• چهار شنبه 7 آذر 1403
  • الأرْبِعَاء 25 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 27
دو شنبه 10 خرداد 1400
کد مطلب : 132063
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/G6VY7
+
-

بحران کرونا و چالش‌های نظام بین‌الملل

نگاه
بحران کرونا و چالش‌های نظام بین‌الملل

ریچارد هاس- رئیس شورای روابط خارجی آمریکا

یک‌سال‌و‌نیم است که با کرونا زندگی و مرگ را تجربه کرده‌ایم. اگرچه این همه‌گیری به هیچ وجه تمام نشده اما می‌توانیم یک قدم به عقب برداریم و از آنچه گذشته، چند نتیجه‌گیری اولیه داشته باشیم. یک مسئله مربوط به منبع شیوع ویروس است. در ابتدا، اعتقاد بر این بود که ویروس SARS-CoV-2 که باعث ایجاد بیماری کووید-19می‌شود از حیوانی که احتمالاً خفاش است نشات گرفته و از طریق یک واسطه به انسان انتقال پیداکرده و در مرحله بعدی از طریق بازار محلی ووهان، به تمام جهان سرایت کرده است. اما اکنون این فرضیه در میان عده زیادی از دانشمندان قوت گرفته که ممکن است ویروس به‌طور تصادفی از مؤسسه ویروس‌شناسی ووهان نشت کرده باشد. دلایل زیادی برای جدی شدن این فرضیه وجود دارد: موقعیت مکانی مؤسسه، کار تحقیقاتی آن روی ویروس‌های کرونا، فاصله زیاد کانون شیوع ویروس از جمعیت خفاش‌ها، برخی از ویژگی‌های فیزیکی این ویروس و عدم‌توانایی در شناسایی میزبان، واسطه یا خوشه‌های اولیه آلودگی در مکانی خارج از استان هوبی، از جمله این دلایلند. تلاش چین برای مخفی کردن شواهد و امتناع از همکاری کامل با محققان بین‌المللی نیز در حال دامن زدن به این گمانه‌زنی‌هاست. آژانس‌های اطلاعاتی آمریکا به تازگی و به دستور جو بایدن، تلاش‌های‌ خود را برای شناسایی منشا شیوع ویروس کرونا افزایش داده‌اند. اگر روایت «نشت آزمایشگاهی» به‌طور گسترده مورد‌پذیرش قرار گیرد، جایگاه جهانی چین به‌شدت آسیب می‌بیند و می‌تواند یک مشکل سیاسی جدی برای رهبری آن ایجاد کند.
با نگاهی به جهان و مقایسه عملکرد کشورها در مدیریت بحران کرونا، می‌توان گفت که این کیفیت رهبری سیاسی کشورهاست که اهمیت پیدا می‌کند، نه ماهیت نظام سیاسی آنها. روسیه، برزیل، مکزیک و آمریکا در زمان دونالد ترامپ شکست خوردند درحالی‌که تایوان، نیوزیلند، ویتنام و آمریکا تحت ریاست‌جمهوری بایدن، عملکرد نسبتاً خوبی داشته‌اند. این نکته بیش از هر چیز نشان می‌دهد که رهبران پوپولیست بدترین عملکرد را دارند؛ احتمالاً به این دلیل که تمایل دارند واقعیت‌های ناخوشایند را بی‌اهمیت جلوه دهند و در برابر اقدامات ضروری، به‌دلیل اینکه ممکن است در کوتاه‌مدت به قیمت کاهش حمایت عمومی مردم تمام شود، مقاومت می‌کنند. به‌نظر می‌رسد بسیاری از کشورهای شرق آسیا و اروپا که بحران کرونا را تحت‌کنترل درآورده بودند اکنون با مشکلاتی روبه‌رو هستند. آزمایش غربالگری کرونا، رعایت فاصله اجتماعی و ردیابی افراد مبتلا از ابزارهای لازم اما ناکافی در مدیریت این بحران است. در مقابل، تولید حجم بالایی از واکسن، ضرورتی انکارناپذیر است. این واقعیت از تغییر چشمگیر شرایط آمریکا مشهود است و اعتبار قابل‌توجهی به دولت بایدن داده؛ اگرچه دولت ترامپ هم به‌دلیل تصمیماتی که باعث کاهش زمان معمول توسعه و تولید واکسن‌ کرونا شد، باید مورد‌تحسین قرار گیرد. تأیید شدن چند واکسن در کمتر از یک سال نشان می‌دهد که دولت‌ها مهم هستند و همکاری بین بخش‌های دولتی و خصوصی می‌تواند فرمولی برای موفقیت باشد.
شیوع کرونا همچنین نشان داد که امنیت سلامت نیز مانند امنیت فیزیکی برای رشد اقتصادی ضروری است؛ در کشورهایی مانند آمریکا و چین که همه‌گیری کنترل و مهار شده، احیای اقتصادی به سرعت در حال وقوع است. جایگاه فناوری نیز حداقل از 2طریق بسیار ارزشمند ثابت شده: تولید سریع واکسن‌های نسل جدید و کمک به مدیریت زندگی شخصی و امور تجاری. اینترنت پرسرعت، افزایش قدرت محاسباتی و کار از راه دور به ما کمک کرد تا عملکردی بسیار بهتر از 3دهه قبل داشته باشیم.
مقایسه آمار مرگ‌و‌میر سال گذشته با سال‌های قبل‌تر نشان می‌دهد که آمار واقعی فوت بر اثر کرونا احتمالاً 2یا 3برابر بیش از آماری 4-3میلیون نفری است که دولت‌ها گزارش کرده‌اند. تفاوت آمار یا به این دلیل است که دولت‌ها تمایلی به اعتراف به حقیقت ندارند (شاید در این مورد روسیه به ذهن خطور کند) یا قادر به ارائه آماری دقیق نیستند، به‌ویژه اگر مرگ خارج از بیمارستان رخ دهد. (ممکن است شکاف آماری در گزارش هند به این علت باشد).
با وجود همه آنچه در مورد «جامعه بین‌الملل» گفته می‌شود، بحران کرونا نشان داد که چنین جامعه‌ای وجود ندارد؛ عدم‌تولید و توزیع عادلانه واکسن در سراسر جهان یک رسوایی است؛ تقاضا وجود دارد و آنچه باقی مانده اراده انطباق آن با عرضه مورد نیاز است. مقاومت دولت بایدن در برابر صادرات قابل‌توجه واکسن کوته‌نگرانه و ناامیدکننده است، خصوصاً اینکه میزان تولید واکسن در آمریکا بسیار بیشتر از تقاضای داخلی است.
هیچ دلیلی وجود ندارد که تصور کنیم کووید-19آخرین بیماری همه‌گیر در جهان خواهد بود. برعکس، تقریباً اطمینان داریم که موارد دیگری نیز وجود خواهد داشت، چه ویروس کرونا باشد یا یک ویروس دیگر و همانطور که ثابت شده این وضعیت مایوس‌کننده تکرار خواهد شد، مگرآنکه دولت‌ها شروع به تشکیل مؤسسات ملی و بین‌المللی (از جمله یک سازمان بهداشت جهانی قدرتمند) کنند تا به مدیریت چالش بعدی کمکی کرده باشند.
در آخر اینکه به‌نظر نمی‌رسد همه‌گیری کرونا یک نقطه عطف در تاریخ باشد. بسیاری از مسائلی که 2سال قبل شاهدشان بودیم، ازجمله افزایش رقابت قدرت‌های بزرگ، گرمایش زمین، پیر شدن جمعیت، ظهور کشورهای ورشکسته، پس‌رفت در زمینه دمکراسی، ناامنی سایبری، گسترش سلاح‌های هسته‌ای و تروریسم، هنوز هم در شرایط حادی قرار دارند. بحران کرونا برای مدتی ذهن ما را از این مسائل دور می‌کند، اما خیلی زود زمان آن می‌رسد که باز درگیر چالش‌هایی شویم که نیازمند توجه جدی است.
منبع: Project-Syndicate

این خبر را به اشتراک بگذارید