وحید شقاقیشهری؛ اقتصاددان
بررسی چالشها و فرصتهای اقتصاد ایران در دهه پیشرو حاکی از این است که در سالهای آتی، هر دولتی که رأس کار باشد باید برای خنثیسازی ابرچالشهای موجود با استفاده از ظرفیتها و فرصتهای در اختیار برنامهریزی کند و این مهم باید در برنامه هفتم توسعه نیز مدنظر قرار گیرد. در شرایط فعلی، مطالعات نشان میدهد اقتصاد ایران با چالشهای عمدهای مواجه است که 6ابرچالش آن باید بدون فوت وقت رفع شوند و دولت سیزدهم نیز در 2سال باقیمانده برای آنها تدابیری بیندیشد. این ابرچالشها که میتواند بر عملکرد اقتصادی دولت نیز بسیار اثرگذار باشد، عبارتند از «آب، پدیدههای زیستمحیطی و فرسایش زمین»، «ناترازی و بحران صندوقهای بازنشستگی»، «فرسودگی و تشدید هزینههای استهلاک زیرساختهای اقتصادی»، «تنگنای منابع مالی کشور»، «تشدید شکاف طبقاتی و فقر نسبی» و «تنزل سرمایه اجتماعی و تخلیه تدریجی سرمایههای خلاق و فکری کشور».
این 6ابرچالش، اقتصاد ایران را در 10سال ابتدای قرن جدید محاصره کرده و در مقابل آنها، فرصتهای بالقوهای نیز در کشور داریم که میتواند در مواجهه با این ابرچالشها کمکحال باشد. نخستین فرصت این است که ما جمعیت جوان و تحصیلکرده داریم و پنجره جمعیتی ما تا سال1440 باز خواهد بود؛ درحالیکه بسیاری از کشورها مثل ژاپن، انگلیس و روسیه از این پنجره جمعیتی عبور کردهاند. دومین فرصت، اشتیاق جوانان تحصیلکرده ایرانی برای یادگیری موج چهارم علم و پیشتازی آنها در حوزه دانشبنیان است. آنها با علاقه بسیار در موج چهارم عمل که میتواند برای کشور ثروتساز نیز باشد، ورود کردهاند و تسهیل فعالیتهای آنها میتواند برکات قابلتوجهی برای خنثیسازی ابرچالشها داشته باشد.
فرصت دیگر، منابع بکر و ظرفیتهای بالقوه بسیار بالای کشور است. موضوع بعدی جایگاه ایران در حوزه نفت و گاز است که میتواند محرکی برای ایجاد ارزشافزوده بالا باشد. فرصت دیگر، انباشت دانش، تجربه و سیاستهای کلی نظام است که ظرفیت خوبی برای هدفگذاریهای کلان فراهم آورده و بحث آخر نیز ظرفیت دینی و تفکر عقلانی در شیعه است که میتواند خلأ معنوی ایجادشده برای انسان منفرد در عصر ترنسمدرنیسم را پر کند. در این میان، بدهی پایین داخلی و خارجی کشور نیز میتواند ظرفیتهای بالقوهای برای مقاومت در برابر ابرچالشها باشد؛ چراکه ما برای غلبه بر ابرچالشها بالأخص در حوزه رفع ناترازیهای انرژی، حملونقل و آب، باید هزینههای استهلاک را جبران کنیم و این فرصتها در کنار پایین بودن بدهی کشور، راه را برای جذب سرمایه هموار میکند. نکته قابلتأمل این است که برای جبران عقبماندگی سرمایهگذاری دهه90 حداقل به 400میلیارد دلار منابع مالی نیاز داریم و همزمان برای نزدیک شدن به رقبای منطقهای اعم از ترکیه، امارات و عربستان نیز به حداقل هزار میلیارد دلار منابع مالی نیاز است که میتوان با استفاده از فرصتهای موجود آن را تأمین کرد و رفع ابرچالشها را نیز با برنامههای عقلانی و تلاش همهجانبه در دستورکار قرار داد.
راهبردهای ضدچالش
در همینه زمینه :
یادداشت