آشنایی با زندگی و شخصیت برایان تریسی، نویسنده و سخنران معروف موفقیت
مردی با قورباغه‌های انگیزشی
اگر اهل تماشای برنامه‌های انگیزشی یا خواندن کتاب‌های این حوزه باشید، حتماً تا به حال نام برایان تریسی را شنیده‌اید. دست‌کم نام کتاب «قورباغه‌ات را قورت بده»، معروف‌ترین اثر تریسی، برای بیشتر افراد آشناست. برایان تریسی یکی از تواناترین و معروف‌ترین سخنرانان دنیاست. فردی موفق با مسیری پر فراز و نشیب در زندگی که می‌تواند برای هر فردی انگیزه‌بخش باشد. او نویسنده خلاقی است که در زندگی خود تجربه‌های زیادی کسب کرده است. سخنرانی‌های انگیزشی تریسی در زمینه کشف استعدادها و تقویت پتانسیل‌های شخصی، الهام‌بخش افراد زیادی در نقاط مختلف جهان بوده و میلیونرهای خودساخته زیادی با استفاده از آموزه‌های او به موفقیت رسیده‌اند. اغلب سمینارها و کتاب‌های او درباره موضوعاتی مانند تقویت انگیزه، تعیین اهداف، تمرکز ذهن و مدیریت زمان متمرکز شده‌اند. آشنایی با زندگی، شخصیت و باورهای چنین فرد باانگیزه و موفقی خالی از لطف نیست.
مواجهه با فقر از کودکی
برایان تریسی سال 1944میلادی در شارلوت تاون در جزیره‌ای در کانادا به دنیا آمد. او خانواده‌ای ناتوان از نظر مالی داشت و از همان کودکی با مفهوم مشکلات اقتصادی از نزدیک روبه‌رو شده بود. با وجود این، خانواده تریسی انسان‌هایی اخلاق‌مدار و درستکار بودند. شنیدن مداوم جملاتی مثل «پول نداریم» و «ما نمی‌توانیم هزینه آن را بپردازیم»، برایان را در کودکی به این فکر فرو می‌برد که چرا کیفیت زندگی پایین‌تری نسبت به دیگران دارند؟ چرا خانواده‌اش نمی‌توانند بسیاری از نیازهای او را برآورده کنند؟ این فکرها ادامه داشت تا اینکه این ابهامات، دغدغه‌ها و نیازهای زندگی او را ناچار به ترک تحصیل در دوران دبیرستان کرد. او در این مرحله از زندگی برای کسب درآمد به کارهای مختلفی مشغول شد، از شستن ظروف و نظافت در هتل‌ها و رستوران‌ها، تا کار در کارخانه چوب‌بری و کار فصلی در مزارع، ازجمله مشاغل طاقت‌فرسایی بود که برایان به آنها رو آورده بود؛ راهی برای آنکه فاصله‌اش را با فقر و ناتوانی مالی بیشتر و بیشتر کند.
در مسیر سفرهای دور و دراز
در اوایل جوانی، برایان 20ساله که به‌نظرش به اندازه کافی زندگی نکرده بود، دل به دریا می‌زند و با پس‌اندازی که از کارهای روزانه جمع کرده، تصمیم به مسافرت می‌گیرد. او که همیشه رؤیای سفر داشت، برای نخستین بار در زندگی خود پا به آمریکای شمالی گذاشت و پس از سفر در سراسر این مناطق، به سمت قاره اروپا حرکت کرد. کار در کشتی‌های باری او را با بسیاری از نقاط مختلف دنیا آشنا کرد. کشورهای فرانسه تا اسپانیا و تنگه جبل‌الطارق را با دوچرخه پیمود و سپس به سمت کشورهای آفریقایی حرکت کرد. برایان در سال‌های جوانی بیشتر از هم‌سن و سال‌های خود آموخت و با افراد زیادی آشنا شد. پروفسور آلبرت شوایتزر از بزرگانی بود که در سفر به آفریقای جنوبی با او همسفر شد. در طول این سال‌ها برایان زندگی پرفراز و نشیبی داشت و حتی بارها از خطر مرگ نجات پیدا کرد. برایان جوان پس از 2سال زندگی در ژوهانسبورگ باز هم پا در مسیر پرهیجان سفر گذاشت. او مدت کوتاهی در لندن مشغول به‌کار شد و راه خود را به سمت مناطق اروپا و خاورمیانه در پیش گرفت. پس از سفر به کشورهای هند، مالزی و سنگاپور به تایلند رسید و به‌مدت 2سال در این کشور کار کرد.
یادگیری و آموزش
روحیه کنجکاو و خستگی‌ناپذیر برایان تریسی از او شخصیتی ساخت که در تمام مدت زندگی خود در حال یادگیری بوده است. او در بسیاری از زمینه‌ها به‌طور مداوم در حال مطالعه است. تاریخ، اقتصاد، فیزیولوژی، روانشناسی و بسیاری مباحث دیگر از علایق برایان است. به عقیده او، هیچ عاملی نمی‌تواند او را از یادگیری باز دارد. «انسان در هر سنی و موقعیتی از زندگی که قرار دارد، می‌تواند زندگی خود را تغییر دهد.»؛ این جمله معروف تریسی، خود محرکی بود تا برایانی که در نوجوانی تحصیلات دبیرستان را رها کرده بود، در 30سالگی در یکی از معتبرترین دانشگاه‌های عصر خود به ادامه تحصیل بپردازد. برایان تریسی تحصیلات خود را از سر گرفت و از دانشگاه آلبرتا در رشته مدیریت فارغ‌التحصیل شد. پس از این دوره، مدرک کارشناسی‌ارشد خود را نیز از دانشگاه کلمبیا دریافت کرد. در نهایت در سال1981تصمیم گرفت هرآنچه را که آموخته است، در قالب یک سیستم جامع خودیاری برای رسیدن به موفقیت در اختیار دیگران قرار دهد؛ ایده‌ای که پس از شرکت در سیمنارهای متعدد بدون بازده، نامفهوم و توخالی به‌وجود آمد. هر فردی که در زندگی به‌دنبال موفقیت است، محال است با کتاب‌ها و سمینارهای برایان تریسی غریب باشد. در واقع او تجربیات خود را که حاصل خلاقیت‌ها، تصحیح و انجام خطاهای پی در پی، مطالعات و سختکوشی‌های مداوم است، در اختیار هرفردی که خواهان موفقیت باشد، قرار می‌دهد.
مطالعه و تلاش
موفقیت برایان تریسی معادله‌ای ساده دارد: «مطالعه کنید، گوش دهید، به‌طور مداوم یاد بگیرید و رشد کنید. اگر بخواهید، می‌توانید هرچیزی را یاد بگیرید». او در طول 50سال این روال را تکرار کرد تا در نهایت به جایگاهی که امروز در آن قرار دارد، رسید. 3ساعت مطالعه در روز، یکی از فعالیت‌های دائمی او محسوب می‌شود. به‌گفته برایان تریسی، او زمانی به فلسفه زندگی پی برد که در سخت‌ترین شرایط زندگی قرار گرفته بود. او قبلاً بر این باور بود که زندگی هر فرد از پیش مقدر شده است و انسان کنترلی بر آن ندارد. با این حال، روزی از خواب بیدار شد و دریافت تنها کسی که می‌تواند او را نجات دهد، خودش است. سال‌ها بعد، او کتابی شگفت‌انگیز با عنوان «بهانه ممنوع» نوشت که ایده‌اش را از آن روزها گرفته بود. این کتاب تا‌کنون هزاران نفر از طرفداران خود را متحول کرده است.
یک فروشنده موفق
برایان تریسی در طول این سال‌ها به بیش از 80کشور دنیا سفر و در نهایت پس از گذر از سفرهای طولانی و طاقت‌فرسا، شغل فروشندگی را انتخاب کرد. برای فروشندگی دیگر نیازی به سفر و کار در نقاط مختلف دنیا نداشت و این، کار را برای او راحت‌تر کرده بود. درآمدی که از این شغل عایدش می‌شد، به نسبت بهتر بود اما باز هم برای برایان راضی‌کننده نبود. در واقع او همیشه خود را با بهترین‌ها مقایسه می‌کرد و سعی در پی‌بردن به راز موفقیت آنها داشت. در نهایت پاسخ سؤال خود را که چرا دیگران از من جلوتر هستند، اینگونه یافت: «چون آنها از روش‌های دیگری استفاده می‌کنند». خودش در کتاب‌هایی که نوشته، اشاره می‌کند وقتی به سادگی این اصل و اینکه چطور می‌توانست او را به موفقیت عظیم برساند فکر می‌کرد، درگیر شگفتی می‌شد و هنوز هم درگیر شگفتی است. برای او موفقیت خیلی ساده بود: ببین موفق‌های حوزه خودت چه کار کرده‌اند و همانها را انجام بده. حالا دیگر برایان هدف خود را تعیین کرده بود: «کسب عنوان موفق‌ترین فروشنده». برایان برای موفقیت در فروش، هر آنچه را که در توان داشت، به‌کار گرفت. او در این مسیر با افراد موفق بسیاری مشورت کرد و به‌طور مستمر در این زمینه به مطالعه پرداخت. در نهایت پس از زمان کوتاهی درآمد حاصل از فروش‌اش به میزان قابل توجهی افزایش یافت. تلاش‌های برایان تا جایی ادامه پیدا کرد که در نهایت عنوان بهترین مدیر فروش را کسب کرد. تسلط بالا در کار فروش، او را به سمت مشاغل حرفه‌ای‌تری مثل توسعه املاک، تجارت و بازاریابی سوق داد. اشتیاق و تلاش برایان در این مسیر او را به مدیرعاملی یک شرکت توسعه با دارایی 265میلیون دلار و فروش سالانه 75میلیون دلار رساند.
در همینه زمینه :
