تلویزیون خانه اول من است...
عموپورنگ، عموی محبوب 2دهه اخیر بچهها، از زیر و بم کار برای این گروه میگوید
سعیده مرادی
طی 2دهه گذشته، عموها و خالههای زیادی در تلویزیون ایران ظهور کردهاند که قصدشان، سرگرمکردن و البته آموزش کودکان و حتی نوجوانان بوده است. آنها شخصیتهایی میساختند که مورد علاقه بچهها بود تا از مجرای این علاقه، بتوانند مفاهیم مورد نیاز برای زندگی را، به آنها منتقل کنند. برخی از این شخصیتها حالا یا حضور ندارند یا کمرنگ شدهاند یا از یادها رفتهاند؛ اما هنوز که هنوز است یکی از این عموها بهشدت دارد کار میکند و در یادها مانده است. داریوش فرضیایی که همه از کوچک و بزرگ او را با شخصیت هنریاش یعنی «عموپورنگ» میشناسند یکی از موفقترین و محبوبترین و ماندگارترین چهرههای فعال در حوزه برنامههای کودک و نوجوان محسوب میشود. این در شرایطی است که در آذرماه سال گذشته شایعه ممنوعالکارشدن او در صدا و سیما مطرح و بحثبرانگیز شد. داریوش فرضیایی یا همان عموپورنگ در گفتوگو با روز هفتم همشهری، با تکذیب شایعه ممنوعالتصویرشدنش این شایعهپراکنی را کار و شیطنت عدهای میداند که بهدنبال منافع شخصی خودشان هستند و تأکید میکند که تلویزیون، خانه اول او است. اگر جزو نسلی هستید که خاطرات زیادی با اجراهای این شخصیت دارید، این شما و این همه مصاحبتی که با او داشتهایم.
شما سالهاست که در حوزه کودک و نوجوان کار میکنید؛ سالهایی که برنامههای کودک و نوجوان زیادی آمده و رفته و فراموش شده. دلیل ماندگاری برنامههای عمو پورنگ در چیست و چه عواملی را در این اتفاق دخیل میدانید؟
در ابتدا باید این را بگویم که تلویزیون خانه اول من است. تلویزیون در هر شهر و کشوری وجود دارد و تقریباً همه به آن دسترسی دارند. بنابراین با توجه به گستردگی مخاطبان رسانه ملی، تمام تلاش خود را میکنم که برنامههای خوبی برای تلویزیون بسازم و افراد زیادی را پای تلویزیون بنشانم. البته اینکه کدام برنامهها جزو برنامههای خوب قرار میگیرد، تصمیم نهایی با مردم و مخاطبان است، اما من و دیگر همکارانم طی این سالها با بهرهگیری از عوامل مختلف تمام تلاش خودمان را کردهایم تا این برنامه مخاطبان زیادی را جذب خود کند. برخورداری از تنوع، انتقال مفاهیم درست سبک زندگی، شادبودن محتوای برنامه و آموزش راههای شادزیستن از اهداف اصلی برنامههای عموپورنگ است که بهنظرم تأثیرگذار هم بوده است. همچنین ما در این سالها تلاش کردهایم که برنامههای عموپورنگ با مقتضیات زمان پیش برود.
منظورتان چیست؟ یعنی دقیقا چه اتفاقی برای نزدیکی به مقتضیات زمانه در برنامههای شما افتاده؟
مثلاً اجرای شعر و مسابقه در برنامهها قدیمی شده است و دیگر جوابگوی نیاز مخاطب نیست. من و گروه عمو پورنگ و اتاق فکری که این برنامه را پشتیبانی میکند تصمیم گرفتهایم که فقط در قالب یک برنامه در میان بچهها نباشیم بلکه خانواده عمو پورنگ در قاب تلویزیون قرار بگیرد و چیزهای تازه و جدیدی به مخاطب ارائه کنیم. البته شاید این برنامه هم مانند بسیاری از برنامهها نقاط ضعفی داشته باشد اما هدفمان متعالی است و سعی کردهایم که برنامهای با محتوای غنی ساخته شود.
سالهای اخیر آنچنان که باید و شاید برنامههای مناسبتی در حوزه کودک و نوجوان ساخته نمیشود که محتوای خوبی داشته باشد. اگر هم برنامه نسبتاً موفقی ساخته شده، اغلب ضعفهایی داشته است؛ آنهم درحالیکه نیاز به چنین برنامههایی البته در قالب استانداردش بسیار بیشتر از گذشته هم احساس میشود. از دیدگاه شما دلیل این موضوع چیست؟
تعداد این برنامهها کم هم هست و احساس میکنم که باید کارهای بیشتر و بهتری در حوزه کودک و نوجوان ساخته شود. کسانی که در این حوزه فعالیت میکنند، باید نگاهی متفاوتتر نسبت به سایر حوزهها داشته باشند. با اینکه کار در حوزه کودک و نوجوان بسیار حائز اهمیت است اما متأسفانه برنامههای کودک و نوجوان جزو مظلومترین و مهجورترین برنامههای سینما و تلویزیون هستند. درصورتی که باید بیشترین حمایت را از آثار کودک انجام داد، چون کودکان امروز، آیندهسازان فردای این مملکت هستند. خوشبختانه حداقل در مجموعههای عموپورنگ کودک را جدی گرفتهایم و در این سالها واقعاً آنچه به خورد مخاطب کودک و نوجوان میدهیم، برای ما دغدغه بوده است. بهعنوان مثال ما در «محله گل و بلبل» خیلی مسائل را مدنظر قرار دادهایم تا برنامهای آموزنده برای کودکان و نوجوانان باشد. در این برنامه قناعت، همبستگی و هوای همداشتن را آموزش دادهایم. یا در «کلبه عمو پورنگ» درخت کهن، نماد اصالت است. در این برنامه، مهارتهای اجتماعی و حس نوعدوستی و وطنپرستی و بسیاری از مسائل آموزشی دیگر به نمایش درآمده است. بنابراین باید به برنامههای کودک و نوجوان توجه خاصی شود. من بهعنوان یک خدمتگزار از همه عزیزان خواهش میکنم که در این مسیر گام بگذارند و برنامههایی با محتوای خوب و مناسب برای مخاطب کودک نوجوان ساخته شود. از همه مسئولان و دستاندرکاران هم تقاضا دارم تا حمایت ویژهای از این حوزه داشته باشند و به سراغ چیزهای دیگر نروند.
شما از دهه 70شمسی درگیر برنامهسازی برای بچهها هستید. 3-2 دهه از شروع بهکار شما گذشته است و طبیعی است که شرایط هم عوض شده است. بهنظرتان برنامهسازی برای کودکان و نوجوانان در عصر ما، نسبت به دورهای که شروع به کار کردهاید، تغییراتی داشته یا نه؟
درگذشته ساخت برنامه برای بچهها آسانتر و روانتر بود، ولی امروز این کار بسیار سخت شده است. کودک امروز با کودک دهههای قبل بسیار متفاوت است.
این تفاوت را در چه چیزهایی میبینید؟
مطالبات بچههای این دوره نسبت به دورههای گذشته تفاوت دارد. نگاه کودک امروز با نگاه بچههای دهه قبل فرق میکند و ما با چرخهای مواجه شدهایم که شاید برای نسلهای قبل قابلفهم نباشد. هماکنون دنیایی از اطلاعات در اختیار بچهها قرار دارد که اگر بهروز نباشیم، آنها قطعاً ما را پس میزنند.
این گسترش اطلاعات در تقاضای کودک چه تغییراتی ایجاد کرده است؟
کودک امروز دیگر نمیپسندد که در مورد مسائل بهصورت سطحی با آنها صحبت شود. شاید در نگاه اول از اینکه با نسل باهوشی مواجه هستیم، باعث خوشحالیمان باشد اما با توجه به پیشرفت امکانات و بهویژه توسعه فضای مجازی و دسترسی بچهها به هرنوع اطلاعات، کارمان در مقابل آنها بسیار دشوارتر شده است. امروز بچهها خیلی زود به اطلاعات مختلف دسترسی پیدا میکنند و باید نگران باشیم که در آینده، میخواهیم چه خوراک فرهنگی و رسانهای به آنها بدهیم!
خب با این توضیحات، وظیفه هنرمندانی که برای بچهها برنامه و محصول میسازند چه میشود؟
در عصر ارتباطات و با وجود این همه امکانات، اگر کسی بتواند یک ساعت بچههای امروزی را پای گیرنده بنشاند، حضور او در تلویزیون غنیمت است و باید از این پتانسیل استفاده کرد و باید تمهیداتی اندیشیده شود که این پتانسیل به هدر نرود. همچنین باید ساخت برنامههایی موردتوجه قرار بگیرد که جزو موضوعات روز بهحساب میآیند. بهعنوان مثال همین فضای مجازی مسئلهای است که میتوان برنامههای تکنیکی فراوانی درباره آن ساخت. من فکر میکنم که برنامههای کودک و نوجوان باید با موضوعات و مسائل روز همگام باشد تا بتواند مخاطبان امروزی را با خود
همراه کند.
و اینکه این روزها دارید چه کار میکنید و آیا در تدارک ساختن برنامه خاصی هستید؟
کلبه عموپورنگ یک مجموعه سنگین 140قسمتی بود که انرژی زیادی از ما گرفت. به همین دلیل فعلاً در حال استراحت هستیم و برنامهای را در دست ساخت نداریم.
این استراحتکردن، شما را دچار کرختی در برنامهسازی نمیکند؟
نه، کار ما به این شکل است که بعد از هر سری فعالیت یک دوره استراحت میکنیم و بعد با همفکری سایر عوامل به نتیجه و جمعبندی میرسیم و مجدد کار جدیدی را شروع میکنیم. مهم این است که وقتی کار خودمان را دوباره شروع میکنیم، حال خوبی داشته باشیم و با آمادگی کامل ذهنی و جسمی پای کار بیاییم.
شما در ابتدای صحبتهای خودتان تأکید کردید که تلویزیون خانه شماست. آذرماه سال گذشته شایعه اخراج شما از صدا و سیما در فضای مجازی منتشر و حسابی دست بهدست شد. در این رابطه توضیح میهید که اصل ماجرا از چه قرار بود؟
متأسفانه شایعات همیشه وجود دارد. در پاسخ به این سؤال باید بگویم که خیر، بنده نهتنها اخراج یا ممنوعالتصویر نشدهام بلکه بارها از سوی صدا و سیما پیشنهاد کار هم دریافت کردم اما از آنجا که گروه عموپورنگ همواره بهدنبال ایدههای جدید و ساختاری متفاوت است ترجیح و تصمیم ما این بود که تا زمان رسیدن به یک ایده خوب و مناسب کار جدیدی را شروع نکنیم. افرادی که این شایعات را ترویج میکنند، باید بدانند که عموپورنگ برای بچهها است و به همین دلیل اجازه نمیدهد از او بهعنوان یک وسیله برای رسیدن به اهداف خودشان استفاده کنند. من به همه نظرات احترام میگذارم و از تمام کسانی که این شایعات را میسازند میخواهم که با شایعهپراکنیهای بیاساس و سراسر کذب و دروغ ذهن کودکان سرزمینمان را به بازی نگیرند و روحیه آنها را خراب نکنند تا مثلاً از این طریق به منافع شخصی خودشان برسند. من و گروهم تا جایی که بتوانیم و حضور داریم برای بچهها کار خواهیم کرد و امیدوارم که بتوانیم برنامههای بیشتر و با محتوای آموزنده و جذاب برای کودکان ایرانزمین تولید کنیم.