• چهار شنبه 2 خرداد 1403
  • الأرْبِعَاء 14 ذی القعده 1445
  • 2024 May 22
سه شنبه 4 اردیبهشت 1397
کد مطلب : 13489
+
-

آیا ترافیک موجب خشم می‌شود؟

نقش حمل و نقل عمومی در کاهش جرائم و پرخاشگری شهروندان در گفت‌وگو با محمدعلی اردبیلی

آیا ترافیک موجب خشم می‌شود؟

سمیرا وکیلی:

تا به حال چیزی درباره «حق آمدوشد آسان».شنیده‌اید؟ این حق ازجمله حقوقی‌است که شهروندان تهرانی بیش از سایر حقوق خود با آن درگیر هستند؛ درحالی‌که شاید تعداد اندکی از آنان از داشتن این حق مطلع باشند. حق آمدوشد آسان به موضوع حق تردد آسان به تمام نقاط شهر و در تمام زمان‌ها می‌پردازد و در آن امنیت شهروندان مدنظر است. در این حق از طراحی پیاده‌رو‌ها گرفته تا پهنای راهروی هواپیما‌ها، امنیت بزرگراه‌ها و فضای کوچه‌ها مورد توجه قرار گرفته است. البته نباید در این میان به حقوق گروه‌هایی همچون معلولان و سالمندان بی‌توجه بود و به همین  دلیل امروزه در شهرهای برخوردار دنیا، بیشترین تمرکز به مسائل و دشواری‌های این گروه و نیاز‌های آنان معطوف است.

گسترش حمل‌ونقل عمومی ازجمله مسائلی‌است که در حق آمدوشد آسان،  به آن توجه شده است. شهرداری تهران در یک دوره زمانی تصمیم گرفت در مسیرهای پرتردد که بار ترافیکی بیشتری هم داشتند، خطوط بی‌آرتی ایجاد کند تا به این طریق با ایجاد سهولت در رفت‌وآمد شهروندان به گسترش فرهنگ استفاده از حمل‌ونقل عمومی نیز کمکی کرده باشد که البته تا حدودی هم موفقیت‌آمیز بود؛ اگرچه مدیریت سابق شهری به‌ جای گسترش خطوط مترو در تمام نقاط شهر، تصمیم گرفت بزرگراهی را دوطبقه کند؛ طرحی که به اعتقاد برخی کارشناسان حوزه حمل‌ونقل در کاهش بار ترافیک تاثیر چندانی نداشته است.

 حمل‌ونقل عمومی در تهران همیشه یک دغدغه است چراکه حجم انبوه خودرو، شهر را به یک پارکینگ عمومی گسترده تبدیل کرده است؛ تهران، شهر خودرو‌هاست. در برخی از ساعات روز اگر از بالا به تهران نگاه بیندازیم، خواهیم دید که ‌بزرگراه‌ها، خیابان‌ها و گذرگاه‌ها انباشته از خودروست. شهروندان ساعت‌های زیادی از وقت خود را پشت ترافیک شهری طی می‌کنند. گرمی هوا، استرس دیررسیدن، بی‌نظمی‌ای که در آن هرکس تلاش می‌کند به اندازه یک خودرو هم که شده خود را از بقیه جلو بیندازد، تصادف و... . وقتی همه این عوامل را کنار مسائل اقتصادی و گرفتاری‌های روزمره شهروندان قرار بدهیم، نتیجه زندگی در این کلانشهر با این عوامل فشار روانی، چه خواهد بود؟ آیا غیر از این است که آستانه تحمل شهروندان پایین بیاید؟ با دکتر محمدعلی اردبیلی ـ استاد حقوق جزا و جرم‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی ـ درخصوص اینکه ترافیک شهری در افزایش جرائم ناشی از پرخاشگری، عصبانیت و درگیری فیزیکی شهروندان چه نقشی دارد، به گفت‌وگو نشستیم و نظر او را به‌عنوان یک جرم‌شناس جویا شدیم.

آیا وقتی از کمبود امکانات حمل‌ونقل عمومی در سطح شهر صحبت می‌کنیم می‌توانیم به ‌دنبال آن، از احتمال وقوع برخی جرائم در نتیجه این کمبود هم سخن بگوییم؟

وقتی از حمل‌ونقل صحبت می‌کنیم، باید مشخص کنیم که از کدام حمل‌ونقل سخن می‌گوییم؛ حمل‌ونقل هوایی، ریلی، دریایی یا ... . اینجا قرار است از حمل‌ونقل زمینی خودرو‌ها در سطح شهر صحبت کنیم و اینکه رابطه جابه‌جایی جمعیت با بزهکاری، یک پدیده ثابت‌شده است. البته در کشور ما تا آنجا که من می‌دانم تحقیقات علمی‌ای در مورد رابطه حمل‌ونقل شهری و بزهکاری صورت نگرفته است و درباره اینکه در جابه‌جایی درون‌شهری و سیستم حمل‌ونقل عمومی در بخش دولتی یا خصوصی، چه چالش‌هایی ممکن است برای شهروند پیش بیاید نمی‌توان با قاطعیت سخن گفت. در کلانشهر‌هایی مثل تهران، بخشی از جرائم رانندگان، خیلی روشن است: جرائم رانندگی درون‌شهری؛ تخلف از نظامات قانونی مثل سرعت غیرمجاز، ورود به محدوده‌های غیرمجاز و آنچه در مجموع به آن نظامات رانندگی گفته می‌شود. تخلفات رانندگان در شهر به‌طور عمومی تخلفاتی‌است که شاید به لحاظ کیفی اهمیت چندانی برای جامعه‌شناسان نداشته باشد اما به لحاظ کمی، بسیار مهم است.

در شهر‌هایی مثل تهران، تعداد خودرو به طور طبیعی منجر به برخی مسائل می‌شود؛ مانند آلودگی هوا که رابطه‌ای جدی با حق برخورداری از محیط‌زیست سالم برای شهروندان دارد. این یک وجه از این موضوع است. مسئله دیگر، حفظ حریم خصوصی‌است. اگر بخواهیم به لحاظ حقوق شهروندی این موضوع را بکاویم، باید بدانیم که آیا خودروی شخصی، محیط خصوصی‌است یا خیر. مقامات کشور ما بر این اعتقادند که خودرو، محیط خصوصی نیست و جرائمی که سرنشینان مرتکب می‌شوند، چون در معرض دید است، جزو جرائم مشهود به حساب می‌آید و قابل تعقیب کیفری‌است. مسئله سوم، ایمنی خودرو‌هاست. خودرو‌های داخلی، برخی استانداردهای لازم را ندارند و تمام مقامات و تصمیم‌گیرندگان ما به این موضوع معترف هستند. آلودگی و میزان مصرف بنزین، یک بحث است؛ حتی خود خودروها هم چندان ایمن نیستند و با کوچک‌ترین تصادف، ضرر‌های جبران‌ناپذیری به اشخاص وارد می‌شود.

آقای دکتر ما همین بحث را گره بزنیم به این پرسش که آیا از دید شما ـ به‌ عنوان حقوق‌دان و جرم‌شناس ـ بین ناکافی‌بودن امکانات حمل‌ونقل عمومی و افزایش بار ترافیک شهر، با برخی جرائم خیابانی رانندگان مانند درگیری فیزیکی، فحاشی و در موارد شدیدتر مثل قتل‌های بدون سبق‌تصمیم رابطه‌ای وجود دارد؟ آیا می‌توان یکی از عوامل درگیری‌های خیابانی را کلافگی مردم در ترافیک شهری عنوان کرد؟ 

اگر منظور شما اختلافی‌است که ممکن است بین رانندگان و مسافران پیش بیاید، باید گفت این مسائل به مدیریت روابط اجتماعی شهروندان بازمی‌گردد. وقتی نرخ تاکسی مشخص نباشد یا نظارت و کنترل نباشد، اختلافاتی پیش می‌آید. اما مسئله ترافیک ممکن است به عادات ما بازگردد؛ به اینکه روزبه‌روز آستانه تحمل ما کمتر می‌شود. گاهی باید تا یک ربع، پشت ترافیک چراغ قرمز بایستیم؛ در شرایطی که استرس و فشار عصبی دیررسیدن هم داریم؛ به‌خصوص اینکه ما عادت نداریم در رانندگی نظم را رعایت کنیم. در این مواقع مسائل بسیار کوچکی که نباید پیش بیاید، پیش می‌آید؛ اینجاست که هیجان و احساسات بر منطق غلبه می‌کند و گفتن یک کلمه درشت، آتش درون افراد را شعله‌ور می‌‌سازد و پای قمه و هر چیز دیگری به میان کشیده می‌شود. البته تصور من چنین نیست که این نوع جرائم در کلانشهر‌ها بسیار باشد و فکر نمی‌کنم ترافیک، گرهی در وقوع جرائم ایجاد کرده باشد. ما در مباحث جرم‌شناسی بیشتر، از همبستگی عوامل صحبت می‌کنیم تا علت‌ها.




دانستن اینکه واقعا یک همبستگی بین ترافیک و بزهکاری وجود دارد یا نه، مستلزم یک تحقیق و پژوهش علمی‌است که من در این خصوص، تحقیقی ندیده‌ام. اگر هم بخواهیم واقعا تحقیق علمی کنیم باید معیاری داشته باشیم؛ یعنی ببینیم آیا در شهر و کشور دیگری هم همین معضل ترافیکی وجود دارد؟ آیا در آنجا هم این همبستگی به چشم می‌خورد؟ به عبارت دیگر آیا نفس ترافیک موجب جنایت می‌شود؟ معضلات این‌چنینی آنجا‌ها هم وجود دارد؟ این موضوع نیازمند یک تحقیق عمیق است اما من تصور نمی‌کنم در این خصوص یک رابطه و همبستگی علمی وجود داشته باشد. برای دریافتن اینکه علت مستقیمی می‌تواند وجود داشته باشد یا نه، می‌توانیم واقعه را توصیف کنیم: «هوا گرم است و پشت چراغ‌قرمز گاهی تا یک‌ربع منتظر هستیم تا راه باز شود. فشار بیرونی روی ذهن و روان آدم، فزاینده و تأثیر‌گذار است؛ به‌خصوص اگر شما یک کار واجب هم داشته باشید که در این صورت اوضاع بدتر هم می‌شود».

ما شاهدیم که در برخی ساعت‌های پایانی شب یا صبح زود وقوع برخی جرائم از سوی خودروهای مسافرکش شخصی بیشتر می‌شود؛ مثل سرقت؛ یا آن‌طور که در برخی خبرها می‌خوانیم، این جرائم در برخی مواقع، در مورد زنان به تجاوز و قتل نیز منتهی می‌شود. در حقوق شهروندی و حق بر رفت‌وآمد آسان بر این نکته تأکید شده است که شهروندان باید به رفت‌وآمد آسان و امن در تمام زمان‌ها دسترسی داشته باشند. به‌نظر شما مدیریت شهری تا چه میزان می‌تواند با گسترش و افزایش خدمات ناوگان حمل‌ونقل عمومی، در کاهش این قبیل جرائم مؤثر باشد تا شهر برای شهروندان و به‌خصوص زنان، امن‌تر شود؟ 

مسئله جرائم شهری در بعضی از ساعات (چه صبح زود، چه شب و دیروقت) ذهن نیروهای پلیس را همواره به‌ خود مشغول کرده است و این اختصاص به شهر تهران ندارد. اساسا وقتی نظارت و مراقبت نباشد انسان در خلوت، آزاد می‌شود؛ این است که وقتی شهر از وجود شهروند خالی‌است، سروکله مجرمان پیدا می‌شود؛ چراکه موقعیت برای مخفی‌شدن، گمنام‌ماندن و فرارکردن، آماده می‌شود. اما این مسئله را چطور می‌توان مدیریت کرد؟ فقط با حضور و نظارت پلیس ممکن است. هم‌اکنون دوربین‌ها و فناوری‌های جدید، ابزار مناسبی در اختیار نیروی انتظامی و پلیس قرار داده است تا فضاهایی را که احتمال داده می‌شود بزهکاران و جنایتکاران در ساعاتی خاص آنجا حضور داشته باشند بیشتر کنترل کنند. به این ترتیب مراقبت افزایش پیدا می‌کند.






فکر نمی‌کنید اگر حمل‌ونقل عمومی، شبانه‌روزی باشد این آمار کاهش پیدا کند؟ 

ببینید! در اینجا مسئله اقتصاد حمل‌ونقل برای برنامه‌ریزان شهری پیش می‌آید که تا چه میزان هزینه حمل‌ونقل اتوبوس‌ها یا مترو (اگر 24ساعته شود) برای مدیریت شهری به‌صرفه است. در این خصوص مدیریت شهری به این موضوع توجه می‌کند که اساسا در چه ساعاتی حمل‌ونقل بیشتر است و بر آن اساس تصمیم می‌گیرد. خب، همان‌طور که می‌دانید در همه شهرها از ساعت مشخصی به بعد حرکت حمل‌ونقل عمومی در سطح شهر متوقف می‌شود چراکه تعداد مسافران کم می‌شود و شهروندان باید از وسایل دیگری مثل تاکسی‌های شبانه‌روزی استفاده کنند؛ این در همه جای دنیا متداول است. ما باید با افزایش مراقبت و نظارت نیروهای‌انتظامی، امنیت را در شهر افزایش دهیم نه با افزایش حمل‌ونقل عمومی.

این خبر را به اشتراک بگذارید