• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
دو شنبه 21 شهریور 1401
کد مطلب : 171277
+
-

سارق شادی

مقایسه‌ کودکان با دیگران، شادی زندگی را از آنها سرقت می‌کند

گزارش
سارق شادی

مهدیه تقوی‌راد -روزنامه‌نگار

مقایسه‌کردن، روالی رایج در خانواده‌های دارای فرزند است تا از این طریق شاید بتوانند کیفیت عملکرد کودک‌شان را بهتر کنند غافل از اینکه مقایسه‌کردن جز اثرات منفی بر ذهن و بروز آسیب‌های روانی نتیجه دیگری به‌دنبال نخواهد داشت و شادی را از زندگی آنها می‌رباید. مقایسه کودکان توسط والدین گاهی از همان ابتدای تولد شروع می‌شود و تا سال‌ها بعد ادامه پیدا می‌کند؛ مقایسه تفاوت وزن نوزاد با هم‌سن و سال‌هایش، مقایسه نحوه غذا‌خوردن یا به حرف افتادن کودکان، مقایسه نمره‌ها در مدرسه با همکلاسی‌ها و بچه‌های اقوام و.... اگرچه این صحبت‌های والدین به قصد آسیب رساندن به فرزندشان نیست اما به‌طور ناخودآگاه و نامحسوس با مقایسه‌کردن فرزند خود باعث آسیب‌رساندن به او می‌شوند. 

فریماه ایجادی، روانشناس کودک، با بیان اینکه والدین به‌دلیل آنچه در ذهنشان وجود دارد فرزندشان را با دیگران مقایسه می‌کنند، می‌گوید:‌ والدین، کودک‌شان را با کودک آرمانی‌ای که در ذهنشان ساخته‌اند و یا با دیگر بچه‌ها مقایسه می‌کنند. درصورتی که ما نه در دنیای ذهنی بلکه در دنیای واقعی زندگی می‌کنیم و آنچه از کودکان دیگر می‌بینیم یک «جزء»‌ از کلیات زندگی آنهاست و ما با مقایسه‌کردن، کلیات زندگی کودک خود را با جزئیات زندگی دیگران مقایسه می‌کنیم و یا کودکمان را با کودکی که در ذهن خود پرورش داده‌ایم مقایسه می‌کنیم. این روانشناس کودک با بیان اینکه کودک ما فردی جدای از کودک ذهنی ماست و ویژگی‌های منحصر به فردی دارد، می‌گوید: کودک ذهنی والدین تأثیر گرفته از خواسته‌های آنهاست و فاصله بین کودک ذهنی با کودک واقعی باعث می‌شود تا والدین کودک خود را مورد مقایسه قرار دهند. به این دلیل که انسان به‌دنبال ملاک‌ها و مولفه‌های عینی برای نتیجه‌گیری و شناسایی و... در مواردی مثل توانایی صحبت کردن، دندان درآوردن، نمره‌های مدرسه، توانمندی‌های متفاوت و... است و همیشه عملکرد کودک خود را با موارد عینی مقایسه می‌کنند.

هجوم فضای مجازی به خانه‌ها
اما چه زمانی والدین در وادی مقایسه فرزندشان با دیگران می‌افتند؟ زمانی که یک والد زندگی نزیسته‌ای دارد می‌خواهد آن را در کودک خود تجلی دهد و تمام آرزوهای دست‌نیافته‌اش را در کودکش ببیند. مثلا والد دوست داشته موسیقی یاد بگیرد اما بنا به دلایلی موفق به این کار نشده است به همین دلیل بدون اینکه ببیند فرزندش استعداد و یا علاقه‌ای به موسیقی دارد یا نه، او را در کلاس‌های موسیقی ثبت‌نام می‌کند اما شاید استعداد فرزند او در نقاشی‌کشیدن، ورزش حرفه‌ای‌کردن و... باشد. ایجادی، با ابراز تأسف از اینکه فضای مجازی مشکلات متعددی را برای خانواده‌ها به‌وجود آورده، می‌گوید:‌ فضای مجازی، نیازهای کاذب و الگوهای زندگی غیرمتعارف مثل تم‌های خاص تولد، ثبت‌نام بچه‌ها در کلاس‌های خاص در سنین پایین را که ممکن است هیچ نفعی هم برایشان نداشته باشد، ‌در خانواده‌ها به‌وجود ‌آورده، الان در فضای مجازی، صفحات متعددی وجود دارد که مختص کودکان است و همین صفحات به مرور الگوهایی را برای خانواده‌ها ایجاد می‌کنند که بدون توجه به شرایط زندگی، خانوادگی و فرهنگی، باعث شکل‌گیری نیاز کاذب در آنها شده و باعث قیاس بین خانواده‌ها و فرزندانشان می‌شود.‌

هدف‌گرفتن اعتماد به نفس کودک
با مقایسه‌کردن کودکان نخستین اتفاقی که می‌افتد این است که اعتماد به‌نفس کودک کاهش پیدا می‌کند؛ چرا‌که با مقایسه‌کردن او توانمندی او زیر‌سؤال رفته و کودک سعی می ‌کند تا خودش را مشابه فردی که با او مقایسه شده، کند و به این ترتیب استعدادهای کودک به‌اصطلاح کور می‌شود؛ چرا که کودک با خود فکر می‌کند بابا و مامان من را با فلانی مقایسه می‌کنند که درسش خوب است اما در عوض نقاشی من خوب است آنها این نقاشی‌ها را نمی‌بینند. همین مقایسه‌کردن باعث شکل‌گیری خشم در کودک نسبت به فرد مقایسه شده و خودش شده و چون نمی‌تواند خشم خود را ابراز کند، سرکش و پرخاشگر می‌شود و یا دچار علائم ثانویه بیش‌فعالی می‌شود که برخاسته از خشم ذاتی اوست. به این ترتیب کودک دیگر تلاشی برای رسیدن به موفقیت نمی‌کند در این صورت یا دچار خودخواهی می‌شود و می‌گوید من باید پیشرفت کنم تا به چشم مامان و بابا بیایم و یا منزوی شده و به‌خصوص در سنین پایین هیچ تلاشی برای پیشرفت نمی‌کند و چون دچار تصویر منفی از خود شده دچار درخودماندگی می‌شود. همچنین زمانی که در یک خانواده فرزندان با یکدیگر مقایسه می‌شوند، با این کار بذر نفرت را بین خواهر و برادر کاشته می‌شود.

تحسین به‌جای مقایسه 
بهترین راهکار برای تقویت توانمندی کودکان به جای مقایسه‌کردن، تحسین‌کردن نقاط قوت کودک است اما نباید توصیف از کودک اغراق‌شده باشد. توصیف باید چنان باشد که نقاط مثبت کودک را تقویت کرده و باعث رشد او شود. والدین باید در همه حال از کودک خود حمایت کرده و او را تنها نگذارند اما این حمایت نباید طوری باشد که او متکی به والدین خود شود. والدین باید فرزند خود را بدون قید و شرط دوست داشته باشند و حتما به صحبت‌های آنها گوش بدهند و به جزئیات تغییرات بچه‌ها دقت کنند. این نکته را فراموش نکنید که هر فردی اجازه دارد فقط خودش را با خودش مقایسه کند نه با دیگران یعنی اگر پدر و مادر می‌خواهند عملکرد فرزندشان را ارزیابی کنند باید توانایی‌های فعلی او را با توانایی‌های قبلی‌اش مقایسه کنند نه با دیگران. همچنین برای حمایت هر بیشتر از فرزندتان می‌توانید حین صحبت با او از او سؤال کنید که آیا به کمک نیاز دارد یا خیر و درصورت تمایل، بدون قید و شرط به او کمک کنید و درصورتی که در کاری موفق نشد او را به تمرین بیشتر تشویق کرده و از استعدادهایش تعریف و تأکید کنید که او را همانطوری که هست دوست دارید؛ چرا که هیچ انسانی کامل نیست و در زندگی خود با چالش‌های مختلفی روبه‌رو می‌شود که ممکن است در مواجهه با برخی از آنها موفق شده و یا شکست بخورد. 

 

این خبر را به اشتراک بگذارید