• چهار شنبه 2 خرداد 1403
  • الأرْبِعَاء 14 ذی القعده 1445
  • 2024 May 22
سه شنبه 4 اردیبهشت 1397
کد مطلب : 13482
+
-

روزگار برچیده‌شدن «مشت‌ومال»

حمام ایرانی از گذشته‌های دور بدین‌سو، در کنار کارکردهای بهداشتی، بخشی از شخصیت پیچیده انسان ایرانی را بازمی‌تابانده است. ایرانیان به حمام همچون تالار و مکانی برای گردهمایی‌ها و انجام پاره‌ای آیین‌ها و سنت‌ها می‌نگریسته‌اند. حمام کردن در روزگار گذشته، زمان‌بر بود و این پدیده‌ای شگفت به‌شمار نمی‌آمد. فضای بسته حمام حتی می‌توانست همچون چایخانه و قهوه‌خانه‌ ایفای نقش کند تا مهمانانش دمنوشی بنوشند و قلیانی بکشند! حتی سلمانی‌ای باشد تا موی سر بتراشند و محاسن اصلاح کنند. 

مشت‌و‌مال درون حمام نیز برای آنان ورزشی به‌شمار می‌آمد که جسم و روحشان را جلا می‌بخشید و سرزنده به خانه‌شان می‌فرستاد. ادوارد پولاک- پزشک اتریشی دربار ناصرالدین‌شاه قاجار- در کتاب «ایران و ایرانیان» روایتی جذاب درباره حمام در فرهنگ شرقی و ایرانی دارد؛ «از نظر فردی شرقی حمام ضرورتی است اجتناب‌ناپذیر برای زندگی راحت. هنگامی ‌که وی از لذایذ و لطایف موجود در نقطه‌ای سخن می‌گوید قبل از هر چیز یادآور می‌شود که در آنجا حمام‌های خوبی هست.» حمام در فرهنگ ایرانی، کارکردهای درمانی، ورزشی و تندرستی نیز داشته است.

رشد پزشکی و طرح مسئله بهداشت عمومی، به‌ویژه از اواخر دوره قاجار و نیز آشنایی با دنیای مدرن با همه فناوری‌‌های نوین، موجب شد تا درباره وجه «بهداشتی» حمام ایرانی تردیدهایی جدی مطرح شود. جعفر شهری- پژوهشگر و نگارنده تاریخ تهران قدیم- روایتی جذاب از روند برچیده شدن حمام‌های خزینه به‌دست می‌دهد؛ «چون بلدیه [در سال‌های پایانی حکومت قاجار] حکم تعطیل استفاده از خزینه را در حمام‌ها صادر نمود و دستور تعطیل و تیغه‌کردن درشان را داد، حمامی‌ها که برایشان صرفه نمی‌نمود تا آب و سوخت زیادتر مصرف کنند، همراه تبانی با مامورین بلدیه دوطرف در خزینه را چیده، وسطش را تیغه می‌کردند؛تیغه‌ای که سحرها «قبل از اذان» آن‌ را خراب و با باز‌شدن ادارات از جمله بلدیه که مشتریان صبحگاهی‌شان تمام ‌شده بود دومرتبه تیغه می‌کردند.»

این ممنوعیت‌ها گاه افسوس‌هایی را به همراه می‌آورد. جعفر شهری در کتاب «تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم» از برچیده شدن خزینه‌ها این‌گونه به حسرت یاد می‌کند: «حیف و دریغ از آن حمام‌ها، اگر شهر دچار کم‌آبی نبوده، آبشان تمیز بود و مردم ادب اجتماعی داشته، می‌توانستند رعایت نظافت آن بکنند. حمام‌هایی که وجودشان موجب سلامت روح و تسکین اعصاب بوده یک غوطه در خزینه آن کوفت و روفت و هر خستگی و ناراحتی جسم و اعصاب را از تن و جان دور می‌نمود».

مشت‌ومال از دیگر جاذبه‌های حمام ایرانی در گذشته به‌شمار می‌آمد. ایرانیان این کار را برای سلامتی و تندرستی مهم می‌پنداشتند. اما رفته رفته تردیدهایی درباره کارکرد سلامتی آن پدید آمد. روزنامه اطلاعات در گزارشی خبری با تیتر «به‌توصیه مقامات بهداشتی مشت‌ومال ممنوع شد» که 13مهر 1343خورشیدی منتشر کرده، از تصمیمی بهداشتی در این‌باره آگاهی داده است؛ «مقامات بهداشتی تهران اعلام کردند که به گرمابه‌داران دستور داده شده است در حمام‌ها از مشت‌ومال مشتری‌ها خودداری کنند.»

علت این تصمیم گویا آسیب‌هایی بوده که مشت‌ومال در حمام‌های سنتی و همگانی ایران به بدن می‌رسانده و روزنامه اطلاعات از آن با نام «ضایعات مشت‌ومال» یاد کرده است؛ «علت صدور این دستور، ضایعاتی بوده که بر اثر مشت‌ومال‌های غیرطبی و خشن در اعصاب و عروق اشخاص و مهره‌های مفاصل استخوانی بدن آنها وارد می‌شد و گاهی باعث ایجاد ناراحتی‌های مختلف می‌گردید. تاکنون در حمام‌های عمومی معمول بود که دلاک‌ها برای رفع خستگی مشتری آنها را مشت‌ومال می‌دادند.این عمل در حمام‌های شمال شهر منسوخ شده و با تذکری که به کلیه گرمابه‌ها داده شد مشت‌ومال در گرمابه‌های نقاط دیگر شهر نیز ممنوع گردید.»

گزارش‌نویس روزنامه اطلاعات برای آنکه توجیهی پزشکی برای این ممنوعیت بیابد به‌نظر پزشکان در این‌باره استناد می‌کند: «پزشکان متخصص اعصاب و استخوان اظهارنظر می‌کنند که این‌گونه ماساژها جنبه طبی نداشته و چون به وسیله کارگران حمام با خشونت عمل می‌شود، برای اعصاب، عضلات، عروق بدن و مهره‌های استخوان‌ها ضررهای غیرقابل جبرانی به‌بار می‌آورد، رگ‌های بدن اشخاص گاهی واریس پیدا می‌کند. پزشکان مزبور اعلام کردند که دستگاه‌های مسئول بهداشتی باید به‌شدت ممنوعیت مشت‌ومال را کنترل کنند یا به کارگران حمام‌ها تذکر دهند که عمل ماساژ عضلات را برای رفع خستگی به‌جای مشت‌ومال‌های سخت انجام دهند و اینکار باید طوری انجام شود که به مهره‌ها و عضلات و عروق بدن زیانی نرساند».

این خبر را به اشتراک بگذارید