برای نسل جدید نویسندگان بوده است؛ نسلی که این مجال را یافته‌اند تا با تعدد ناشران و سهولت در چاپ کتاب، داستان‌های خود را به‌دست مخاطبان برسانند، اما حاصل این فرصت عمدتاً داستان‌هایی بوده که خیلی زود فراموش شده‌اند و حتی تلنگری به بازار نشر نزده‌اند. در چنین فضایی انتشار آثاری مانند  مجموعه 2 جلدی «حس خیابان» جای تأمل و توجه دارد. این اثر شامل چند بخش خاطره و داستان است که با تمرکز بر موضوع اعتیاد منتشر شده که در آن از تجربیات کسانی سخن رفته که عمرشان را در خیابان‌ها سپری کرده‌اند؛ افرادی که آرزوها و زندگی‌شان در شعله اعتیاد دود شده است.

نوشتن از اعتیاد به‌عنوان یکی از آسیب‌های پرسابقه در کشور، هم سخت است و هم آسان. سخت از این جهت که ممکن است به سمت شعارزدگی و کلیشه‌نویسی پیش رود و آسان از این منظر که پدیده‌ای شناخته شده است. کتاب «حس خیابان» به‌نظر می‌رسد که توانسته از این فرصت بهترین استفاده را ببرد. پای حرف کارتن‌خواب‌هایی رفته که پیدا کردن ته‌سیگارهای مانده در خیابان، آرزویشان شده و قاپیدن پول مرده‌ها، تمام هم و غم‌شان.

شروع کتاب با خاطره یکی از کارتن‌خواب‌های تهران که توانسته در گوشه خیابانی، یک اتاق متروکه پیدا کند، است. «حس خیابان» از همان ابتدا دست مخاطب خود را گرفته و به پاتوق معتادان می‌برد و بی‌رودربایستی و اغراق، او را به تماشای حوادثی می‌نشاند که زیر پوست این شهر رخ داده است. در واقع «حس خیابان» مجال صحبت به کسانی داده است که هر روز از کنارشان می‌گذریم، گاه فاصله می‌گیریم و در بسیاری مواقع آنها را نمی‌بینیم. داستان‌ها و خاطرات، کوتاه و خواندنی‌اند. تصویری واضح و واقعی از آنچه هر روز در این شهر رخ می‌دهد. کوچک و بزرگ هم نمی‌شناسد؛ از پیرمردی تنها گرفته تا دختری دانشجو که دانشگاه را رها کرده و در پاتوق معتادان به‌دنبال راه‌حلی است برای فرار از خماری.

سوی دیگر «حس خیابان»، آدم‌هایی هستند که ناخواسته وارد این معرکه شده‌اند. خانواده‌هایی که اعتیاد، زندگی را از آنها گرفته است. کودکانی که سر از پرورشگاه درآورده‌ و زنانی که به ناگاه سرپرست خانواده شده‌اند. نویسنده در این بخش نیز تمام تلاش خود را کرده تا در دام کلیشه‌زدگی گرفتار نشود.

در سال‌های اخیر هرچه سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی به این معضل اشاره کرده‌اند، کتاب‌های داستانی عمدتا خاموش بوده‌اند. با وجود این، «حس خیابان» نمونه موفقی است از تلاش نویسندگان برای بازنمایی از یک آسیب اجتماعی قدیمی در کشور؛ هرچند به‌نظر می‌رسد برخی از خاطرات ذکر شده در کتاب می‌توانست با پرداخت بیشتر و توجه به جزئیات و توصیف، جذاب‌تر ارائه شود. در مجموع کتاب «حس خیابان» را می‌توان ازجمله آثاری معرفی کرد که هر کدام از خاطرات و داستان‌هایش می‌تواند الهام‌بخش تولید یک‌سریال یا اثر سینمایی باشد.

بریده‌ای از کتاب«حس خیابان»به‌نظر شما حیف نبود  برای 25تومان؟

غروب بود. چرخ خیاطی را گذاشت کف پیاده رو. دستانش کرخت و قرمز شده بود. کمرش را راست کرد. دست‌ها را به کمر زد. نفسش را با کمی آه در آمیخت و بلند بیرون فرستاد. اندکی درنگ کرد. چادرش را مرتب دور کمر چنان پیچید تا به‌دست و پایش بند نشود. تمام توانش را به‌کار بست و دوباره چرخ خیاطی را از زمین بلند کرد. سرش پایین بود و استوارتر قدم بر می‌داشت. پیش رو کوچه سربالایی با شیب تند برایش دهن کجی می‌کرد. پاهایش می‌لرزید. سرما سوزان بود. انگشتانش بی‌حس شده بود. چادر از روی سرش افتاد. ناگهان شانه هایش تیر کشید. به گمانم دردی بی‌رحمانه به سمت شانه هایش روانه شد. بی‌توجه به درد، همچنان قاطع و محکم قدم برمی‌داشت.
خانم... خانم، لطفا چادر من را روی سرم بکشید. ممنونم. خدا خیرتان بدهد.
روی صورت غم زده‌اش خیره شدم و پرسیدم:« چرا آژانس خبر نکردی؟ اصلا این چرخ خیاطی را کجا می‌بری؟»
دوباره با ناله خفیف بارش را روی زمین گذاشت. لبخندی کمرنگ روی لبانش نقش بست. چشمان بی‌فروغش ناگهان روشن شد. جهیزیه‌ام است. خیاطی بلد نیستم، ولی توی خانه لازم می‌شود. اصلا برای هر خانه‌ای لازم است. باید باشد. چرا بفروشم؟ مردک سمسار 25هزار تومان قیمت گذاشت. ولی حیف است، لازم می‌شود. چند روز پیش شوهرم مردک سمسار را خبر کرد و چرخ خیاطی را فروخت. پول یک وعده مصرف موادش شد. امروز یارانه گرفتم و رفتم چرخ خیاطی‌ام را پس گرفتم. به‌نظر شما حیف نبود برای 25تومان؟



برشی از متن کتاب
پدیده بی‌خانمانی؛ انتقالی و مزمن


پدیده بی‌خانمانی در دو دسته کلی تقسیم می‌شود؛ بی‌خانمانی انتقالی و بی‌خانمانی مزمن. بی‌خانمان انتقالی مختص افرادی‌ است که به‌دلیل مشکلات خاص در کوتاه‌مدت دچار این معضل ‌شده و مجبور به زندگی در سکونت‌گاه‌ها یا خیابان‌ها می‌شوند اما با رفع مشکل، امکان بازگشت آنها به زندگی عادی وجود دارد. افرادی که دچار بیماری روانی قابل علاج هستند، بیکاران و کسانی که درآمد کافی ندارند، کسانی که در اثر مشکلات و درگیری‌های خانوادگی راهی خیابان‌ها می‌شوند و نیز معتادان؛ همگی عموما در این دسته جای می‌گیرند. این در حالی است که بی‌خانمانی مزمن معمولا شامل کسانی می‌شود که به‌دلیل معلولیت جسمی یا دلایل دیگر کنار خیابان ها رها شده‌اند و هیچ امیدی به بازگشت آنها به خانه وجود ندارد. به همین دلیل آنها در درازمدت در یکی از این سرپناه‌ها قرار می‌گیرند. به این افراد بی‌خانمان‌های رسوبی هم گفته می‌شود.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید