• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
دو شنبه 23 اسفند 1400
کد مطلب : 156463
+
-

گمنامی، ویژگی شهدای اطلاعات و عملیات است

گفت‌وگو با فاطمه تقی‌زاده، نویسنده کتاب «همیشه‌سرباز»

گزارش
گمنامی، ویژگی شهدای اطلاعات و عملیات است

علی‌الله سلیمی- روزنامه‌نگار

فاطمه تقی‌زاده، دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی دانشگاه صداوسیمای قم است و از چند سال قبل به‌ صورت مستمر در حوزه نویسندگی و داستان‌نویسی فعالیت می‌کند. ‌ تخصص او فعالیت در عرصه طنز مکتوب است. سفرنامه طنز اربعینی «جوادی کجایی؟» به قلم تقی‌زاده از سوی انتشارات شهید کاظمی منتشر شده و همچنین زندگی‌نامه طنز در حوزه مستندنگاری و تاریخ شفاهی، اثر تازه این نویسنده است که مراحل چاپ را از سوی انتشارات کتاب جمکران طی می‌کند. پیش از این هم سفرنامه «مادِرلند» او که روایت‌های داستانی از اربعین است در انتشارات کتاب جمکران به چاپ رسیده است. فارغ از طنز تقی‌زاده همچنین در حوزه تاریخ شفاهی، کتاب‌ «ملاباجی» را در حوزه‌ هنری استان قم نوشته که از سوی انتشارات سوره مهر منتشر خواهد شد. جدیدترین اثر فاطمه تقی‌زاده، کتاب «همیشه‌سرباز»، روایت زندگی شهید ابوالفضل رضائیان است که اخیراً از سوی انتشارات انجمن پیشکسوتان سپاس، چاپ و منتشر شده است. درباره کتاب «همیشه‌سرباز» با فاطمه تقی‌زاده گفت‌وگو کرده‌ایم.

ایده اولیه کتاب «همیشه‌سرباز» از کجا آمد و چطور شد که شما تصمیم گرفتید این کتاب را بنویسید؟
ایده اولیه نگارش کتاب «همیشه‌سرباز» را آقای جواد کامور بخشایش به من پیشنهاد کرد. تا قبل از این ماجرا ما هیچ آشنایی‌ای نسبت به هم نداشتیم. من در جشنواره بین‌المللی عبرات در بخش سفرنامه شرکت کرده و رتبه آورده بودم که آقای کامور بخشایش، یکی از داوران آن جشنواره بودند. بعد از اختتامیه، جلساتی در دفتر انجمن پیشکسوتان سپاس برگزار شد و نگارش این کتاب را به من پیشنهاد دادند.
 شناخت شما از شهید ابوالفضل رضائیان قبل از نوشتن کتاب چه میزان بود و فکر می‌کنید حین نوشتن کار چقدر توانستید به افکار و روحیات این شهید نزدیک شوید؟
قبل از نگارش کتاب هیچ آشنایی‌ای نسبت به این شهید بزرگوار نداشتم اما در طول دو سالی که مشغول نگارش کتاب بودم اطلاعات خوبی نسبت به شهید ابوالفضل رضائیان پیدا کردم که در هنگام نوشتن کتاب همیشه‌سرباز از آنها استفاده کردم.
شاخص‌ترین ویژگی‌های شخصیتی شهید رضائیان را در چه مواردی دیدید که شما را راغب کرد نوشتن زندگی‌نامه او را شروع کنید و به سرانجام برسانید؟
یکی از بارزترین ویژگی‌های ایشان و سایر شهدای اطلاعات و عملیات، مظلوم بودن و گمنامی ایشان است. این عزیزان به‌دلیل مسائل امنیتی و اطلاعاتی همیشه مهجور هستند. شاید زندگی آنها شبیه زندگی عادی سایر مردم باشد ولی اینکه خودشان و خانواده را راضی کرده‌اند که به‌ دور از هیاهو و در گمنامی خاصی زندگی کنند برایم جالب بود.
فکر می‌کنید مخاطب با مطالعه کتاب«همیشه‌سرباز» تا چه اندازه با سیره شهید رضائیان آشنا می‌شود؟
در این کتاب سعی شده است از تولد تا شهادت، به تمامی ابعاد زندگی شهید پرداخته شود. ماجراها و اتفاق‌های مهم و برهه‌های زمانی خاصی که شهید سپری کرده‌اند به‌صورت مستند داستانی ارئه شده است.
 پروسه تحقیق و پژوهش درباره زندگی و حماسه‎های شهید ابوالفضل رضائیان به چه شکلی بود و چقدر زمان برد؟
پروسه مصاحبه درباره زندگی شهید از سال90 شروع شده بود. انجمن پیشکسوتان سپاس یک تیم حرفه‌ای را گذاشته بود سر این کار. سال96 همه مصاحبه‌ها در اختیار من قرار گرفت. بعد از انجام پژوهش‌های مربوط به تاریخ وقایع، نگارش کتاب را شروع کردم. در اواسط کار، چند مصاحبه تکمیلی از خانواده محترم شهید انجام دادم و سال97 نگارش کتاب را به پایان رساندم.
خاطره‌ای از خانواده شهید ابوالفضل رضائیان دارید؟
بله. زمانی که نگارش کتاب تمام شد، من خدمت خانواده شهید رسیدم و آنجا متوجه شدم بعد از شهادت ایشان، به پاس خدمات و زحمات شهید رضائیان، یکی از بلوارهای کشور لبنان به نام جهادی این شهید عزیز نامگذاری شده است.
در کنار روایت زندگی شهید ابوالفضل رضائیان که قصه محوری و اصلی کتاب است و در گذشته روی داده، یک روایت موازی امروزی هم با محوریت زندگی رعنا و امیر، بیان می‌شود که به نوعی حس مشترکی را به خواننده منتقل می‌کند؛ چطور شد که تصمیم گرفتید این روایت دوم را هم به موازات روایت اول در کتاب بیاورید؟
سال96 که نگارش این کتاب به من پیشنهاد شد، اوج درگیری‌های داعش و جنگ سوریه بود. زمانی بود که بسیاری از روایت‌های دفاع‌مقدس داشت به‌صورت زنده تکرار می‌شد. دوست داشتم به یک روایت مشترک از دو نسل برسم؛ نسلی که عموما متولد دهه چهل و پنجاه بودند و جنگ تحمیلی را پشت سر گذاشتند، و دهه‌شصت و دهه‌هفتادی‌هایی که این‌بار نه در یک جنگ داخلی بلکه برای دفاع از مظلومان یک کشور دیگر داوطلب بودند و می‌خواستند مدافع حرم باشند. در نظر اول، این دو جنگ و این دو نسل، شباهت‌ها و نقطه اشتراک‌های بسیاری داشتند. اما زمانه، زمانه‌ سی سال پیش و ایام دفاع‌مقدس نبود و طبعاً بسیاری از بینش‌ها، دغدغه‌ها و اعتقادات به‌روز شده بودند. اینکه بشود با یک داستان فرعی و یک داستان مستند اصلی، این تفاوت‌ها و شباهت‌ها بررسی شوند و یک‌جورهایی در تاریخ ثبت شوند، تنها هدف من برای انتخاب این نوع نگارش بود.
 شما دو شیوه روایی متفاوت برای بیان دو روایت موازی کتاب به‌ کار گرفته‌اید که بیشتر در نثر و لحن خودنمایی می‌کند؛ آیا این انتخاب را فضای کار ایجاب می‌کرد و تعمدی بوده یا ناخودآگاه اتفاق افتاده است؟
بله؛ کاملا تعمدی بود؛ چون کتاب دو داستان را به‌صورت موازی روایت می‌کرد، نیاز بود که روایت‌ها متفاوت باشد تا هم مخاطب متوجه تغییر داستان‌ها بشود و هم داستان‌ها هرکدام هویت مجزا و مستقلی داشته باشند.
به‌نظر خودتان خوانندگان اصلی این کتاب چه قشری از جامعه هستند؟
علاوه بر مخاطبان عام و همیشگی دنیای کتاب، دو دسته هستند که دوست دارم کتاب را بخوانند. یک‌دسته آدم‌های شریفی هستند که ایام دفاع‌مقدس را با پوست و گوشت خود لمس کرده‌اند. فیلتر خاصی برایشان نمی‌گذارم. نمی‌گویم خانواده محترم شهدا، نمی‌گویم جانبازها و رزمنده‌های بزرگوار؛ می‌گویم همه آدم‌هایی که سال‌های جنگ تحمیلی در ایران بوده‌اند و درک کرده‌اند آن زمانه را. دسته دوم نسل جدیدی هستند که آن آدم‌ها را از خودشان دور می‌بینند. دوست دارم کتاب را بخوانند و ببینند که می‌شود در عین دور بودن، یک‌سری اشتراکات با آن‌ نسل پیدا کرد و با آنها مهربان‌تر و محترمانه‌تر برخورد کرد.
به‌عنوان یک نویسنده در عرصه ادبیات پایداری، جایگاه کتاب‌های زندگی‌نامه داستانی شهدا را چگونه می‌بینید؟
همه‌جای دنیا مستند داستانی یکی از قالب‌های جذاب ادبی است و مخاطبان پروپاقرص و دوآتشه‌ای دارد. از روزی که جنگ تمام شد و بحث نگارش روایت‌های داستانی مربوط به دفاع‌مقدس شروع شد، این کتاب‌ها بین مردم محبوب شدند. خیلی‌ها را می‌شناسیم که اصولا کتابخوان نیستند ولی کتاب‌های مربوط به ادبیات پایداری را مصرّانه و مشتاقانه پیگیری می‌کنند. هم‌اکنون این کتاب‌ها پرمخاطب هستند ولی باید آنقدر جذاب و دور از کلیشه و خوب تولید شوند تا همه کتابخوان‌ها، علاقه‌مند به خوانش این نوع روایت‌ها باشند.

این خبر را به اشتراک بگذارید