ناهید جلیلهوند | مدیرگروه گفتاردرمانی دانشکده علوم توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران:
طیف سنی بیمارانی که با گفتاردرمانی سروکار دارند از نوزادی تا سالمندیاست؛ در صورتی که درصد کسانی که مشکلات متعدد رشدی و ذهنی دارند، در کودکان بیشتر است. به نظر میرسد که کار گفتاردرمانگر فقط با بچههاست. در گفتاردرمانی حرف اول را زمان میزند. اینکه دوره طلایی رشد را برای جبران آسیبهای مغزی در کودکان از دست ندهیم تلاش اصلی گفتاردرمانگرهاست. در ادامه به مواردی از خدماتی که گفتاردرمانگرها به خانوادهها ارائه میدهند اشاره میشود.
اگر کودکی به دنیا بیاید و نتواند شیر را خوب بمکد یا نارس به دنیا آمده باشد، گفتاردرمانگر میتواند در بخش NICU خدماتش را ارائه دهد. مکیدن ضعیف شیر میتواند پایه ضعیف گفتار در آینده باشد. بچهها برای اینکه تلفظ خوبی داشته باشند باید سابقه مکیدن درستی داشته باشند. بلعیدن و خوردن غذای جامد پس از درآمدن دندانها، پایه رشد گفتاری در آینده میشود.
کودکان مبتلا به سندروم داون نیز به خدمات توانبخشی نیاز دارند. بسیاری از خانوادهها نمیدانند که این بچهها نیاز به آموزشهای ویژه دارند و از توانایی بالقوه آنها برای آموزش استفاده نمیشود. این بچهها ممکن است علاوه بر اختلالات قلبی و ریوی، اختلالات گفتاری و شنیداری هم داشته باشند و به همین دلیل شاید نتوانند در مدارس معمولی درس بخوانند درحالیکه خانوادهها باید بدانند که اگر تواناییهای کودک سندروم داون آموزش داده شود، او میتواند بهعنوان کودک آموزشپذیر، وارد مدرسه شود.
برخی از کودکان که در بدو تولد بیماریشان شناخته میشود، آنهایی هستند که در غربالگریهای اولیه، کمبود ترشح تیروکسین یا کمکاری تیروئید در آنها تشخیص داده میشود. این افراد در صورت درماننشدن، در آینده با اختلال در یادگیری زبان مواجه خواهند شد. اگر یک گفتاردرمانگر در بیمارستانی که زایشگاه دارد حضور داشته باشد میتواند خانوادهها را در این زمینه آگاه کند و آموزشهای لازم را به آنها بدهد. مشکلات اصلی برای کودکانی که نیاز به گفتاردرمانی دارند از آنجا تشدید میشود که والدین، نشانهها را دیر میبینند و دیر به درمان روی میآورند.
بخشی از کودکانی که ممکن است در زمان غربالگری مادر در زمان بارداری شناسایی شوند، کودکان ناشنوا هستند. این کودکان نیز در یادگیری گفتار و زبان، مشکل خواهند داشت؛ مگر اینکه برای کاشت حلزون یا استفاده از سمعک، بهموقع اقدام شود. برای جلوگیری از حضور کودکان ناشنوا در مدارس استثنایی ناشنوایان، باید زود اقدام کرد.
خانواده باید اهمیت رشد گفتار کودک را بداند. اگر رشد گفتار و زبان، قبل از مدرسه صورت نگیرد، ما شاهد اختلالات یادگیری در دوران مدرسه خواهیم بود. گفتاردرمانگر با تشخیص بموقع، اختلالات یادگیری این بچهها را به حداقل میرساند.
برخی از بچهها هم با زردیهایی که فیزیولوژیک نیستند به دنیا میآیند. اگر به دلایل مختلف بیلیروبین بچهها بالا باشد و خانواده به آن اهمیت ندهد ممکن است مغز کودک آسیب ببیند و به مرگ یا مشکلات ذهنی شدید در آینده بینجامد؛ این، بستگی به زمان مراجعه برای درمان دارد. هر ساعت تأخیر میتواند منجر به ناشنوایی یا فلج مغزی و... شود. کودکی که زنده میماند ولی آسیب مغزی دیده است، به خدمات توانبخشی و گفتاردرمانی نیاز دارد. فلجیهای اندامهای گفتاری، باعث اختلال در زبان و گفتار چنین کودکانی میشود.
برخی دیگر از کودکان که سالم به دنیا میآیند ولی در دوران کودکی دچار ضربه مغزی یا عفونت مغزی میشوند اگر بهموقع درمان نشوند دچار عقبماندگی میشوند. بازگشت این کودکان به شرایط نرمال، بستگی به مداخله زودهنگام و میزان آسیب دارد.
برخی از کودکان با وجود سلامت کامل، تأخیر در گفتار دارند. البته این کودکان را نباید لزوما در طیف اوتیسم گنجاند. این کودک درک گفتار دارد ولی روند رشد عملکرد گفتارش کند است. به این اختلال، آپراکسی گفتار میگویند. خانوادهها میگویند که بچه ما همهچیز میفهمد، هر کاری که بگوییم انجام میدهد ولی همهچیز را با اشاره، به دیگران تفهیم میکند. گفتاردرمانی برای این بچهها از الزامات است و باید بهموقع درمان شوند. شاید والدین آنها بگویند که یکی از اقوام نزدیک بچه هم دیر زبان باز کرده است اما مسئله این است که فاصله بین تکلم تا مدرسه اگر کوتاه باشد در افت تحصیلی و یادگیری او در دوران مدرسه تأثیر منفی خواهد گذاشت.
برخی از موارد هم ناشناخته است و ممکن است ضعف حافظه شنیداری، در عملکرد شنیدن و حرفزدن، اختلال ایجاد کند. برونده گفتار، نیاز به حافظه شنیداری دارد. پروسه رشد گفتار آنقدر پیچیده است که کودک سالم باید بتواند در عرض 3ـ2سال کلمات و عبارات را برای برقراری ارتباط بیان کند. مادر زمانی متوجه اختلال در کودکش میشود که در پارک میبیند بچههای کوچکتر از او مثل بلبل حرف میزنند و بچه چهارسالهاش فقط اشاره میکند. در این مورد، توانایی برای شنیدن اصوات، طبیعی و نرمال است ولی حافظه شنوایی ضعیف است. با گفتاردرمانی، این کودکان فرصت را برای آموزش در آینده از دست نمیدهند.
اینکه بچه ساکت باشد، خوب نیست. همیشه به خانوادهها توصیه میکنم که به کودکشان اجازه دهند تا میتواند حرف بزند. سکوت بچهها یعنی تمریننکردن گفتار! گفتار هم مثل ژیمناستیک است؛ اندامهای گفتاری کودک باید قدرت لازم را برای تولید گفتار داشته باشند.
بچه نرمال در اول دبستان باید بتواند قصه بگوید و پدیدههای محیطی که اتفاق افتاده را تعریف کند. قصهگفتن، پایانهایاست که باید همه بچهها به آن برسند. اختلالات یادگیری معمولا زمانی خود را بیشتر نشان میدهد که کودک باید از مفاهیمی که یاد گرفته در دروسی مانند تاریخ و علوم اجتماعی و علوم استفاده کند. وقتی کودکی مفاهیم انتزاعی مانند «تصمیمگرفتن» را یاد نگرفته باشد یعنی یک جای کار لنگ میزند و در این شرایط باید از خدمات گفتاردرمانگرها استفاده کرد.
دو شنبه 3 اردیبهشت 1397
کد مطلب :
13254
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/v8Pm
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved