گفتوگو با محمدرضا ورزی، کارگردانی که« ستاره خضرا » را درباره امام حسینع ساخته
جای کارهای مذهبی در سینما خالی است
سعیده مرادی
محمدرضا ورزی، کارگردان پرکار تلویزیون است که آثاری تاریخی و مذهبی چون «معمای شاه»، « قائممقام فراهانی»، «ابراهیم خلیلالله»، «سالهای مشروطه» و «ستارخان» را در کارنامهاش دارد. فیلم «ستاره خضرا» یکی از آثار محمدرضا ورزی است که مانند اغلب کارهای این کارگردان تم تاریخی و مذهبی دارد و قصه و حال و هوای آن عاشورایی است. این فیلم تلویزیونی روایت راهب نصرانی است که یک شبانهروز را با سر مبارک امام حسین(ع) سپری میکند و بهواسطه کراماتی که میبیند، مسلمان میشود. به همین بهانه سراغ ورزی رفتهایم تا هم درباره این اثر عاشورایی او و همچنین دیگر کارهایش که در برخی موارد بحث برانگیز هم بوده و موافقان و منتقدانی داشته، گفتوگو کنیم.
درباره «ستاره خضرا» برایمان بگویید. علت اینکه شما اقدام به ساخت این فیلم تلویزیونی کردید، چه بود؟
«ستاره خضرا» یک تله فیلم درباره واقعهای پس از عاشوراست که در سال ۸۶ ساخته شد. من داستان ستاره خضرا را از سالها پیش در ذهن داشتم. اما علت اصلی ساخت این فیلم علاقه شدید من نسبت به وقایع تاریخی بهویژه وقایع صدراسلام است. داستان آن نیز به زمانی بازمیگردد که خولی ملعون ماموریت پیدا میکند که سر مبارک امام حسین(ع) را به دربار یزید عرضه کرده و در مقابل آن پول دریافت کند. این ملعون یک شب را در دیری اتراق میکند و راهب نصرانی که آنجا سکونت دارد، متوجه کراماتی از سر مبارک سیدالشهدا(ع) شده و مسلمان میشود. البته باید بگویم که «ستاره خضرا» تنها کار من در این حوزه نیست و سال ۸۴ نیز فیلم سینمایی «ابراهیم خلیلالله» را ساختم. در این فیلم علاوه بر کارگردانی، نویسندگی آن را نیز برعهده داشتم.
آیا تصمیم دارید در آینده فیلمهای دیگری با موضوع و مضمون محرم و عاشورا تولید کرده و بسازید؟
البته. من دوست دارم «ستاره خضرا» را به فیلم سینمایی تبدیل کنم و آن را به زبان انگلیسی برای مخاطبان گستردهتر بسازم. علاقهمند هستم این ماجرا را در قالب فیلم سینمایی برای مخاطبان خارجی بسازم تا دیگران نیز با مفاهیم دین اسلام و ماجرای امام حسین(ع) آشنا شوند. فیلمنامه این فیلم سینمایی را نیز نوشتهام و باید ببینم چه آیندهای برای آن رقم خواهد خورد اما امیدوارم بتوانم آن را به مرحله تولید برسانم.
اگر بخواهید فیلمی درباره محرم و عاشورا بسازید، دوست دارید بیشتر به کدام جنبه از این واقعه بزرگ توجه کنید و به آن بپردازید؟
به تصویر کشیدن واقعه کربلا بسیار دشوار است و هیچکس در جهان نمیتواند حادثه عاشورا را به تصویر بکشد. کربلا داستانهای زیادی را در دل خود جای داده است و لزومی ندارد که دوربین را فقط در متن واقعه کاشت و این واقعه را تنها به یک صحنه که آب را بر امام حسین(ع) بستند و سپاه اشقیا در یک سمت و سپاه امام حسین(ع) در سمت دیگر قرار گرفتند، محدود کرد. از لحظه به لحظه آن میتوان فیلم و سریال ساخت. پیرامون واقعه کربلا مسائلی وجود داشته که در رابطه با افرادی مانند حر، مسلمابنعقیل و حبیبابنمظاهر و خیلی شخصیتهای دیگر است. همانطور که داوود میرباقری به شخصیت «طوعه»، پیرزنی که به حضرت مسلم(ع) پناه داد در سریال «معصومیت از دست رفته» نیز توجه کرد. ما میتوانیم ماجراهای مربوط به چنین افرادی را مطرح کنیم بدون آنکه نیاز به تصویر کشیدن حضرت امام حسین(ع) باشد. میتوان با نگاه دقیقتر به واقعه کربلا آثار فاخری خلق کرد. در واقع کربلا و واقعه عاشورا یک دانشگاه است که ورود به آن راحت است اما فارغالتحصیلی از آن آنچنان که باید راحت نیست. به قول دکتر شریعتی امام حسین(ع) تشنه آب نبود، بلکه تشنه لبیک بود. من هم اگر بخواهم فیلمی در این حوزه بسازم، قطعا به اتفاقات و شخصیتهایی از این واقعه عظیم که شاید کمتر به آنها توجه شده است خواهم پرداخت.
سینما و تلویزیون در واقع ابزاری برای تبلیغات و نمایش افکار و ایدئولوژی یک جامعه است. آیا سینما و تلویزیون ما در حوزه محرم آنقدر قوی بوده و خوب کار کرده است که بتواند پیامهای عاشورا و واقعه کربلا را بهخوبی و درستی به مخاطبان منتقل کند؟
متأسفانه خیر. کارهای بسیار کم و انگشتشماری در این زمینه تولید شده است. کارهایی مانند «مختارنامه» یا فیلم«طفلان مسلم ابنعقیل». به اعتقاد من جای اینگونه آثار در تلویزیون و سینما بهشدت خالی است. از هر گوشه کربلا میتوان فیلم و سریال ساخت و آثار خوبی ارائه کرد اما هیچ اقدام اساسی در این زمینه نمیشود و فیلمهای «سفیر» و «روز واقعه» تنها کارهای سینمایی فاخر درباره حادثه کربلا در این ۴۲ سال است. هیچ حمایتی از سازندگان اینگونه فیلمها نمیشود. من هماکنون داستان «ستاره خضرا» را در قالب فیلم سینمایی نوشتهام اما چهکسی میآید از آن حمایت و سرمایهگذاری کند. البته بودجه هم عامل تأثیرگذاری در تولید این فیلمهاست. بودجه حتما نباید کلان باشد. بلکه با هزینه و برآورد منطقی تولید این فیلمها امکانپذیر است.
بازخورد مردم نسبت به ساخت آثاری مانند «ستاره خضرا» و فیلمهایی از این دست چگونه است؟
مردم قصههای قرآنی و فیلمهای مذهبی را خیلی دوست دارند و همیشه برایشان جذابیت داشته و دارد. «ستاره خضرا» نیز مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.
بیشتر به ساخت چه کارهایی علاقه دارید؟
من به ساختن کار تاریخی علاقه دارم و این کار عشق من است. انگیزه من برای ساخت پروژههای تاریخی مانند «ستاره خضرا» از همان علاقه سخت من به این کار میآید؛ زمانی که فردی بخواهد فیلمسازی را برای کسب درآمد ادامه دهد ممکن است هر پروژهای را قبول کند، اما من علاقه دارم تنها کارهای مفهومی و پرمعنا را در کارنامه خود داشته باشم. در سال ۸۳ فیلم ابراهیم خلیلالله را برای سینما ساختم و این برای من تجربه بسیار جذابی بود؛ در آن زمان بهخود گفتم اگر تا آخر عمر قرار شود فقط پروژههای دینی بسازم با این مسئله مشکلی نخواهم داشت چرا که بسیار به این موضوع علاقه دارم.
و سخن آخر؟
از مسئولان خواهشمندم و مصرانه درخواست میکنم که حمایتهای لازم را درخصوص ساخت فیلم و سریال با مضمون و محتوای مذهبی بهویژه عاشورایی و واقعه کربلا داشته باشند. هریک از مسئولان اگر میتوانند کاری در این زمینه انجام دهند باید ورود کنند و قدمی در این راه بگذارند. به اعتقاد من همه نهادها با حمایتهای خود میتوانند تأثیرگذار باشند. از بنیاد سینمایی فارابی و صدا و سیما گرفته تا ارگانهایی مانند بنیاد مستضعفین و شهرداری و... تا کارهای فاخری با محتوای مذهبی تولید شود. هماکنون مدیریت صدا و سیما تغییر کرده است و این بهترین فرصت و زمان است تا نگاهها تغییر کرده و کارهای اساسی در این خصوص انجام شود و شاهد آثار قابلتوجه مناسبتی باشیم.