نمک روی زخم مردم نپاشیم
مجتبی یوسفی*
طبق فرموده رهبر انقلاب کارگزاران نظام در واقع بدنه حکومت هستند. از اینرو لازم است شخصیت حقیقی و حقوقی آنان با یکدیگر منطبق باشد. یعنی نمیتوانند در موقعیت و زمان خاصی، یک موضعگیری داشته باشند و آن را جدای از پست مدیریتی و جایگاه خود بدانند. در واقع جامعه حساسیت بالایی نسبت به جزئیترین اظهارات مسئولان دارد. بهعنوان نمونه در آماردهیها برای موضوعاتی که مردم جامعه آن را مستقیما لمس میکنند و نسبت به آن گله دارند باید دقت بسیار بالایی وجود داشته باشد. به هرحال در موضوعات اقتصادی و مخصوصا گرانیها بسیاری از مردم گلهمند هستند و کاملا هم در این موضوع حق دارند. پس نباید شاهد موضعگیریهایی از سوی مسئولان و نمایندگان باشیم که به جای آرام کردن مردم، موجب خشم و نارضایتی بیشتر آنان شود.
فراموش نشود که تزاحم و تضارب آرا در جامعه و مخصوصا بین کارگزاران مردم لازم است و باعث رشد فضای سیاسی کشور خواهد شد اما این موضوع نباید موجب گفتن هر حرفی شود. همانطور که رهبر انقلاب نیز بارها کارگزاران نظام را از اظهارنظراتی که باعث دوقطبیسازی جامعه شود، نهی کردند و بارها این هشدار را دادند که موضعگیریهای بیپایه و اساس اثرات مخربی بر افکار عمومی خواهد داشت. در واقع باید از اینکه بخواهیم مردم را در مقابل یکدیگر قرار دهیم و به نوعی قبیلهگرایی را در جامعه رواج دهیم، پرهیز شود. به همینخاطر نمایندگان و بهطور کلی مسئولان کشور باید تمامی دقت خود را بهکار گیرند و برای دیده شدن هر حرفی را به زبان نیاورند و ابتدا به این موضوع فکر کنند که اظهارنظراتشان کمکی به مردم و بهبودی جامعه خواهد کرد یا خیر؟ اگر جواب مثبت بود باید دقت شود تا موضعگیری بسیار دقیق و به نوعی بیان شود که حتی کوچکترین کجفهمی و ابهامی در آن وجود نداشته باشد. اگر هم نمایندهای یا مدیری احساس کرد که اظهارنظرش دردی از جامعه و مردم دوا نمیکند، باید سکوت کند چرا که سکوت کردن خیلی بهتر از گفتن حرفی است که به بدنه نظام خدشهای وارد کند. در واقع اگر مشکلی از مردم حل نمیکنیم، حداقل نمک روی زخم آنان نپاشیم.
اما چه سازوکاری برای جلوگیری از گفتن حرفهای غیرمستند و هزینهزا باید وجود داشته باشد؟ در جواب این سؤال باید گفت چون نوع موضعگیریهای افراد براساس سلایق ذهنی و پذیرش جامعه است، بنابراین تأیید یا رد جامعه نخبگانی تأثیر بسزایی در جلوگیری از اظهارنظرات بیمورد خواهد داشت. به این شکل که جامعه نخبگانی کمک کند تا هرکسی که بهدلیل کمبود دیده شدن در جایگاه و تریبون خود سخن نسنجیدهای گفت، در بدنه جامعه به آن توجه نشود. همچنین با اقناع افکار عمومی و بیتوجهی به اظهارات بیپایه و اساس، صاحبان این سخنان را در انزوا فرو خواهد برد بهگونهای که دفعات بعد از اینگونه اظهارنظرات صرفنظر کنند وگرنه با بخشنامه یا دستورالعمل نمیتوان مانع موضعگیری مسئولان و نمایندگان شد.