• پنج شنبه 6 دی 1403
  • الْخَمِيس 24 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 26
دو شنبه 10 آبان 1400
کد مطلب : 144314
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/zpOzr
+
-

گفت‌وگو با محمود آموزگار نایب‌رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران

یارانه‌نشر باید‌حذف‌شود

15هزار ناشر حتی یک کتاب هم منتشر نمی‌کنند

یارانه‌نشر باید‌حذف‌شود

سعیده مرادی- خبرنگار

در اوضاعی که بسیاری از ناشران و فعالان عرصه نشر و کتاب از لزوم کمک و حمایت دولتی می‌گویند و روی پرداخت یارانه تأکید دارند، محمود آموزگار، نایب‌رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران نظر و دیدگاهی کاملاً متفاوت به این مقوله دارد؛ نگاه و استدلالی که به جای راه‌حل‌های مقطعی و زودگذر، شاید به‌خودکفایی و توانمند شدن صنعت نشر و کتاب منجر شود. البته آموزگار با قطع یکباره و ناگهانی کمک و یارانه‌های دولتی مخالف است و تأکید دارد که باید آرام و حساب شده در این مسیر گام برداشت.

بسیاری از ناشران معتقدند که صنعت نشر کشور برای رهایی از اوضاع بد اقتصادی که در آن گرفتار شده نیاز مبرم به کمک و دریافت حمایت‌های دولتی در قالب یارانه دارد. شما اختصاص یارانه به صنعت نشر را چگونه ارزیابی می‌کنید و یارانه چقدر می‌تواند در رفع مشکلات این حوزه تأثیر‌گذار باشد؟
تجربه نشان داده است که رفع و رجوع اساسی مشکلات مالی با تزریق پول از بالا حل نخواهد شد، بلکه باید مشکلات اقتصادی ریشه‌ای حل شود و زیرساخت‌ها به‌درستی توسعه پیدا کند. همچنین باید زمینه را برای فعالیت حرفه‌ای دست‌اندرکاران این حوزه فراهم و با برطرف کردن موانع، مسیر حرکت صنعت نشر را هموار کرد. این رویکرد به رونق اقتصادی این صنعت منجر خواهد شد. درواقع به‌طورکلی لازم است تا با سیاستگذاری‌ها و فعالیت‌هایی در زمینه رونق اقتصادی، ترویج کتابخوانی و افزایش سرانه مطالعه مشکلات صنعت نشر برطرف شود. به اعتقاد من، یکی از آسیب‌های تزریق یارانه به صنعت نشر، شکل‌گیری خیل عظیم دارندگان پروانه نشر بوده است. از بین حدود 20هزار دارنده پروانه نشر، تقریبا 5هزار انتشاراتی در سال حداقل یک عنوان کتاب منتشر می‌کنند، اما 15هزار ناشر، حتی یک عنوان کتاب هم در سال منتشر نمی‌کنند، ولی در ادوار گذشته، هیچ اقدامی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای ساقط شدن اعتبار این پروانه‌ها انجام نشده است.
فکر می‌کنم وجود این تعداد ناشر بسیار مصیبت‌زاست؛ چراکه همه امتیاز‌های پیدا و پنهان پروانه نشر را برای دارندگان آنها ایجاد می‌کند. به‌عنوان مثال اینکه در ملک مسکونی اجازه فعالیت نشر داشته باشند؛ به‌خصوص اینکه آیین‌نامه اجرایی بند«ج» ماده 92قانون 5 ساله ششم توسعه نیز تدوین و تصویب شده و شهرداری‌ها و دولت اوضاع را برای ذی‌نفعان شامل ناشران، کتابفروشان و مطبوعات فراهم کرده‌اند. اگر معیار فقط داشتن پروانه نشر باشد، 20هزار ناشر می‌توانند از این امکان استفاده کنند. بهره‌مندی از این فرصت برای همه دارندگان پروانه نشر به‌معنای در تنگنا قرار گرفتن آن عده‌ای است که واقعاً در حال تولید کتاب هستند؛ چراکه بار مالی بیشتری به دولت وارد می‌شود و شاید دولت در مقطعی، به‌طور کلی دیگر از صرف منابع به این شکل خسته شود.
در مجموع تاکنون بحث اختصاص یارانه به صنعت نشر موفقیت‌آمیز بوده و دولت توانسته به اهداف مدنظرش در این حوزه دست یابد؟
با نگاهی به اوضاع و احوال کنونی صنعت نشر به‌خوبی متوجه خواهیم شد که طرح اختصاص یارانه یک طرح کاملاً شکست‌خورده است. اگر معیار‌ را فقط پول‌های پرداختی بدانیم، نتیجه‌ای جز این نخواهد داشت که مسئولان دولتی همواره اقدامات خود را با آمارهای کمی توجیه کنند. به‌عنوان مثال چند نفر از نمایشگاه کتاب تهران کتاب خریده‌اند یا میزان خرید دانشگاه‌ها که همه خرید‌هایشان را به نمایشگاه موکول می‌کردند، چقدر بوده است. در مجموع این نوع یارانه‌ها به مثابه ماده مخدر عمل می‌کند و باید آن‌ را حذف کنیم.
این روزها بسیاری از ناشران به لحاظ اقتصادی وضعیت مناسبی ندارند و برای اینکه بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند به یارانه وابستگی کامل دارند. در چنین اوضاعی به‌نظر شما حذف یارانه باید به مرور و در مراحل مختلف صورت بگیرد یا یکباره باشد؟
قطع یکباره یارانه صنعت نشر می‌تواند آسیب‌زا باشد. برای قطع وابستگی‌های حوزه صنعت نشر به یارانه‌ها، ریل‌گذاری باید آرام‌آرام به سمت تقویت زیر‌ساخت‌های حوزه نشر ازجمله افزایش کتابخانه‌های عمومی، افزایش شمارگان کتاب یا حمایت از کتابفروشی‌ها باشد.
در چنین وضعیتی اگر یارانه‌ها حذف شود، دولت برای تحول در صنعت نشر چگونه می‌تواند کمک‌رسان صنعت نشر باشد و این یارانه‌ها باید در کجا سرمایه‌گذاری شود؟
اینکه یارانه‌ها به‌طور مستقیم به ناشران داده شود درست نیست و بی‌عدالتی‌هایی را به همراه دارد و همه فعالان این حوزه نمی‌توانند از این یارانه‌ها بهره‌مند شوند. به اعتقاد من، این یارانه‌ها باید در توسعه زیرساخت‌ها سرمایه‌گذاری شود؛ به‌عنوان مثال باید کتابخانه در مناطق مختلف به‌ویژه در مناطق محروم ایجاد شود که این نمونه‌ای از توسعه زیرساخت‌هاست.
 با ایجاد کتابخانه افراد بیشتری به کتاب دسترسی خواهند داشت؛ بنابراین طبق قانون‌بند «ج» ماده 92قانون 5‌ ساله ششم توسعه، یارانه زیرساختی را امری بسیار مؤثر و مهم می‌دانم. این قانون به دولت و شهرداری‌ها در سراسر کشور تکلیف می‌کند که وضعیتی را برای فعالیت حرفه‌ای و فرهنگی 3گروه ناشران، کتابفروشان و مطبوعات در مکان مسکونی فراهم کنند، به این‌ترتیب می‌شود در مناطق مختلف کشور به‌ویژه مناطق محروم با سرمایه‌گذاری بسیار اندکی درمقایسه با خرید یا اجاره مغازه کتابفروشی تأسیس کرد. همچنین اگر کتابفروشی‌ها بتوانند در طبقه سوم یک ساختمان با کاربری عمومی فعالیت کنند، قاعدتاً هزینه‌های کمتری به کتابفروش تحمیل می‌شود؛ به‌ویژه اینکه درآمد کتابفروشی‌ها بسیار اندک است و می‌دانیم که آنها با مسائل و مشکلات دیگری نیز مواجه هستند. رفع برخی از این مشکلات به تلاش خودشان برای تجهیز و استفاده از فناوری‌های نوین مربوط می‌شود.
در حوزه صنفی نیز باید فرایند عرضه کتاب درست و صحیح باشد؛ یعنی کتاب‌هایی که در مسیر قانونی تولید شده‌اند، براساس قوانین حمایت شوند. درباره یارانه کاغذ هم معتقدم باید در سیاست اقتصادی نشر به نقطه تعادلی برسیم؛ به‌عبارت دیگر ناشر از مجموعه درآمد‌هایی که از محل انتشار و فروش آثارش کسب می‌کند بتواند از عهده‌ هزینه‌های خود اعم از خرید کاغذ و سایر ملزومات بربیاید.
می‌دانیم یارانه برای کاهش ناتوانی بخشی از جامعه است، اما جامعه نشر از ابتدا ناتوان نبوده؛ بنابراین باید موقعیتی را فراهم کنیم تا این صنعت، دوباره توانمند شود و روی پای خودش بایستد و بتواند تمام ملزومات تولید کتاب را خودش تهیه و خریداری کند.

این خبر را به اشتراک بگذارید