دست پر ایران در مذاکرات وین
حسن نافعه- استاد علوم سیاسی دانشگاه قاهره
ایران بهتازگی موافقت خود با ازسرگیری مذاکرات برای احیای توافق هستهای را اعلام کرده است. آیا این موافقت را میتوان به معنای هموارشدن مسیر برای بازگشت آمریکا به توافق هستهای، پس از خروج یکجانبه ترامپ از آن در سال2018 دانست؟ هنوز برای یافتن پاسخ این سؤال، با توجه به تاکتیکهای پیچیده مذاکراتی که از سوی ایران و آمریکا بهکار میرود زود است. میدانیم که ایران طی ماههای گذشته دست به اقداماتی زده که منجر به بهبود موقعیت مذاکراتی این کشور در وین شده؛ بهگونهای که اکنون بیش از قبل امکان طرح شروط مورد نظر خود برای ازسرگیری مذاکرات را در اختیار دارد. ازجمله مهمترین اقدامات ایران در این زمینه توقف همکاری با معاهده انپیتی براساس قانون مجلس این کشور و همچنین غنیسازی اورانیوم با نسبتهایی فراتر از آنچه در متن توافق هستهای ذکر شده، بوده است.
در اینجا میتوان بهخوبی هوش و ذکاوت مذاکراتی نزد طرف ایرانی را ملاحظه کرد؛ این کشور پس از خروج یکجانبه دولت ترامپ، از توافق خارج نشده و با توجه به حضور سایر کشورها اعلام کرد همچنان در این توافق باقی میماند. البته این به معنای انفعال نبود. تهران اگرچه در توافق ماند، اما تلاش کرد به دیگران ثابت کند هنوز کارتهایی برای بازی و فشار بر طرف مقابل در اختیار دارد؛ ازجمله معاهده انپیتی که تعهد به آن، شرط اجرای توافق هستهای نبوده و صرفا نشانهای مبنی بر حسن نیت ایران بهحساب میآمد.
دولت ایران بر این اساس کاهش همکاری با معاهده انپیتی را براساس قانون مجلس آغاز کرده و فشار روانی-رسانهای سنگینی را بر آمریکا تحمیل کرد. تهران حتی در اوج این فشارها از انعقاد توافقی کوتاهمدت با آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای بازماندن پنجره تعامل اجتناب نکرد. از سوی دیگر ایران در واکنش به حملات خرابکارانه مکرر رژیم صهیونیستی علیه تاسیسات هستهای خود تصمیم گرفت فرایند غنیسازی اورانیوم را بهترتیب به 20 و سپس 60درصد افزایش دهد. این تصمیم با تأکید ویژه ایران بهطور شفاف در سطح رسانهها اعلام شد تا طرف مقابل نتواند آن را بهعنوان نشانهای از تحرکات هستهای محرمانه در داخل این کشور معرفی کند.
به این ترتیب میتوان گفت ایران هماکنون با دستی پر برای آغاز هفتمین دور از مذاکرات هستهای عازم وین میشود. اما آیا با وجود این میتوان احتمال دستیابی به توافق را نزدیک دانست؟ پاسخ همچنان منفی است، چراکه مواضع تهران و واشنگتن هنوز بر سر جزئیات متعددی از پرونده هستهای در مقابل تحریمها، فاصله قابل توجهی با یکدیگر دارد. یکی از مهمترین اختلافات به تقدم و تاخر اقدامات طرفین برای احیای توافق برمیگردد. برای مثال ایران اصرار دارد تمامی تحریمهای وضعشده علیه این کشور، پیش از هرگونه عقبنشینی در برنامه هستهای رفع شود. از سوی دیگر نمیتوان بهسادگی از تأکید ویژه ایران بر دریافت ضمانت از طرف آمریکایی برای عدمتکرار سناریوی سال2018 و خروج مجدد از توافق چشم پوشید.
حال سؤال این است که تهران بر چه اساس، با چنین اعتمادبهنفسی به طرف آمریکایی فشار آورده و حاضر نیست هیچگونه تعدیلی در مواضع خود، برای دستیابی به توافقی جدید اعمال کند؟ بهنظر میرسد ایران یقین دارد که آمریکا قادر نیست از گزینه نظامی استفاده کند و وارد جنگی گسترده با این کشور شود. این گزینه، بهرغم تمام تلاشهای اسرائیل برای ترغیب آمریکا، با توجه به هزینههای سنگین آن برای اقتصاد و امنیت جهانی، منتفی بهنظر میآید. البته با وجود این، نفتالی بنت برای آنکه اصرار دارد مواضع خود در قبال ایران و پرونده هستهای را محکمتر از دولت نتانیاهو نشان دهد همچنان به اقدامات ایذایی ادامه میدهد؛ اقداماتی که نمونههای آن را میتوان تحت عناوین جنگ کشتیها یا نبرد سایبری دستهبندی کرد.
در عین حال فشارهای تلآویو بر دولت بایدن از کانالهای مختلف برای جلوگیری از هرگونه تعامل با ایران نیز بهطور جدی در جریان است. با این حال اقدامات دولت بنت تاکنون نتیجهای فراتر از اطمینانبخشیهای لفظی مقامات آمریکایی بهدنبال نداشته است. برای مثال مواضع اخیر آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا درباره ایران را میتوان ازجمله نتایج این سیاستها بهشمار آورد. او در جریان سفر به تلآویو و در کنفرانس خبری مشترک با همتای اسرائیلی خود گفت: تمامی گزینهها برای تقابل با ایران همچنان روی میز قرار دارد اما ترجیح ما در مرحله کنونی بر استفاده از گزینه دیپلماسی است.
بهعبارت دیگر، آمریکا با وجود فشارهای بیوقفه از سوی متحدان خود، نهتنها تمایلی به استفاده از گزینههای نظامی علیه ایران نشان نمیدهد بلکه حتی بهدنبال پایان سیاست فشار حداکثری دوران ترامپ نیز هست؛ امری که نشان میدهد فضای مانور این کشور مقابل ایران برای حل یکی از حساسترین پروندههای منطقه خاورمیانه به شدت محدود شده است.
بنابراین آمریکا در نهایت راهی جز بازگشت کامل به توافق هستهای سال2015 و لغو واقعی تحریمهای ایران پیش روی خود ندارد. در این زمینه باید بهخاطر داشت زمان به سود ایران است، چراکه این کشور هر روز در زمینه توسعه صنایع هستهای خود یک گام دیگر برمی دارد. براساس آنچه گذشت میتوان گفت سرنوشت توافق هستهای و تمامی پروندههای وابسته به آن، در گرو پاسخ به این سؤال است؛ آمریکا چه زمانی آمادگی لازم را دارد که شروط ایران را پذیرفته و از بحرانی که با دستان خود ساخته، خارج شود؟
منبع: العربی الجدید