• دو شنبه 11 تیر 1403
  • الإثْنَيْن 24 ذی الحجه 1445
  • 2024 Jul 01
دو شنبه 14 آذر 1401
کد مطلب : 179060
+
-

به مناسبت ماه آذر و ایامی که میرزاکوچک‌خان جنگلی با دشمن بیگانه و دوست پیمان‌شکن مواجه شد و آخرکار جان خود را در این مسیر از دست داد

آیا میرزاکوچک‌خان تجزیه‌طلب بود؟

میرزا کوچک‌خان جنگلی، مجاهد و روحانی گیلانی با نام واقعی میرزا یونس استادسرایی، فردی پرآوازه است که سال‌های طولانی علیه ظلم و استعمار جنگید. درباره نام میرزاکوچک گفته‌اند، چون پدربزرگ وی به میرزابزرگ شهرت داشت، میرزایونس را از کودکی با نام میرزاکوچک می‌شناختند و عاقبت همین نام شهره شد. شاید اساسی‌ترین سؤال درباره زندگی نسبتا کوتاه و پرحادثه میرزا این باشد که آیا او در سودای تجزیه‌طلبی بود؟ در این‌باره نظرات پژوهشگران تاریخی متفاوت است اما شواهد عمده‌ای وجود دارد که وی هرگز تجزیه ایران را نمی‌خواست و تلاش می‌کرد تا یک ایران گرفتار دشمن بیگانه و دوست دیوانه را نجات دهد و صرفا به قدر بضاعت، از پایگاه گیلان قیام کرده بود. البته سردار جنگل در اواخر عمر کارهایی کرد که انتقاد بسیاری را به‌دنبال داشت؛ مانند تأسیس حکومت جمهوری شورایی سوسیالیستی ایران (جمهوری گیلان) که عده‌ای همین را نشانه تجزیه‌طلبی او دانسته‌اند. برخی هم این اشتباهات را ثمره از دست‌دادن مغز متفکر یاران نهضت جنگل یعنی دکتر حشمت می‌دانند. اساسا همین روحیات چپ‌گرایانه میرزا، پهلوی دوم را برآن داشت که علیه او دروغ‌پردازی کند. با این حال از دلایل تجزیه‌طلب نبودن میرزاکوچک همین بس که زیر لوگوی «هفته‌نامه جنگل» نوشته بود: «این روزنامه فقط نگهبان حقوق ایرانیان و منور افکار اسلامیان است.» این متن کوتاه نشان می‌دهد آرمان او یک ایران آزاد بود نه صرفا یک حکومت محلی با تجزیه ایران. در شماره ۲۸ همین نشریه آمده: «ما قبل از هر چیز طرفدار استقلال مملکت ایرانیم! استقلالی به تمام معنی کلمه! یعنی بدون اندک مداخله هیچ دولت اجنبی! بعد اصلاحات سیاسی مملکت و رفع فساد تشکیلات دولتی که هر چه بر سر ایران آمده از فساد تشکیلات است، ما طرفدار یگانگی عموم مسلمانانیم! این است نظریات ما که تمام ایرانیان را دعوت به هم‌صدایی کرده، خواستار مساعدتیم.»

 

این خبر را به اشتراک بگذارید