حرفه
تطهیرکننده‌ها انتخاب می‌شوند
جوان است و قوی‌هیکل. سال‌ها در رشته بدنسازی کار کرده و تا مرحله قهرمانی هم پیش رفته است، اما به‌دلیل آسیب‌دیدگی کمر نتوانسته در رقابت‌های جهانی شرکت کند. فوق‌لیسانس سیالات دارد و می‌خواهد در مقطع دکتری هم شرکت کند. اینها بخشی از افتخارات وحید عباسی است که همه را کنار گذاشته و به‌دنبال علاقه و هدفش رفته و اکنون در بخش تطهیر سازمان بهشت‌زهرا(س) کار می‌کند. پیش‌ازاین در شرکت ایران‌خودرو مشغول به‌کار بود و درآمد خوبی هم داشت، اما تصمیم گرفت مسیر کاری‌اش را تغییر دهد. او از موقعیت شغلی‌اش راضی است و به همشهری می‌گوید: «وقتی برای اولین‌بار این کار را شروع کردم، بدنم می‌لرزید، اما انتخاب خودم بود و عزمم را جزم کردم تا مسئولیتی که به من سپرده شده را به نحو احسن انجام دهم. پس به ترسم غلبه کردم، یا علی گفتم و کارم را در سالن تطهیر شروع کردم. هنگام کار زیر لب قرآن و مناجات می‌خوانم و از خدا برای درگذشتگان شفاعت و برای بازماندگان صبر طلب می‌کنم.»
انتخاب شوید، ماندگار می‌شوید
غسالی یا تطهیرکردن، شغل سختی است که نیاز به صبر و آرامش دارد. برای غسال بودن باید انتخاب شوید. این تعبیر وحید عباسی است. او می‌گوید: «بارها شاهد بودم که افراد زیادی به این بخش آمدند، اما نتوانستند ادامه دهند و ماندگار شوند. باورم این است که برای تطهیرکننده بودن باید انتخاب شد. علاوه بر شرایط سخت‌کاری، این شغل روی زندگی روزمره هم تأثیر می‌گذارد و چه‌بسا روند زندگی هم دشوار می‌شود. پس باید همه این موارد را با جان‌ودل پذیرفت و به هدف فکر کرد نه به زخم‌زبان، حرف مردم و اطرافیان.»
همه شغل‌ها سختی‌هایی دارند، اما تطهیرکردن متفاوت از مشاغل دیگر است؛ چراکه در این کار جسم و روح غسال توأمان درگیر می‌شود. عباسی می‌گوید: «توان جسمی در این کار کمک‌کننده است ولی تطهیرکنندگان تحت‌تأثیر فشارهای روحی، روانی و استرس هستند؛ ازاین‌رو نیاز به مشاوره دارند تا اندکی از آلام و رنج‌هایشان کاسته شود. خوشبختانه مدیران سازمان دراین‌خصوص تدابیری اندیشیده و مشاورانی در بخش عروجیان حضور دارند که با راهنمایی‌هایشان فشارهای روحی تطهیرکنندگان را کاهش می‌دهند.» گرچه نگاه مردم به این شغل تغییر کرده اما همچنان هستند کسانی که تمایلی برای مراوده با تطهیرکنندگان ندارند. او که متأهل است و یک فرزند دارد می‌گوید: «یکی از آشناها هیچ‌وقت با من دست نمی‌داد و این موضوع باعث ناراحتی‌ام شده بود. روزی به او گفتم اگر یکی از اعضای خانواده‌ات فوت کند و من او را تطهیر کنم به‌نظر تو کار وحشتناکی انجام داده‌ام؟ شرمنده شد و گفت: نه. از آن روز به بعد برای هم دوستان خوبی شده‌ایم.»
در همینه زمینه :
