کامنت به جای نقد فیلم
هوش مصنوعی به جای منتقدان سینما، پیشنهاد و تحلیل فیلم ارائه میدهد
سعید مروتی-روزنامهنگار
اوایل دهه 90میلادی، ریچارد کورلیس، منتقد سرشناس در مقاله «آیا نقد فیلم آیندهای ندارد؟» زنگ خطر را به صدا درآورد. آن موقع هنوز خبری از فضای مجازی نبود، ولی دعوت از منتقدان برای شرکت در برنامههای تلویزیونی به نوعی اظهارنظر شفاهی را جایگزین نقد مکتوب کرده بود. برنامه معروف ایبرت و سیسکل که پخش آن از میانههای دهه 70میلادی شروع شده بود، مخاطبان بسیار و البته منتقدانی داشت. نکته اینجا بود که اظهارنظر شفاهی درباره فیلمها، توسط منتقدان سرشناس سینما صورت میگرفت. حالا اما بهنظر میرسد، این اینفلوئنسرها هستند که جای منتقدان را گرفتهاند. در عصری به سر میبریم که به قول پل شرایدر، کامنت مهمتر و تأثیرگذارتر از نقد فیلم است. ورود هوش مصنوعی هم ماجرا را برای منتقدان و ریویونویسان دشوارتر کرده است. برای انتخاب فیلم، شاید دیگر نیازی به خواندن نظر منتقدان نباشد. هوش مصنوعی، مجموعهای از نظرات را بستهبندی و تحلیل میکند و به شما میگوید که براساس سلیقهای که دارید چه فیلمی را باید تماشا کنید. اگر روزگاری نظر پالین کیل، راجر ایبرت و ریچارد کورلیس درباره فیلمها مهم بود، حالا نظر کاربران معمولی میتواند تعیینکننده باشد.
محو تدریجی یک رؤیا
داستان افول نقد فیلم و تزلزل جایگاه منتقدان سینما، از زمانی پررنگ شد که پای فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به میان آمد. نوشتن برای عموم بدون نیاز به انتشار در رسانه و بدون نظر سردبیری، آنچه را فرانسوا تروفو سالها پیش گفته بود. عینیت بخشید: «همه مردم 2شغل دارند؛ اول شغل خودشان و دوم اینکه منتقد فیلم هستند. هیچکس درباره تابلوی نقاشی بهراحتی اظهارنظر نمیکند و میگوید نمیدانم یا سررشتهای ندارم، ولی در مورد سینما، همه بهراحتی نظرشان را اعلام میکنند.» نوشتن راحت و بیدردسر در فضای مجازی و دسترسی آسان و گسترده، باعث شد خیلیها راه صدساله را یکشبه طی کنند. بهمرور حتی منتقدان سرشناس هم برای خوانده شدن بیشتر مطالبشان آنها را در صفحات شخصیشان منتشر کردند. زمانه عوض شده بود و کمتر کسی برای انتخاب فیلمی که آخر هفته قصد تماشایش را داشت، صبر میکرد تا نظر منتقدی سرشناس در ستون هفتگیاش منتشر شود. گاهی انتشار نظر تماشاگران درباره یک فیلم، مهمتر و تأثیرگذارتر از نظر منتقدان حرفهای بود. به مرور فعالان فضای مجازی و ستارههای این عرصه و نظر کاربران عادی، جا را برای منتقدان فیلم، تنگ کرد و کامنت جای نقد فیلم را گرفت.
آیا دوره منتقدان سینما بهپایان رسیده است
تسنیم به نقل از نیویورکتایمز، آورده است: با ورود هوشمصنوعی به دنیای واقعی ما میبینیم این فناوری نو هر روز جای پای خود را در زندگی اجتماعی و فعالیتهای مرتبط با آن محکمتر میکند و به نوعی مشاغل مختلف را هم تحتتأثیر قرار میدهد و اینبار در دنیای سرگرمی و فیلم نوبت به منتقدان فیلم رسیده است.
داستان از اینجا شروع شد که از یک دهه قبل با ورود شبکههای مجازی به دنیای واقعی ما و قدرت گرفتن اینفلوئنسرها در جذب مخاطبان، برخی فعالان عرصه سینما براین باور بودند که استودیوهای فیلمسازی شاید برای تبلیغات فیلمهایشان دیگر نیازی به منتقدان ندارند و اینفلوئنسرها بهراحتی میتوانند این کار را برایشان با هزینههایی بهمراتب کمتر و اثرگذاری بالاتر انجام دهند.
پلان
روزگار سپری شده منتقدان
پل شریدر-فیلمنامهنویس و کارگردان
واقعیت امر اینجاست که دوره منتقدان به پایان کارش در سطح عمومی جامعه نزدیک شده و بیشتر این گروه باید در مجامع تخصصی و آکادمیک مشغول باشند؛ چون وقتی یک سلبریتی یا اینفلوئنسر یک فیلم را تماشا و تنها یک جمله چند کلمهای در فضای توییتر یا اینستاگرامش منتشر میکند که مثلا فلان فیلم عالی بود، کار تمام است؛ چون یکباره شاهد صف کشیدن مردم برای تهیه بلیت بدون اینکه بدانند چه در انتظارشان است، خواهیم بود.
گروهی از فیلمسازان در پاریس اخیرا تحقیقاتی انجام دادهاند تا اثرگذاری شیوههای مختلف بازاریابی برای فیلمها را بررسی کنند که نتایج شگفتانگیزی بهدست آوردهاند؛ چون از جمعیتی حدود 1000نفری تقریبا حدود 80درصد از مخاطبان بدون اینکه بخواهند درباره فیلم تحقیقاتی کامل براساس نوشته منتقدان داشته باشند، صرفا با خواندن کامنتهای نوشته شده افرادی که فیلم را دیدهاند و نهایتا تأیید هوشمصنوعی که این هفته برای روحیه آنها همان فیلم مناسب است، برای ورود به سالن سینما بلیت تهیه کردهاند.