• دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 27 شوال 1445
  • 2024 May 06
دو شنبه 28 خرداد 1397
کد مطلب : 19988
+
-

2 کارشناس آسیب اجتماعی در گفت‌وگو با همشهری:

سکوت به آزار و اذیت‌های جنسی دامن می‌زند

سکوت به آزار و اذیت‌های جنسی دامن می‌زند

در یک ماه اخیر 3پرونده آزار و سوءاستفاده جنسی پشت سر هم که شامل اتفاقی که در مدرسه پسرانه غرب تهران افتاد،  تعرض به کودک خمینی شهری و خبر تجاوز به 41 زن ایرانشهری در استان سیستان و بلوچستان می‌شود، برای چندمین‌بار تلنگری جدی به مسئولان و جامعه زد که باید برای آسیب‌های اجتماعی و افزایش آن، فکری اساسی کرد. این حوادث وحشتناک در روزها و هفته‌های گذشته باردیگر سؤالات بسیاری را در ارتباط با ریشه‌های گسترش آسیب‌های اجتماعی پیش روی جامعه شناسان و کارشناسان گذاشته است. جمعه گذشته انتشار خبر تجاوز افراد یک باند به تعدادی زن در ایرانشهر در رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی بازتابی بسیار،  بسیار گسترده داشت؛ حادثه‌ای که امام جمعه این شهر آن را در نماز جمعه خبری کرد و نکته مهم آن این بود که از بین زنانی که مورد تعرض قرار گرفته‌اند تنها 3 زن تاکنون شکایت قضایی کرده‌اند. برای ریشه یابی حوادث و آزار و اذیت‌های جنسی اخیر با سید حسن موسوی چلک،  رئیس انجمن مددکاری اجتماعی و لیلا ارشد،  کارشناس فعال حوزه آسیب‌های اجتماعی گفت‌وگو کرده ایم:


 تابوی حرف زدن درباره آزار جنسی باید شکسته شود

سید حسن موسوی چلک

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی



تحلیل رفتار خانواده افراد آسیب دیده در آزار و تجاوزهای جنسی در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که این موضوع همچنان برای والدین یک تابوی بزرگ است که ترجیح می‌دهند به جای افشای آن،  سکوت کنند و کودکانشان را به جای صحبت در این مورد به انزوا بکشانند؛ این واکنش هم مخصوص مردم ما نیست و افشاگری بازیگران و ورزشکاران مطرح دنیا بعد از چندین سال به این موضوع نشان می‌دهد در دنیا نیز این حساسیت وجود دارد و اصلا عجیب نیست.
اما چرا خانواده‌ها دوست ندارند که موضوع آزار و تجاوز به فرزندانشان علنی شود و تعداد کمی از آنها حاضر می‌شوند آن را در مراجع قضایی پیگیری کنند؟

پاسخ خیلی ساده است چون از تاثیر منفی اطلاع رسانی آن نسبت به خانواده و آینده فرزند خود می‌ترسند و همین ترس و سکوت باعث می‌شود آزارگر و متجاوز جنسی در استمرار رفتار خود و پیشروی در آن جسور و گستاخ‌تر شود تا جایی که تعداد بیشتری از افراد را قربانی خود می‌کند و دیگر زمانی این موضوع اطلاع رسانی می‌شود که کار از کار گذشته و کودکان،  نوجوانان و زنان زیادی مورد تعرض قرار گرفته و قربانی شده‌اند. اما باید به این سکوت‌ها پایان داد و با فرهنگ‌سازی‌ و آموزش‌های لازم به خانواده‌ها،  کودکان،  زنان و.... یاد داد که اگر مورد سوءاستفاده و تعرض قرار می‌گیرند باید مشکل خود را با مسئولان قضایی و انتظامی مطرح کنند تا جلوی گسترش آن گرفته شود.   اگر خانواده‌ها فضای اطمینان بخش و حمایتی را برای فرزندان و اعضای خود ایجاد کنند تا به موقع آنها را در جریان آزار و اذیت‌های صورت گرفته قرار دهند،  قطعا خیلی سریع‌تر و راحت‌تر می‌توان مجرمان را شناسایی و از اتفاقات تلخ بعدی جلوگیری کرد ولی متأسفانه تا‌کنون رفتار اغلب خانواده‌های آسیب دیده سلبی بوده است. خانواده‌ها باید بدانند که ماندگارترین و مؤثرترین آسیبی که در ذهن افراد می‌ماند همین آزار و تجاوز جنسی است که خیلی سخت از ذهن افراد پاک می‌شود و می‌تواند باعث اختلال رفتاری و حتی هویتی بشود.  بنابراین از خانواده‌ها به‌عنوان گروه مرجع می‌خواهیم که تلاش کنند این تابوها را بشکنند و برای فرزندان و اعضای خود فضای امن و مطمئنی را برای گفت‌وگو و صحبت فراهم سازند و اگر فردی از اعضای خانواده با چنین مشکلی مواجه شد علاوه بر اینکه شکایت قضایی خود را مطرح کنند از متخصصان برای بهبود فرد آسیب دیده کمک بگیرند تا جلوی مشکلات بعدی گرفته شود.


واکاوی آزارهای جنسی در جامعه یک ضرورت است

لیلا ارشد

فعال و کارشناس آسیب‌های اجتماعی



واقعه‌ای که برای دختران ایرانشهری رخ داده یا آنچه بر سرکودک افغان در خمینی‌شهر آمده یا حادثه تلخی که با فاصله کمی از این دو در مدرسه پسرانه تهران افتاده بود و رخدادهای مشابه که رسانه‌ای نشده، همگی نشان از مدل‌ها و انواع آزار جنسی است که در سطح قابل توجه و هشدارآمیز و با فراوانی نگران‌کننده در استان‌های مختلف رخ می‌دهد؛ حوادث ناگواری که خوشبختانه گوش ما عادت به شنیدن آن ندارد و ما را هر بار متعجب و حیران در فضایی مبهم و نامعلوم رها می‌کند. اما چه خلأ و آسیبی در لایه‌های آشکار و پنهان جامعه وجود دارد که آزار و تعارض جنسی به کودکان و زنان و...حتی در شهرهای کوچک که اخلاق‌مدارتر و خانواده‌محورند، اینطور بی‌محابا رخ می‌دهد؟ پاشنه آشیل جامعه کجاست و چه بایدکرد؟ این زنگ گوشخراش چه هشداری برای ما دارد؟

من هم مانند بسیاری از کارشناسان حوزه آسیب‌های اجتماعی برای بار چندم می‌خواهم بر موضوع «آموزش جنسی» در جامعه اشاره کنم؛ مهارتی که در جامعه ما نه‌تنها برای کودکان وجود ندارد بلکه برای زنان و مردان جوان که والد این کودکان هستند  هم تعریف نشده و این چرخه باطل از کودکی تا سالمندی تکرار می‌شود. ما حتی در آموزش‌هایمان، پیشگیری سطح یک را بدین معنا که کودکان ما نحوه دفاع از بدن خود را بدانند، اصلا نداریم بعد چطور توقع داریم که میزان آزار و تعارض جنسی را کاهش دهیم؟ ما قوانین حمایتی بین‌المللی کودکان را از سال 1372تاکنون به دلایل مختلف در دولت و مجلس مسکوت گذاشته‌ایم و همه این نواقص می‌تواند عاملی بر گسترش این آسیب پر التهاب باشد؛ از همه بدتر اینکه آزارگران جنسی حتی درصورت شناسایی و مجازات، بدون هیچ کنترل و نظارتی به جامعه برمی‌گردند و یک بانک اطلاعاتی ساده از آنها در نهادهای دولتی برای درمان و پیشگیری وجود ندارد. متأسفانه اخلاق‌مداری و پایبندی به اصول آن در نهادهای مختلف درست آموزش داده نمی‌شود و امروز جامعه ما با ضعف اخلاقی شدید به‌ویژه در حوزه زنان و کودکان مواجه است و افراد نمی‌دانند که طرز برخورد درست و صحیح با آنها چگونه است و این نشان می‌دهد که باید روش‌های آموزشی موجود را تغییر داد.

همچنین در این بین باید از مسئولان انتظامی و قضایی، اجرایی و... پرسید که آیا مجازات‌هایی که تاکنون برای آزارگران و تجاوزگران درنظر گرفته شده، بازدارنده بوده است؟ آیا توانسته در کاهش این پدیده ویران‌کننده مؤثر باشد؟ به‌نظر من باید تمام حوزه‌های اجتماعی مرتبط یک‌بار دیگر با واکاوی پدیده آزار و تجاوز جنسی که هر روز ابعاد جدیدی پیدا می‌کند، در نقش و وظایف خود تجدیدنظر کنند تا شاهد بهبود فضای روانی جامعه باشیم.

این خبر را به اشتراک بگذارید