• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
دو شنبه 30 خرداد 1401
کد مطلب : 163835
+
-

خواستگاری زنانه

خواستگاری زنانه

سیدمحمدرضا واحدی - کارشناس فرهنگی


چرا مردها فقط به خواستگاری زن‌ها می‌روند و زن نمی‌تواند از مرد خواستگاری کند؟ باید گفت هیچ منعی بر خواستگاری کردن زن از مرد وجود ندارد؛ اما این یک عرف جاافتاده است که مردان اقدام به درخواست ازدواج و پیشنهاد همسری به زنان بکنند و سنتی الهی است که از ابتدای خلقت پایه‌گذاری شده و ربطی به ملتی خاص یا فرهنگی خاص ندارد. در داستان خلق آدم و حوا می‌خوانیم که چون نگاه آدم به حوا افتاد گفت: خدایا! این مخلوق زیبا کیست که دیدنش موجب انس و آرامش من می‌گردد؟ خداوند فرمود: این مخلوق من است. آیا مایلی که همدم و همراهت باشد و با تو سخن گوید؟ و چون آدم پاسخ مثبت داد خداوند نیروی شهوت را در وی قرار داد و فرمود: حالا او را از من خواستگاری کن.
این سنت طبیعی در عالم حیوانات نیز به‌طور غریزی نهاده شده است. معمولا این جنس نر است که به انواع وسایل، گاهی با جلوه ‌گری و گاهی با قدرت‌نمایی و گاهی با راندن حریف از معرکه سعی می‌کند عواطف و احساسات ماده را به‌سوی خود جلب کند تا به‌عنوان جفت انتخاب شود. یعنی آنجا هم این نر است که دارد خواستگاری می‌کند. این قاعده در اکثر حیوانات اهلی و وحشی وجود دارد. شیران جنگل، وقتی فصل انتخاب همسر می‌شود گرد ماده‌ای جمع می‌شوند و آن قدر با هم زد و خورد می‌کنند تا آنکه شیر قوی‌تر، همه حریفان را از صحنه به‌در ‌کند و مقبول شیر ماده ‌شود. طاووس و بوقلمون و بسیاری از حیوانات دیگر برای انتخاب جفت، خود آرایی می‌کنند و با باز و بسته کردن پرها زیبایی‌شان را به رخ می‌کشند تا ماده آنها را انتخاب کند. کبوتر نر آنقدر طلب نیاز می‌کند و ناله می‌زند تا ماده‌اش را به سمت خود جلب کند. در ماهی‌های آکواریومی هم که در بسیاری از خانه‌ها هست انواع مختلف و اشکال گوناگونی برای دلبری نران و خواستگاری و قبولاندن خود به ماده‌ها مشاهده می‌کنیم.
نظام خلقت اینطور خواسته است که مرد، صاحب خواسته و نیاز باشد و زن مظهر جلوه و ناز. یعنی مرد باید به آستان زن برود و برای جلب رضایت او امتیاز بدهد و زن باید شمعی طاقچه نشین باشد که مرد را به‌عنوان پروانه به حضور بپذیرد. این بهترین ضامن عزت زن و جبران‌کننده ضعف جسمانی او در مقابل قدرت مرد است و همین باعث حفظ تعادل و توازن کشش‌ها و مایه حرمت داشتن زن نزد شوهر خواهد بود. وقتی مرد با دنیایی از نیاز به خواستگاری زن رفت و زن با دنیایی از ناز به خواسته او پاسخ مثبت داد، مرد ملزم می‌شود تا در قبال این محبت و عشق، خواسته‌های او را بپذیرد، ‌با او به محبت و احترام رفتار کند، نیازهای مادی و معنوی‌اش را برآورد و تأمین کند، ‌او را بی‌پشتوانه و رها نگذارد، در مقابل دیگران از او حمایت کند و به‌عنوان شریک زندگی و همراهی مهربان در غم و شادی با وی همراه باشد. چه آنکه براساس شرایط روحی و فیزیکی حاکم بر خلقت زن و مرد، این طبیعت و خصلت مرد است که تکیه گاه باشد و این نیاز طبیعی زن است که تکیه گاهی داشته باشد. این نظام طبیعت و قانون خلقت است که بر پایه نیازها، ‌ظرافت‌ها و ظرفیت‌های زن و مرد بنا نهاده شده است.
اکنون و در این زمانه که این سنت حسنه و صحیح جاری است، متأسفانه زنان این همه مورد ظلم و تحقیر و ناسپاسی و آزار روحی و جسمی قرار می‌گیرند؛ حالا اگر شرایط به عکس بود و زنان باید از مردان خواستگاری می‌کردند و مردان با ناز و افاده به خواسته آنان تن درمی‌دادند که شوهری‌شان را بر عهده بگیرند، چه اتفاقی می‌افتاد؟ آیا این یک برگ برنده برای مرد نبود که به قدرت جسمی او اضافه و ظلم به زنان مضاعف شود؟
درست است که خواستگاری زن از مرد هیچ اشکال شرعی ندارد اما واقعا آیا عواطف زن پذیرای این معنی هست؟ پاسخ منفی است چون این فطرت یا این غریزه، همه براساس حکمتی طراحی شده که می‌تواند عمدتا ناظر بر آبرومندی زن و وزانت و ارزشمندی وی به‌عنوان موجودی ظریف، احساس‌مند و باعزت باشد. برخلاف شئونات مرد نیست که از زنی خواستگاری کند و جواب رد بشنود و به سرعت سراغ دیگری برود و این کار را آنقدر تکرار کند تا به مطلوب خود برسد درحالی‌که واقعا روحیه و احساس ظریف و شکننده زن - که باید نازپرورده باشد و بر روح و روان مرد حکومت کند - هرگز تحمل شنیدنِ نه‌ را ندارد.
البته موارد نادر و استثنایی و حتی رفتار عرفی خاص در منطقه‌ای خاص، موجب تردید در این قاعده نمی‌شود؛ چه آنکه ما نظام عمومی جهان و اصل کلی را می‌بینیم و وجود موارد استثنایی را نافی قاعده کلی نمی‌دانیم. به قول شهید مطهری که می‌گوید این یک قاعده است که مردان خشن و اهل رزم آفریده شده‌اند و زنان ظریف و اهل بزم. اما گاهی مردانی دیده می‌شوند که از زنان ظریف‌تر و بزمی‌ترند و همینطور زنانی که از مردان خشن‌تر و رزمی‌تر. ولی اینها موارد نادر و استثنایی هستند که هرگز قانون کلی را نقض نمی‌کنند.

این خبر را به اشتراک بگذارید