شما را به مقدسات قسم...
فاطمه عباسی
تصور کنید آخرین روزهای اسفند است، شما کارمند بانک هستید و از صبح تا عصر شلوغترین روزهای کاریتان را میگذرانید یا مثلا کارمند اداره مالیات هستید و تیرماه از راه رسیده و آخرین مهلت پرداخت مالیاتهاست و شما ماندهاید و یک دنیا کار که ظرف چند روز باید انجام شود. اصلا بیایید تصور کنید جزو نیروهای مسلح هستید و 2هفته مانور سخت دارید. بله، حتی تصور کردنش هم آدم را خسته میکند. اما کادر درمان نزدیک به 2سال است که در نبرد با کرونا، هر روز علاوه بر یک دنیا کاری که باید انجام بدهند، سختیهای زیادی را هم تحمل کردهاند. مرگ آدمهای زیادی را دیدهاند و البته، هفتهها از دیدن خانوادههایشان محروم بودهاند. ما چه کار کردیم؟ ما مهمانی برگزار کردیم، دورهمی گرفتیم، سفر رفتیم، رستوران را برای تولد فلان دوستمان رزرو کردیم و حالا که محرم شده و تأکید کردهاند که تجمعی در کار نباشد، دور هم جمع میشویم. بعد همین ما در شبکههای اجتماعی از وزیر و مسئول گله میکنیم که چرا کاری برایمان انجام نمیدهند و چرا باید روزانه 500خانواده عزادار عزیزانشان شوند. درست است که در واکسیناسیون کرونا کم کاری شده و مسئولان باید در این زمینه پاسخگو باشند، اما همه ما مسئولیم. مسئول جان خودمان و اطرافیانمان. حالا که عالیترین مقام کشور گفتهاند که کرونا مسئله اول و فوری کشور است و دستور دادهاند که واکسن به هر شکل ممکن برای مردم تأمین شود، ما هم حواسمان بیشتر بهخودمان و کادر خسته درمان باشد. عکس این پرستار مستاصل و خسته را در ذهنتان حک کنید، شاید اینطوری تا پایان یافتن دوران کرونا، فاصله را جدی بگیرید و دیگر برای یک احوالپرسی ساده، دست هایتان را به هم نزدیک نکنید. شما را به مقدسات قسم که مدام از خودتان سلب مسئولیت نکنید و یادتان باشد که کرونا بیرحم است. بهخودتان رحم کنید...