• جمعه 31 فروردین 1403
  • الْجُمْعَة 10 شوال 1445
  • 2024 Apr 19
یکشنبه 3 مرداد 1400
کد مطلب : 136478
+
-

رعایت حقوق دیگران برای آرامش خودمان

یادداشت یک
رعایت حقوق دیگران برای آرامش خودمان


دکتر علیرضا شریفی‌یزدی ـ روانشناس اجتماعی

اگر یاد بگیریم که حق و حقوق دیگران را رعایت کنیم، به حوزه خصوصی انسان‌ها احترام بگذاریم، در تعامل با دیگران نه فقط منافع فردی خودمان بلکه منافع طرف مقابل و در یک نگاه وسیع‌تر منافع جمعی و اجتماعی را در نظر بگیریم، اولا باعث می‌شود طرف مقابل ما هم به این فکر بیفتد که حقوق ما را رعایت کند، به‌دلیل نوع تقلید و پیروی‌ای که انسان‌ها چه در کار خوب و چه بد از هم می‌کنند. ثانیا با رعایت حقوق دیگران به یک آرامش نسبی دست پیدا می‌کنیم که به ما کمک می‌کند که در شرایط عادی سلامت روان بهتری را تجربه کنیم و حال بهتری داشته باشیم و در مرحله بعد می‌توانیم مدعی کسانی باشیم که این حق و حقوق را رعایت می‌کنند چون در این حال ما واعظ بلامتعظ نیستیم بلکه خودمان به چیزی که اشاره می‌کنیم و مدنظرمان است عمل می‌کنیم.
 از بعد اجتماعی اگر در یک جامعه‌ای قواعد و قوانین موضوعه و رسمی کشور پشتیبان و حمایتگر حقوق توده مردم باشد افراد آن جامعه بیشتر و بهتر حقوق دیگران را رعایت می‌کنند. وقتی در یک هسته کوچک گروهی از افراد به احقاق حقوق دیگران تن می‌دهند و رعایت می‌کنند اصول و قواعدی که متضمن حق دیگران و حق من با همه است دیگران هم از آنها تبعیت می‌کنند و این هسته کوچک می‌تواند روزانه بزرگ و بزرگ‌تر شود. در نتیجه به لحاظ جمعی و اجتماعی داشتن کانون‌های کوچکی که در آن حق و حقوق همدیگر رعایت شود و به آن احترام گذاشته شود زمینه بسیار مناسب و خوبی می‌تواند باشد برای اینکه فرد آن را تسری دهد و دیگران ببینند، یاد بگیرند و براساس قاعده تلقین تربیتی تا امری شبیه به این توسعه پیدا کند. نظارت اجتماعی هم در این بین اهمیت پیدا می‌کند. هر چه نظارت و حساسیت اجتماعی روی بحث زیر پا گذاشتن حقوق دیگران بالاتر باشد و جامعه خواهان و مدعی باشد و نظارت سنگین و غیررسمی بر فرد بیشتر اعمال شود خب طبیعتا ناچار می‌شود حق و حقوق دیگران را رعایت کند و این اهمیت زیادی دارد. از بعد تربیتی اگر ما یاد بگیریم از اوان کودکی حق و حقوق کودکان را رعایت کنیم و به صرف اینکه کودک هستند به آنها بی‌اعتنایی و بی‌توجهی نکنیم طبیعتا وقتی این کودکان بزرگ می‌شوند رعایت حقوق دیگران به‌صورت یک امر نهادینه و بخشی از شخصیت‌شان می‌شود و بهتر حقوق دیگران را رعایت خواهند کرد. گاهی نگرش‌های غلط موجب می‌شود که ما حق و حقوق دیگران را زیر پا بگذاریم.
 یک بخشی از این نگرش به این بازمی‌گردد، کاری که من می‌کنم کار کوچک و کم‌ارزشی است و هیچ نقشی ندارد و اثر مثبت و منفی در پی نخواهد داشت. اینکه من قبل از دیگری سوار تاکسی شوم یا در صف اتوبوس از دیگری جلوتر بایستم و صف را به هم بزنم و از روش‌های آنارشیستی برای رسیدن به اهداف استفاده کنم یا آشغالم را از شیشه خودرو پرتاب کنم، اگر به‌نظر کوچک و بی‌اهمیت پنداشته شود براساس تئوری پنجره شکسته مطالعات نشان می‌دهد که این امر اهمیت زیادی دارد و باعث شکسته شدن پنجره‌های دیگر، پرتاب شدن زباله‌های دیگر، به همان اندازه زیر پا گذاشتن حق و حقوق دیگران ازجمله ما از سوی بقیه انسان‌هایی است که می‌بینند ما لاابالی‌گری درآورده‌ایم. بنابراین در موضوع حق و حقوق به این نکته هم توجه کرد که هر رفتار کوچک ما که حق و حقوق دیگران را ضایع می‌کند با مصداق اینکه بخواهیم خارج از صف به یک پدیده‌ای برسیم یا اینکه نظافت عمومی را رعایت نکنیم یا اینکه به حق و حقوق عادی دیگران بی‌توجهی کنیم حتی فرزندان و کودکان، به‌طور قطع این نوع رفتارها می‌تواند جامعه را به‌صورت دومینو تحت‌تأثیر قرار دهد که بعدها مشکل‌زا شود در نتیجه پیشنهاد ساده و راهکار ساده این است که اولا ما تغییرات را از خودمان شروع کنیم یعنی حق و حقوق دیگران را در گام اول بشناسیم، ثانیا آن را به رسمیت بشناسیم و ثالثا بعد از اینکه گام عملی در این خصوص برداشتیم در گام چهارم می‌توانیم مدعی دیگران باشیم، تبلیغ‌کننده و تشویق‌کننده باشیم برای اینکه همه افراد در سطح جامعه ولو در مورد چیزهای کم اهمیت حق و حقوق دیگران را رعایت کنند. در چنین شرایطی بسیاری از نزاع‌ها برچیده می‌شود و جامعه‌ای با روابط سالم و خوب و دوری از حق‌کشی و ظلم و محرومیت به‌وجود می‌آید. افراد بدون دلخوری از عقب یا جلو زدن‌ها با چهره باز و گشاده با هم برخورد می‌کنند و انرژی مثبتی در روابط افراد جاری و ساری می‌شود. در مجموع باید به این نکته توجه داشت که بقا و تداوم زندگی اجتماعی در گرو وجود پیوندی نیرومند میان آحاد جامعه است که از طریق محبت، تفاهم، احترام متقابل و رعایت حقوق یکدیگر حاصل می‌شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید