ساز مخالف واشنگتن و تلآویو
گزارشهای رسانههای اسرائیلی نشاندهنده تشدید اختلافات آمریکا و رژیم صهیونیستی بر سر پرونده هستهای ایران و شهرکسازیهاست
سیاوش فلاحپور- روزنامهنگار
«اسرائیل و آمریکا در هیچ دورانی مانند اکنون به یکدیگر نزدیک و متعهد نبودهاند؛» این یکی از جملات مشهور بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر سابق رژیم صهیونیستی در تمجید از سیاستهای دولت دونالد ترامپ و عملکرد او در پروندههای مرتبط با منطقه خاورمیانه است. این همسویی و هماهنگی تا اندازهای بود که برخی رسانهها و تحلیلگران از تعیین سیاستهای کاخ سفید در تلآویو سخن میگفتند. اگرچه ائتلاف و منافع مشترک آمریکا با رژیم صهیونیستی ریشههایی بسیار عمیقتر از روابط ترامپ با نتانیاهو داشته، اما بهنظر میرسد دستکم میزان تأثیرگذاری اسرائیل بر سیاستهای منطقهای آمریکا، پس از شکست ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری این کشور کاهش یافته است. نشانههای این مناسبات جدید، بهتدریج طی یک سال گذشته در سطح گزارشهای رسانهای و یا حتی برخی مواضع سیاستمداران دو طرف نمایان شده است. یکی از تازهترین این مواضع، سخنان روز گذشته جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی دولت بایدن بود که برای سفری 2روزه عازم سرزمینهای اشغالی شده است. او با تأیید ضمنی عدماتفاق نظر طرفین در پرونده هستهای ایران گفت: واشنگتن و تلآویو باید به چشمانداز و استراتژی مشترکی درخصوص ایران دست یابند.
نخستوزیر اسرائیل پشت خط بایدن
شبکه 13تلویزیون رژیم صهیونیستی همزمان با سفر سالیوان به سرزمینهای اشغالی، گزارشی را منتشر کرد که نشان از تشدید اختلافات میان سران این رژیم و آمریکا بر سر پرونده هستهای ایران دارد. براساس این گزارش، درخواستهای نفتالی بنت، نخستوزیر رژیم صهیونیستی برای برقراری مکالمه تلفنی با جو بایدن بهمدت 3هفته بیپاسخ مانده است. اهمیت این رخداد زمانی بیشتر میشود که بدانیم موضوع مورد نظر بنت برای رایزنی تلفنی با بایدن، مذاکرات هستهای ایران در وین است. شبکه 13اسرائیل همچنین در گزارش خود به نقل از منابع آگاه مدعی شده نفتالی بنت در ابتدای ماه میلادی جاری، مکالمه تلفنی بسیار پر تنشی با آنتونی بلینکن، وزیر خارجه دولت بایدن داشته است. او در این مکالمه مسائلی را در ارتباط با پرونده هستهای ایران مطرح کرده، اما در مقابل با اصرار بلینکن درباره توقف شهرکسازیهای جدید رژیم صهیونیستی در شمال قدس روبهرو شده است. دولت جدید اسرائیل از ماه گذشته، برنامهای را برای ساخت بیش از 9هزار واحد مسکونی در منطقه قلندیا، در شمال شهر قدس به تصویب رسانده؛ برنامهای که نقض فاحش تمام قطعنامههای سازمان ملل بوده و اعتراض آمریکا و اتحادیه اروپا را بهدنبال داشته است.
به گزارش شبکه 13اسرائیل، اصرار بنت بر مواضع پیشین درخصوص پرونده ایران و عدمپاسخگویی درباره شهرکسازیها باعث شده بایدن درخواستهای او برای مکالمه تلفنی را رد کند. پیش از این، سفر نفتالی بنت به واشنگتن و ملاقات او با رئیسجمهور جدید آمریکا نیز از سوی رسانههای این کشور ناموفق توصیف شده بود. روزنامه واشنگتنپست در اینباره مینویسد: بهرغم پیشنهادهای نخستوزیر اسرائیل برای تداوم کمپین فشار حداکثری روشن است که دولت جدید آمریکا گزینه دیپلماسی را بهترین و کمهزینهترین راه برای پرونده هستهای میداند.
مأموریت سالیوان در تلآویو
سفر مشاور امنیت ملی بایدن به سرزمینهای اشغالی درحالیکه نشانههای تنش و عدمهماهنگی میان آمریکا و اسرائیل روزبهروز نمایانتر میشود، توجه بسیاری از رسانهها را به خود جلب کرده است. به نوشته روزنامه العربی الجدید، جیک سالیوان در این سفر 2ماموریت عمده را دنبال میکند؛ تلاش برای کاهش اختلافات در پرونده هستهای ایران و پیگیری مسئله شهرکسازیها. سالیوان در تلاشی هدفمند از ابتدای این سفر چندین بار بر همپیمانی تاریخی آمریکا- اسرائیل و تعهد واشنگتن به حفظ امنیت رژیم صهیونیستی در مقابل تهدیدهای منطقهای ایران تأکید کرد. اما سخنان روز گذشته او مبنی بر «ضرورت دستیابی به استراتژی مشترک» درباره ایران نشان داد واشنگتن و تلآویو همچنان با موضع کاملا یکسان و یکپارچه در پرونده ایران فاصله دارند. از سوی دیگر سالیوان با حضور در سرزمینهای اشغالی، رسما نسبت به پیشروی مذاکرات منطقهای میان ایران با کشورهایی نظیر امارات و عربستان ابراز خوشبینی کرد؛ مذاکراتی که نگرانی رهبران رژیم صهیونیستی را برانگیخته است. او همچنین به صراحت از تدوین برنامههای جدید شهرکسازی توسط دولت بنت انتقاد کرده و آن را مانعی بر سر راه مذاکرات صلح فلسطین توصیف کرد. تمام اینها در حالی است که دولت بایدن از سال گذشته، اجرای طرح موسوم به معامله قرن را عملا به حالت تعلیق درآورده است.
اهداف واحد و استراتژیهای متفاوت
حسن نافعه، استاد علوم سیاسی دانشگاه قاهره اخیرا در مقالهای به بررسی مواضع آمریکا و رژیم صهیونیستی در قبال ایران و پرونده هستهای پرداخته است. به نوشته نافعه، اگرچه واشنگتن و تلآویو هر دو هدف واحدی برای مهار ایران و تضعیف این کشور دارند، اما در مسیر خود برای تحقق این هدف دچار اختلاف هستند. درحالیکه اسرائیل، ایران را تهدیدی وجودی برای خود میداند که هرگونه تعامل یا توافق موقت با آن هزینهساز است، اما آمریکا از منظر سیاستها و منافع جهانی خود به ایران نگاه میکند؛ ازجمله این منافع میتوان به کاهش تنش در منطقه خاورمیانه برای تمرکز آمریکا بر شرق آسیا و مقابله با چین اشاره کرد. بنابراین و برخلاف پیش فرضهای اولیه، نهتنها امکان تفاوت استراتژی میان آمریکا و اسرائیل در پرونده ایران وجود دارد بلکه حتی ممکن است این تفاوتها به مرز تعارض و تناقض با یکدیگر نیز برسند.