طلبه باید شهید باشد
علی مهدیان؛ استاد حوزه و دانشگاه
شهادت صرفا درباره «الذین قتلوا فی سبیلالله» اطلاق نمیشود. شهادت یک نوع از حیات و ممات است که البته مصداق بارزش آنانند. به تعبیر امام حسین(ع): «ما من شیعتنا الا صدیق شهید» و وقتی زیدبن ارقم از او میپرسد شیعیان که اکثرا در میدان کشته نمیشوند، پاسخ میدهند که مگر به این آیه دقت نکردی که «الذین آمنوا بالله و رسله اولئک هم الصدیقون و الشهداء عندالله»؟
بین شهادت و مراتب ایمان، اتصالی برقرار است. انسانی که قیام میکند و هجرت میکند از زندان نفس خود، او ایمان را در جانش جریان میدهد ارتباطی با وجهالله میگیرد و به مقام عندالله نزدیک میشود و اینگونه است که به مرتبهای از مقام شهادت نایل میشود.
پس شهادت یک سبک زندگی هم هست به همین سبب قرآن از زبان حضرت مسیح(ع) نقل میفرماید که «کنت علیهم شهیدا ما دمت فیهم» در شهادت ارتباط با دیگران شکل میگیرد شهید وجودش شاخص و ملاک و الگو است. شهید پیشرو و جلودار حرکت امت است.
شهادت میتواند صفت یک جمع باشد، صفت یک تشکیلات باشد، صفت یک نهاد اجتماعی باشد بلکه صفت یک امت باشد همانطور که وجود انسان کامل و پیامبر خاتم(ص) شهید بر امت است آنها نیز شهید بر بقیه مردمند «لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول شهیدا».
آن وجه پیامبر(ص) که شهادت است و سیادت بر همه شهدا که در آیه کریمه به آن اشاره شده «جئنا من کل امه بشهید و جئنا بک علی هؤلاء شهیدا» این وجه جلوه اصلیاش در وجه امام حسین(ع) ظهور کرده است. در روایت است که پیامبر(ص) دعا کرد این رخسار و سیما به امام حسین(ع) داده شود و او سیدالشهدا باشد. یعنی ظهور و بروزدهنده مقام و صفت سیدالشهدایی در عالم و تاریخ باشد. در روایات این صفت توسط خدا داده شد به امام حسین(ع) و جبرئیل این نکته را به پیامبر(ص) خبر داد.
امت شهید امت امام حسین(ع) است. حالا معنای جمله حاج قاسم عزیز دانسته میشود که «ما ملت امام حسینیم، ما ملت شهادتیم» این همان ملتی است که الگو است. ملتی که قیام کرده و این قیام را دهها سال در جان خود حفظ کرده، ملتی است که میتواند شهید علیالناس باشد. هویت روحانیت چیست؟ او متصلکننده امت است به امام معصوم. آیه نفر همین را میگوید. هویت روحانیت را نفر و رجعت شکل میدهد.
پس روحانیت باید حلقه متصلکننده سیدالشهدا به امت شهید باشد. باید تجلی پاسخ به پرسش «من انصاری الیالله» باشد. مثل حواریون که گفتند:«نحن انصارالله».
پاسخ به پرسش تاریخی امام حسین(ع) که پرسید:«هلمنناصرینصرنی».
روحانیت اگر بخواهد این نقش را درست بازی کند باید همه وجودش حرکت و سلوک و رشد باشد حول امامش و البته همه وجودش دستگیری و تبلیغ و همراه کردن مردم باشد با سیدالشهدا. باید مردم در بیان و بنان روحانیت هویت شهادت و الگو بودن و امامت را ببینند. روحانیت اهل رهبانیت نیست اهل تقوا است رهبانیتش هم جهاد است و سیر و هجرت. شهید بیربط به پیرامون نیست بلکه همه وجودش خرج دستگیری از کسانی است که:«لم یلحقوا بهم».
روحانیت باید خود پیشرو باشد و دست مردم را هم در دست پیشروان جامعه قرار دهد و البته مداد چنین علمایی افضل از دماء شهدا است. روحانیتی که وسط میدان نیست تبلیغش هم به درد میدان نمیخورد. روحانیتی که پیشروی میدان نیست، دعوتش هم از جنس دعوت پیامبران و بعثت نیست از جنس «برو» است نه از جنس«بیا». اگر بنا داریم روحانیت تبلیغ را محور و اولویت اول خود ببیند باید کاری کنیم در میانه میدان انقلاب و پیشران آن باشد با همه هویت علمیاش البته.
«کانونهای عظیم تبلیغی» اولا ماموریتگرا هستند آن نهاد و جمعی ماموریتگرا است که در میانه میدان است حالا تربیت مبلغش هم تربیت چنین انسانی است که اهل علم است چنین علمی و اهل سلوک است چنین سلوکی و اهل حضور در میدان است چنین حضوری. اینگونه است که محتوا و فرم و مبلغ همگی به درد جبهه حق میخورند و درگیر با جبهه باطل خواهند شد.