• جمعه 11 آبان 1403
  • الْجُمْعَة 28 ربیع الثانی 1446
  • 2024 Nov 01
سه شنبه 18 اردیبهشت 1397
کد مطلب : 15238
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/5LBK
+
-

دنیای خیالی مردی که متهم به قتل است

جنایی
دنیای خیالی مردی که متهم به قتل است

مرد میانسال، سال‌ها بود که تصور می‌کرد همسایه‌اش، برای او توطئه می‌چیند و با اجیر کردن دوستانش مزاحم زندگی او و خانواده‌اش شده است، برای همین نقشه کشید تا جان او را بگیرد.

به گزارش همشهری، ساعت 13یکشنبه مامورکلانتری شهرزیبا با قاضی مرادی، بازپرس جنایی تهران تماس گرفت و گفت 2مرد میانسال در درگیری چاقو خورده‌اند که یکی از آنها جانش را از دست داده است. به‌دنبال این تماس، قاضی جنایی به همراه مأموران تجسس خود را به محل حادثه در بلوار تعاون رساندند. بررسی‌ها حکایت از این داشت که عامل جنایت با 2قبضه چاقو به سمت 2مرد همسایه‌ حمله‌ور شده و به آنها ضرباتی زده است، پس از آن از شاهدان خواسته تا با پلیس تماس بگیرند. همین کافی بود تا متهم دستگیر شود. او در بازجویی‌ها به قتل با انگیزه انتقام‌جویی اقرار کرد. ضمن اینکه جسد قربانی به پزشکی قانونی انتقال یافت و مرد مجروح برای درمان به بیمارستان منتقل شد.

متهم به قتل که مردی 48ساله است دیروز برای تحقیق به شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران منتقل و پس از بازجویی به پزشکی قانونی معرفی شد تا سلامت روانی وی تحت بررسی قرار بگیرد.

اعترافات عجیب

متهم در بازجویی‌ها اعترافات عجیبی را مطرح کرد و گفت مقتول و دوستانش از سال‌ها قبل مدام برایش مزاحمت ایجاد می‌کردند. او در گفت‌وگو با همشهری جزئیات جنایتی که مرتکب شده بود را بازگو کرد.

مقتول را می‌شناختی؟

او 56ساله و نظامی بازنشسته بود. از سوی دیگر با یکدیگر همسایه بودیم. من در طبقه دوم زندگی می‌کردم و او طبقه اول. ضمن اینکه مغازه‌ای کنار ساختمان ما وجود داشت که متعلق به وی بود. مقتول مزاحمت هایش را از سال 88شروع کرد که من هنوز هم دلیلش را نمی‌دانم.

چه مزاحمتی؟

خیلی زیاد است که من به چند نمونه اشاره می‌کنم! مثلا مغازه‌اش دو متر بود که مدام در حال تعمیر آنجا بود صرفا برای اینکه سرو صدا ایجاد شود و مرا اذیت کند. حتی بارها به پسرش تذکر دادم اما او مرا مورد تمسخر قرار داد و با لحن بدی با من صحبت کرد.یا نمونه دیگر این بود که هروقت ماشینم را مقابل در ساختمان پارک می‌کردم می‌دیدم تخریب شده است و مطمئنم کار مرد همسایه بود. حتی 2 یا 3بار ‌چند نفر با ایجاد تصادف ساختگی من را اذیت کردند و کتکم زدند که همه اینها زیر سر مرد همسایه (مقتول) بود. همه اینها به کنار. موضوع ناپدید شدن برادرم هم مرا بیشتر اذیت کرد. راستش برادرم سال 92از هلند به ایران آمد و در دام اعتیاد گرفتار شد. او یک روز به طرز عجیبی مفقود شد که همسایه‌اش به ما گفت پلیس دستگیرش کرده اما من مطمئنم کار مقتول بود که او را ربود و بعد تحویل پلیس داد.

از روز حادثه بگو ؟

همانطور که گفتم مزاحمت‌های مرد همسایه ادامه داشت تا اینکه آخرین بار 29فروردین‌ماه چند نفر در پارک به من حمله کردند و بی‌دلیل کتکم زدند. مطمئن شدم باز کار مرد همسایه است برای همین تصمیم گرفتم جانش را بگیرم. برای این کار دو چاقو خریدم و روز حادثه به سمت او و دوستش در خیابان حمله ور شدم و با چاقو ضرباتی به آنها زدم. بعد به مردم گفتم زنگ بزنند به پلیس تا دستگیرم کنند و به زندان بروم چون با انجام این کار به‌شدت عذاب وجدان گرفتم و حالا هم پشیمانم.

این خبر را به اشتراک بگذارید