امام فقیهاقامه
محمد طلایی- پژوهشگر مکتب امام خمینی ره
امام(ره) فقیه اقامه است؛ نه صرف یک مجتهد کتابخانهای که حرفهایش را در کتاب نوشته باشد؛ آنگونه که برخی از علما بودند و هستند. برای فهم شخصیت آنها، کافی است آثار قلمی آنها را به دقت مطالعه کنید. امام(ره) یک مجتهد در تراز منشور روحانیت است. بیشک این فقیه به لحاظ علمی در قلهها و مرزهای دانش قرار دارد، اما یک شخصیت علمی و عملی و در قامت اقامه دین خدا روی زمین است؛ مثلا در منظومه فکری امام(ره) با استکبار به هیچوجه سر سازگاری ندارد. در عین حال، در مقام اجرا و تحقق این گزاره، نرمشهای قهرمانانه بهخوبی دیده میشود.
مثالهای متعددی در سیره امام(ره) ملاحظه میشود که حاکی از این نرمش و انعطاف در مقام اقامه دین در رهبری جامعه اسلامی است. پذیرش نخستوزیری بازرگان، سعه صدر در برابر بنیصدر و قبول قطعنامه چند نمونه از موارد متعدد این انعطافها در سیره امام خمینی(ره) است. امام(ره)، برای مبارزه و نابودی استکبار طرح عملیاتی دارد؛ بهگونهای که جامعه هم همراهش شوند. اینطور نیست که با همان گزاره اسرائیل باید نابود شود، به میدان بیاید. دهها قاعده و اصول دیگر این مکتب فکری، امام(ره) را در تحقق این گزاره راهبردی که اسرائیل، غده سرطانی است و باید از صفحه روزگار محو شود، همراهی میکنند. آسیب اصلی الگوگیری از شخصیت امام(ره) این است که این رهبر الهی را در حال اقامه و راهبری و رهبری یک جریان نبینیم و لذا به ریزهکاریهای شخصیت و عملکرد ایشان پی نبریم و یک امام(ره) کاریکاتوری در ذهنمان شکل دهیم؛ درحالیکه کارکرد ولیخدا بهصورت دینامیک و سیال در جامعه تعریف میشود و نه استاتیک و ثابت. تحریف اصلی این است که امام(ره) را در حد یک نظریهپرداز و سخنران بدانیم و از شأن اقامهکنندگی او غفلت کنیم. نتیجه این غفلت این میشود که در منطق رفتاری ما، نظام اولویتها و ارزشگذاریها دائم تحتالشعاع حوادث گوناگون قرار میگیرد.