• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
یکشنبه 16 آبان 1400
کد مطلب : 144865
+
-

از این ساده‌تر نمی‌شد

کامبیز درمبخش درگذشت

از این ساده‌تر نمی‌شد

با چند خط و نقطه ساده می‌توانست هر موقعیتی را شکل دهد و هر مضمون و مفهومی را بیافریند. کامبیز درمبخش، کارتونیست، طراح و گرافیست برجسته، روز گذشته در اثر ابتلا به کرونا در 79سالگی قلمش را برای همیشه بر زمین گذاشت. درمبخش متولد 8خرداد۱۳۲۱ در شیراز بود. البته فقط یک سال بیشتر در شهر شعر و ادب نبود، بعد آن خانواده‌اش به تهران آمدند و او در تهران بالید و قد کشید. هنر در خانواده‌شان مُسری و موروثی بود. پدرش، سروان محمد درمبخش، نظامی‌ای بود که در بهار1332 فیلم «میهن‌پرست» از او اکران شد و کامبیز هم در این فیلم بازی کرد. فیلم نفروخت و در گیشه شکست خورد. محمد درمبخش بعد از این شکست مدتی در دوبله فعالیت کرد تا اینکه در سال 1338فیلم ‌«آقای شانس» را به امید جبران شکست فیلم اولش ساخت که این فیلم هم فروشی نکرد. برادر کامبیز، کیومرث درمبخش، هم مستندسازی درجه اول بود که 12فروردین سال پیش درگذشت. کامبیز از کودکی دل به قلم و کاغذ باخت و در لابه‌لای خط‌هایی که می‌کشید دنیای دیگری را ورای دنیای واقعی خلق کرد. تحصیلات متوسطه‌اش را در هنرستان هنرهای زیبای تهران گذراند. البته پیش از ورود به دبیرستان برای مطبوعات شروع به نوشتن کرد. کم‌کم در کنار دست جعفر تجارتچی، کاریکاتوریست مشهور روزنامه «توفیق»، با هنر کاریکاتور آشنا شد و اصول کار را آموخت. با مطالعه مجلات خارجی فکر و اندیشه‌اش درباره کاریکاتور وسعت گرفت و سعی کرد ایده‌های مختلفی را به روی کاغذ آورد. در جوانی که سر پر‌شوری داشت، جلای وطن کرد و به آلمان رفت و بالاخره توانست مدیران مجلات خارجی را متقاعد کند که طرح هایش آنچنان جهانگیر و فراوطنی است که آثارش را بخرند و چاپ کنند. جوایز جهانی متعدد در کارنامه درمبخش سبب شده تا او را به‌عنوان بزرگ‌ترین و برجسته‌ترین کارتونیست ایرانی بشناسند. او بیش از ۵۰نمایشگاه مستقل داخلی و برون‌مرزی برگزار کرد و تعداد نمایشگاه‌های جمعی داخلی و خارجی‌اش بیش از 100مورد بود. او در طول دوران کاری‌اش با نشریات مختلف همکاری کرد و نشریه «همشهری داستان» برای مدت‌ها در هر شماره طرحی از او را چاپ می‌کرد. کامبیز درمبخش 15آبان1400، در روزی بارانی که بغض آسمان دو سه روزی بود ترکیده بود، چشم بر جهانی بست که به دقت در آن می‌نگریست و در نهایت ظرافت و استادی آن را در طرح‌هایش بازآفرینی می‌کرد.

عاشق‌ترین کاریکاتوریست دنیا
جواد علیزاده، کاریکاتوریست

کامبیز درمبخش، بهترین و تأثیرگذارترین و حتی عاشق‌ترین کاریکاتوریست ایرانی بود. آشنایی من با درمبخش به سال1350 برمی‌گردد. کاریکاتوریستی بود که همیشه عاشقانه کار می‌کرد و نگاه ژورنالیستی مرحوم درمبخش بسیار حرفه‌ای بود؛ نگاهی جهانی بود و سوژه‌هایش وجه فرا ملی و بین‌المللی داشت. همیشه و در همه لحظات زندگی اش، سرشار از زندگی بود. در همه دوران الهام‌بخش بود. حرفه‌اش را دوست داشت و به‌طور مستمر کار می‌کرد. نسبت به مسائل روز ایران و اتفاقات دنیا کنشگر بود. طنز خاصی در کلامش بود. فقدان درمبخش یک غم بزرگی است و مرگ به درمبخش نمی‌آورد. در روزهایی که کرونا بود ارتباط‌مان را به شکل مجازی حفظ می کردیم؛ در همین دوران کرونا، وقتی از مرگ صحبت می‌کردیم به طنز می‌گفت: ما هر اندازه هم رعایت کنیم، اگر مرگ به ‌سراغ کسی بخواهد بیاید، می‌آید. معتقدم حضور هنرمندی چون مرحوم درمبخش در تاریخ کاریکاتور ایران تکرار نمی‌شود.

صحبت از آینده سخت است
فهیمه پناه‌‌آذر-روزنامه‌نگار
برای ویژه‌نامه نوروز 1400، گفت‌وگویی با کامبیز درمبخش داشتیم؛ گفت‌وگویی 3 ساعته که این هنرمند کاریکاتوریست در آن  از کودکی خود گفت و خاطرات تلخ و شیرینی که داشت. درمبخش نخستین هنرمندی بود که گفت‌وگویش را گرفتیم اما به‌خاطر وسواس زیادی که داشت، آخرین هنرمندی بود که گفت‌وگویش را خواند و اجازه انتشار را به ما داد. درمبخش در گفت‌وگویش از آغاز 1400چنین می‌گوید: «در مورد آینده ایران صحبت کردن در شرایط فعلی بسیار دشوار است چون هنوز بسیاری از مسائل سیاسی در ایران حل نشده مانده است و سیاست، جزئی از زندگی مردم ایران است. به نظر من باید در تمام جهان مدیریت درستی صورت بگیرد و مدیران درستکار روی صحنه بیایند تا همه مردم بتوانند در شرایط برابر زندگی کنند.
درمبخش همیشه طنز شیرینی در صحبت‌هایش داشت. وی در بخشی از گفت‌وگویش از خاطرات کودکی‌اش در خیابان چراغ برق گفت و اینکه آن زمان ساخت‌و‌سازی‌ نبود و از همان خیابان می‌شد کوه‌های زیبای البرز را دید.
این هنرمند در بخشی از خاطراتش عنوان کرد: «یکی از مهم‌ترین وقایعی که به چشم خودم دیدم اجتماعات و میتینگ‌های حزب توده و پیشه‌وری بود. خانه ما نزدیک محلی بود که میتینگ‌های سیاسی آنجا برگزار می‌شد. حتی اگر از خانه بیرون نمی‌رفتیم، می‌توانستیم صدای شرکت‌کنندگان در این گردهمایی‌ها را بشنویم. من وقایع30تیرسال 1331را با چشمانم ندیدم. چون تیراندازی بود و ما از خانه بیرون نیامدیم اما صدای تیراندازی، فضای خانه ما را پر کرده بود. شب وقتی سر و صدا خوابید و به پشت‌بام رفتیم دیدیم تعدادی از آجرهای پشت‌بام بر اثر اصابت گلوله سوراخ شده و چند آجر هم روی زمین افتاده است. یکی دیگر از خاطراتم در آن روزگار به لکه خونی روی دیوار روبه‌روی مدرسه‌مان برمی‌گردد. روی دیوار روبه‌روی مدرسه ما لکه خون بزرگی پاشیده شده بود و زیر این لکه خون با رنگ قرمز نوشته شده بود «از جان خود گذشتم با خون خود نوشتم یا مرگ یا مصدق». مردم می‌گفتند این خط محمد مسعود است که با خون و دست خودش روی دیوار نوشته است. محمد مسعود، سردبیر مجله «مرد امروز» بود که سال 1326 ترور شد. من در دوران مدرسه هر روز از مقابل این لکه خون و نوشته رد می‌شدم.»
مرحوم درمبخش در جایی از گفت‌وگویش در پاسخ به این سؤال که یکی از بیماری‌هایی که در قرن اخیر بشر با آن روبه‌رو شد، کروناست، آیا فکر نمی‌کنید ویروس کووید-19یک ویروس سیاسی برای تغییر در سبک زندگی مردم جهان و کنترل جمعیت باشد؟ توضیح داده است: «نه. من اصلا اینگونه فکر نمی‌کنم. اگر به تاریخ پزشکی نگاه کنید متوجه می‌شوید که در گذشته بیماری‌های واگیردار دیگری بوده‌اند که موجب مرگ‌ومیر مردم جهان شده‌اند و کرونا هم یکی از بیماری‌هایی است که این روزها با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم. اما با پیشرفت تکنولوژی انتظار می‌رفت زودتر این بیماری درمان شود.»
درمبخش نگاهی به قرن اخیر داشته، قرنی که در آن زندگی کرده و درباره‌اش گفته است:«نگاه من نسبت به قرن اخیر بسیار خوب است و با اینکه در این قرن فجایع مختلفی رخ داده است اما شاهد وقایع خوبی هم بوده‌ایم و اصولا در این قرن شاهد پیشرفت‌های متنوع و متعددی در زندگی انسان ایرانی بوده‌ایم. یکی از مهم‌ترین پیشرفت‌های بشر در این قرن تولد رسانه‌های دیجیتال است که زندگی ساکنان کره خاکی را تغییر داد. در واقع با تولد رسانه‌های دیجیتال تک‌تک ما شهروند جهان شده‌ایم و امروزه با یک تلفن همراه می‌توانیم به جای‌جای جهان سفر کنیم و در جریان وقایع و اتفاقات دنیا باشیم. من با همین تلفن همراه می‌توانم آثار هنرمندان جهان را لحظه به لحظه دنبال کنم و در جریان به روزترین تحولات هنری جهان باشم. تا پیش از ظهور این رسانه‌ها زمانی که من کاریکاتور را شروع کردم باید مدت‌ها منتظر می‌ماندیم تا مجله‌ای خارجی به دستمان برسد. اصلا کتابی درباره کاریکاتور نداشتیم. اما امروز اینترنت همه کارها را راحت کرده است و به‌راحتی می‌توان به اطلاعات دسترسی پیدا کرد. به‌نظر من تازه شروع ماجراست و لحظه به لحظه شاهد تحولاتی در جهان هستیم که به‌واسطه رسانه‌های دیجیتال رقم می‌خورد. در قرنی که در حال پشت‌سر گذاشتن آن هستیم در جهان شاهد جنگ‌های بزرگ و متعددی بوده‌ایم و همچنان ادامه دارد و تعادلی میان فقیر و غنی در جهان به‌وجود نیامده است. همچنان عده زیادی از مردم جهان مورد ظلم قرار می‌گیرند. در چنین شرایطی رسانه‌های دیجیتال کمک کرده‌اند تا میان مردم جهان همبستگی به‌وجود آید و این موضوع بسیار ارزشمند است.»

عاشورا نام یک فیلم است 

از سریال شهید باکری یک نسخه سینمایی برای نمایش در جشنواره تدوین می‌شود.  به‌گزارش همشهری، ابوالفضل صفری، تهیه‌کننده سریال «عاشورا» روز گذشته در صفحه شخصی‌اش از ادامه تصویربرداری سریال «عاشورا» خبر داد. تصویربرداری سریال «عاشورا» به کارگردانی هادی حجازی‌فر به‌رغم تمام مشکلات و پیچیدگی‌های تولید ادامه دارد و گروه تولید قصد دارد یک نسخه سینمایی از این مجموعه را به جشنواره فیلم فجر برساند. تهیه‌کننده «عاشورا» درباره زمان پایان تصویربرداری سریال نیز گفت: احتمالاً حدود یک‌ماه تا ۴۵ روز دیگر تصویربرداری سریال به پایان می‌رسد. سریال عاشورا در5 قسمت به زندگی شهید مهدی باکری می‌پردازد.

نامه‌ای از ابراهیم حاتمی‌کیا

ابراهیم حاتمی‌کیا به بهانه اکران مستند«بانوی قدس ایران» یادداشت کوتاهی نوشته است.
نسل من در پرتو جذبه امام‌خمینی چنان ذوب شده که هنوز بعد از 3دهه توان خارج شدن از سیطره این جذبه را ندارد، اما اکنون به مدد هنرمندانه آقا مصطفی رزاق‌کریمی قادریم گوشه‌ای از سایه‌های این خورشید را بهتر و عمیق‌تر ببینیم. فیلم مستند «بانوی قدس ایران» اثری است اثرگذار که از یاد نمی‌رود؛ فیلمی که با یک‌بار دیدن در وجودت جاری می‌شود و بارها روحت آن‌را بازخوانی می‌کند. من در مقابل قدرت و حوصله و دستخط آقا مصطفی رزاق‌کریمی سر تعظیم فرود می‌آورم. او هنرمندی کمال‌گراست که در شکار و هدایت لحظه‌ها، تابلویی جدید از امام خمینی در قاب روحمان زنده می‌کند.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید