نگاهم به شعر، جشنوارهای نیست
گفتوگو با غلامرضا بکتاش، برگزیده جشنواره شعر فجر و کتاب سال جمهوری اسلامی
علیالله سلیمی- روزنامهنگار
امسال در هفدهمین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر، یکی از شاعران نامآشنا در بخش شعر کودک و نوجوان، توانست توجهها را بهسوی خود جلب کند؛ غلامرضا بکتاش، نویسنده و شاعر کودک و نوجوان با کتاب«قلب کوه از سنگ نیست» در بخش شعر کودک، جایزه بخش شایسته تقدیر را کسب کرد. این کتاب همچنین برگزیده کتاب سال جمهوری اسلامی هم شده است. بکتاش متولد ۱۳۵۱ در ملایر و از فعالان ادبیات کودک و نوجوان است که توانسته پیش از این هم جوایز ادبی معتبری در بخش ادبیات کودک و نوجوان ازجمله کتاب سال سلام بچهها، کتاب فصل، جشنواره مطبوعات کودک و نوجوان را بهخود اختصاص دهد. وی سابقه داوری در جشنوارههای متعدد ادبی مانند جشنواره بینالمللی شعر فجر را هم در کارنامه کاری خود دارد. از این شاعر تاکنون حدود 40 اثر منتشر شده که از میان آنها میتوان به «آفرین به آفتاب»، «رونویسی از بهار»، «در حیاط ما»، «یک سیب شیرین»، «نوجوانی درخت کاج»، «با دعای باران»، «تا رادیو خبر داد»، «با دو چشمم میچِشم»، «حال غنچه خوب است»، «مورچه زحمتکش است»، «در دلم دریا بریز»و «مگر لب زیپ دارد»اشاره کرد. بکتاش، مربی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و کارشناس شعر مجله کیهان بچههاست. با او درباره کتاب«قلب کوه از سنگ نیست» و جشنواره شعر فجر گفتوگو کردهایم.
بهتازگی کتاب شعر «قلب کوه از سنگ نیست» از شما در هفدهمین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر بهعنوان اثر شایسته تقدیر انتخاب و معرفی شد. درباره ویژگیهای این اثر بگویید.
این کتاب سرگذشت پرفراز و نشیبی دارد. از زمان سرودن شعرهای این مجموعه تا زمان انتشار آن در قالب کتاب قلب کوه از سنگ نیست زمان نسبتاً طولانی طی شد که بخشی از آن به شرایط نشر در کشورمان برمیگردد. متأسفانه در برخی مراکز نشر، سلیقههای خاصی حاکم است که انتظار دارند کتاب مطابق سلیقه آنها سروده و منتشر شود. بااینحال، این اثر چهلویکمین کتاب من است که برای مخاطبان گروه سنی کودک، کلاسهای چهارم تا پنجم دبستان مناسب است. از نظر مضمونی هم، بیشتر شعرها نگاه توحیدی به جهان هستی دارد. به نوعی ستایش خالق آفرینش است. البته بیشتر نگاه خود من به جهان است که اینجا در قالب شعرهای کوتاه برای مخاطبان کودک سروده شده است. سعی کردم در این مجموعه، نگاه قدرشناسانهای به خالق هستی داشته باشم و به بچهها یاد بدهم که همواره قدرشناس نعمتهای خداوند باشند.
به فاصله زمانی بین سرودن شعرها و انتشار آنها در قالب کتاب اشاره کردید. شعرهای این مجموعه محصول چه دورهای از فعالیتهای ادبی شما هستند؟
اگر مجموع شعرهای این کتاب را از نظر زمانی درنظر بگیریم، برای محدوده زمانی اواخر دهه 90 است. باز اگر بخواهم دقیقتر اشاره کنم، محصول سالهای 1397و 1398است که در این زمان تقریبا اکثر شعرهای این مجموعه نوشته و آماده شد.
درباره جشنواره شعر فجر چه نظری دارید. آیا از عملکرد مسئولان و داوران این جشنواره راضی هستید؟
جشنواره شعر فجر از مهمترین رویدادهای ادبی در حوزه شعر است که مسئولان و داوران آن میکوشند آثاری را که قابلیتهایی در فرم و محتوا دارند به مخاطبان و جامعه ادبی معرفی کنند. آنها به هر حال، آثاری را انتخاب و معرفی میکنند. من هم بهعنوان یکی از اهالی قلم برای رأی و نظر آنها احترام قائلم. اما اینکه آیا انتخاب کتاب من در جشنواره شعر فجر بهمعنای بهترین اثر باشد مخالفم. نه کتاب من بهترین اثر است و نه کتابهایی که انتخاب نشدهاند، مشکلی برای دریافت این جایزه داشتند. روال و قاعده جشنوارهها چنین است که براساس ملاکهای مدنظر داوران، آثاری انتخاب شود. برای من، جایزه، خودِ شعر است. معتقدم جایزه باید خود شعر باشد. پر از خلاقیت باشد. تصاویر ذهنی بیشتر حرفها را بزند. من هیچگاه نگاهم به شعر، جشنوارهای نبوده و نیست.هدف و مخاطب اصلی من بچهها هستند. من برای بچهها شعر میگویم.
وجوه زیبای اثر شما از همان ابتدا با عنوان کتاب؛ «قلب کوه از سنگ نیست» و تصویر روی جلد اثر خودنمایی میکند. چگونه به این عنوان زیبا رسیدید؟
عنوان«قلب کوه از سنگ نیست» که برای این کتاب انتخاب شده از شعری میآید که در مجموعه حاضر قرار دارد:«دریا شبیه توست/ بخشندگیهایش/ خورشید مثل توست/ تابندگیهایش/ من قلب میبینم/ در سنگهای سرد/ احساس میبینم/ در رنگهای سرد/ ابر از تو میگوید/ باد از تو میگوید/ باران که میبارد/ نام تو میروید» قبلا هم جایی این را گفتهام که در تمام سرودههای کتاب«قلب کوه از سنگ نیست» به این نتیجه میرسیم که تمام مخلوقات تسبیحگوی خداوند هستند. او بهترین کارگردان جهان است. در تمام اشعار همه اتفاقات به همین موضوع ختم میشود. این کتاب، کتاب شکرگزاری است و توجه به آنچه میبینیم، میشنویم و میگوییم. در مجموع، من معتقدم برای شاعرانگی باید تلاش کرد. باید حرفی زد که ردپای تازه شاعر باشد. من روی حرف تازه تأکید ویژه دارم. چون اگر حرف تازهای نباشد مزه مضمونها از دهان میافتد. منِ شاعر باید زبان خودم را در شعر پیدا کنم. مثل قیصر امینپور که زبان خودش را در شعر پیدا کرد. به دغدغههای متفاوت فکر کرد. کودکان و نوجوانان مخاطب شعر این تلاشها را حس میکنند و میفهمند. بهویژه کودکان با تخیل قوی که دارند میپذیرند با شعر شادی کنند. باید واژهها را در شعر برای کودک توصیف و تشریح کرد. خلاقیت ادبی کودکان با توصیف و تشریح شعرها کشف میشود.
شما یکی از شاعران فعال در بخش شعر کودک در کشورمان هستید. اگر بخواهید تعریفی از ویژگیهای شعر کودک ارائه دهید به چه مواردی اشاره میکنید؟
شعر کودک بهنظرم یکی از حساسترین نوع شعرها در دنیای امروز است، چون کودک امروز دیگر آن کودک دیروزی نیست که با برخی واژههای محدود سرو کار داشته باشد. کودک امروز، کودک دانلود در فضای مجازی است. کودک امروز سرش کلاه نمیرود. هم بسیاری از واژهها را میشناسد و هم انتظاراتی از شعر کودک دارد. حالا در چنین شرایطی بهنظرم دیگر دوره، دوره آزمون و خطا نیست. من معتقدم گفتنیها را قبل از ما، «ناصر کشاورز» (شاعر نامآشنا و فعال در بخش شعر کودک) گفته است. حالا شاعری که میخواهد برای کودکان شعر بگوید باید در ابتدا مجهز به زبان شعر ویژه کودکان امروزی باشد. در گام بعدی، شاعرانگی در آثارش باشد. یعنی اول، آثارش شاعرانه باشد بعد کودکانه. از طرف دیگر، مضامین نانوشته زیادی وجود دارد که باید از آنها گفت و از تکرارها پرهیز کرد. در نهایت، شاعری که کتاب نمیخواند، نه برنده است و نه شعر خوب میتواند بگوید. این را هم بگویم که چشم به جشنوارهها دوختن به شاعر و آثارش لطمه میزند. یعنی چشمداشت، شاعرانگی را خدشهدار میکند و زیر سؤال میبرد.