مینا جاویدی|خبرنگار:
2 سال پیش بود که ایران مهمان ویژه شصت و یکمین نمایشگاه کتاب صربستان (2016) شد و در آنجا اندکی از آثار و ظرفیتهای نشر خود را ارائه کرد. از طرفی، سالهاست که مرکز رایزنی فرهنگی ایران در صربستان تلاش میکند با برگزاری دورههای مختلف آموزش زبان فارسی، صربها را با این زبان آشنا کند و اتفاقاً شواهد نشان میدهد که در این کار موفق بوده و تعداد علاقهمندان به زبان فارسی آنقدر زیاد است که اگر برنامه شعرخوانی یا جلسات مختلف درباره ادبیات فارسی بگذارند، از آن استقبال زیادی میشود.
حالا صربستان مهمان ویژه سی و یکمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران است. کافی است به نیمطبقه دوم شبستان بروید و در میان تمام غرفهها بزرگترین غرفه را که از آن صربستان است پیدا کنید و کتابهایشان را ببینید. وضعیت غرفه و حتی میزان استقبال از آن، مثل سال گذشته که ایتالیا مهمان ویژه نمایشگاه کتاب بود، نیست. اما با وجود این، تلاش شده هم برنامههای مختلفی برای مهمانان صرب درنظر گرفته شود و هم ترجمه کتابها افزایش پیدا کند. چطور؟
مثلا در نخستین روز برپایی نمایشگاه کتاب، 2رمان با عنوان «پنجره روسی» اثر دراگان ولیکیچ با ترجمه بیتا ابراهیمی و «اطلسی به رنگ آسمان آبی» نوشته گوران پترویچ با ترجمه ساره ارضپیما و رامینه رضازاده رونمایی شدند. نکته مهم در ترجمه کتابها این است که نشر کتاب کوچه با پرداخت حق رایت این 2اثر، آنها را ترجمه و منتشر کرده است و این یعنی دقیقا مسئلهای که ما در ایران برای رعایت کپیرایت و خرید حق نشر به آن نیاز داریم. از طرفی، در این چند وقت اخیر، کتاب «مربای شیرین» از هوشنگ مرادی کرمانی نیز به صربی ترجمه شده و این هدف ما برای معرفی آثار فارسی به دیگر زبانهاست که افشین شحنهتبار، مدیر انتشارات شمع و مه برای این کار تلاشهای فراوانی کرده است.
همیشه وقتی کشوری مهمان ویژه نمایشگاه کتاب ما میشود، خواه ناخواه این سؤال در ذهنها طرح میشود که چه شباهتها و تفاوتهایی میان ما در حوزه کتاب و نشر وجود دارد؟
در کشور صربستان و حوزه بالکان بهطور متوسط سالانه حدود 7تا 8هزار جلد کتاب منتشر میشود، اما این آمار در ایران خیلی بیشتر است. مثلا در سال 95، مجموع کتابهای چاپی ناشران ایرانی (اعم از چاپ اول و تجدید چاپ) بیش از 88هزار عنوان بوده. البته حتما باید این نکته را درنظر گرفت که در صربستان از بین 700مؤسسه انتشاراتی حدود 300تا 400ناشر مشغول فعالیت هستند و در ایران این عدد به بیش از 12هزار ناشر میرسد؛ هرچند همه آنها بهطور فعال در طول سال کتاب منتشر نمیکنند. مهمترین ناشران صربستان عبارتند از لاگونا، وولکان، اسلوژبنی گلاسنیک، یورو بوک و مرکز کتاب کودک. مثلا انتشارات لاگونا در هر سال حدودا 350عنوان کتاب چاپ اول را بهدست قشر کتابخوان صربستان و اهالی مونتهنگرو، بوسنی، مقدونیه و کرواسی میرساند.
اما هدف از حضور صربستان در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران چیست؟ هم تعداد کتابهای ترجمهشده از صربی به فارسی کم است و هم تعداد کتابهای فارسی که به صربی ترجمه شده؛ بهویژه با وجود آن همه زبانآموز فارسی و تلاشهای افرادی مانند مرحوم محسن سلیمانی، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در صربستان که زمستان سال گذشته از دنیا رفت، همچنان آنها به کتابهای فارسی دسترسی ندارند. اگر هم از ادبیات ایران آثاری را خواندهاند، بیش از همه ادبیات کلاسیک بوده است و نه ادبیات معاصر. شاید یکی از بهروزترین آثار، کتاب «قصههای سبلان» نوشته محمدرضا بایرامی با ترجمه میلوش دلیچ و البته مجموعهای از 20داستان کوتاه از آقای سیدمهدی شجاعی با نام «آبی اما به رنگ ارغوان» باشد. ما هم از ادبیات صربستان کم میدانیم. آثاری که به فارسی ترجمه شدهاند، انگشت شمارند؛ «پلی بر رودخانه درینا» از ایووآندریچ با ترجمه رضا براهنی، مجموعه داستان «گاو حیوان تنهایی است» نوشته دیوید البحاری با ترجمه علی عبداللهی (از آلمانی به فارسی) و «درویش و مرگ» از محمد سلیموویچ. (البته بالاتر گفتیم که 2اثر جدید هم به تازگی ترجمه شده است.)
حالا که صربستان مهمان ویژه نمایشگاه کتاب تهران شده و اتفاقا ایران هم بارها و بارها در نمایشگاه کتاب بلگراد که از قدیمیترین رویدادهای فرهنگی جنوب شرقی آسیاست، شرکت کرده و پایتختهای هردو عنوان خواهرخواندگی گرفتهاند، باید منتظر ماند تا ثمر تمام این تلاشها را دید و یکی دو سال دیگر پرسید که تعداد کتابهای ترجمهشده چقدر افزایش یافته است؟ آیا شناخت کتابخوانهای 2کشور از ادبیات و شعر یکدیگر بیشتر شده است؟ و اصلا، آیا صربستان یکی از بازارهای مهم هدف ایران در زمینه ترجمه آثار فارسی و شناساندن آن به دیگر ملل و نزدیکی به رعایت قانون کپیرایت بوده است یا خیر؟
آشنایان غریبه
نگاهی به مهمانی ویژه برای صربها در نمایشگاه کتاب
در همینه زمینه :